تغییر در سطح رهبری جهان! — سرمقاله

 

تغییر در سطح رهبری جهان!

 

امروز 20 /01 / 2009  یکی از تاریخی ترین روزها  در امریکا،  بلکه در همه کره زمین  بحساب می آید . دراین روز نه تنها  قدرت یکی از سفاک ترین و بد نام ترین رؤسای جمهور امریکا خاتمه یافت بلکه اشارهء جدیدی بود به اینکه  در یکی از بزرگترین کشورها   که درین دو دهه اخیر رهبری جهان را بخود انحصار نموده ، یک تغییر بنیادی در رسم سیاسی آن بوقوع پیوسته است  و آن عبارت ازبقدرت رسیدن  یک انسان از تیره و نژاد غیر اروپایی، با پوست سیاه رنگ است.

 

اگر ما عقربه های ساعت و تاریخ را بعقب ببریم  و در فاصله  50  سال قبل از امروز آنرا نگه داریم  خواهیم دید آنچه امروز ما شاهد آن هستیم  غیر قابل باور و خیلی بدور از واقعیت بنظر میرسد. جایی که در آنجا انسان ها به اساس رنگش درجه بندی میشد ، آنجایی که در آنجا سفید پوست همیشه صاحب حق و دست بالا بود  و غیر سفید پوست همیشه  زیر دست و ملامت بار بود. خصوصا  آنکه رنگش بیشتر بسیاهی میرفت ، بیشتر رنج این ستم  نژادی را بر شانه های خویش  حمل میکرد. در جایی که  مارتن لوتر کینگ یکی از همین سیاهپوستان فقط بخاطر مبارزه اش برای حقوق برابر با دیگر شهروندان در امریکا زندگی اش را از دست میدهد.  در چنین کشوری و در بین چنین مردمی،  مردم دنیا با ناباوری دیدند که یکی از نواده های همین سیاه نژادان ستمکش را اکثریت مردم  کشور امریکا  از سفید پوست تا غیر سفید پوست آن  برهبری خویش برمیگزینند. اگر مارتن لوتر کینگ  در آنزمان سرش را بخاطر برابری انسانها  این آرمان نیکو، ازدست داد ولی آرمانش زنده ماند ، نمو کرد ، بزرگ شد و بلآخره بمیوه نشست، آرمان کینگ  نمرد و یقینا که آرمانهای  شریفانه هیچگاهی نخواهد مرد.

 

این تغییر در رهبری که در اوائل مبارزات انتخابی دور از تصور معلوم میشد، به حقیقتی بدل شد که همه را مبهوت ساخت ، چه  اشکهای شادیی که از گونه های رنجور مردمان رنجدیده  بزیر ریخت !. و چه گلهای امیدی که در دلهای مردمان درد دیده  در شگفیدن شد!.

 گفته های اوباما بعد از تحلیفش  نویدی بود به اینکه واقعا تغییراتی ولو اندک هم  در سیاست  امریکا و بخصوص در ساحه خارجی آن بوجود خواهد آمد. گرچه این انتظار نظر به گستردگی دست های محافظین و مخالفین تغییر، در مؤسسات تصمیم گیری امریکا چیزی واهی و یا ناچیز خواهد بود، اما با تمام اینها بازهم این تغییر در مهره کلیدی سیاست امریکا یک قدم  ولو کوچک  بطرف رهبرد  فرسنگ های طویل در آینده های نزدیک و دور خواهد بود . آینده هایی که بگفته  اوباما در اولین نطق بعد از تنصیبش  قوت را در حق بجویند  نه اینکه حق رادر قوت ببینند.

 

اما سؤالی که درینجا محتاج بجواب است این خواهد بود که  این ارث شومی که از ادارات قبلی و ازهمه مهمتر از اداره جورج بوش بجا مانده توسط دستان ناتوان و ضعیف  باراک اوباما  اصلاح خواهد شد؟.

جوابش را زمان و  آینده ها و وفاداری  خود اوباما بوعده  " تغییر " که داده بود  خواهد داد.

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *