در جواب نوشتۀ سيد بشير افضليار — سيد معروف عباسی

 

در جواب نوشتۀ سيد بشير افضليار

 

سید معروف  عباسی

 

مسئولین محترم سایت های آزمون ملی و صدای افغان سلام های مرا قبول بفرمایید.

با علاقه که بسایت های شما دارم  بعد از هر مدتی  سایت های شما را مرور مینمایم . ازمدتی به این طرف موضوع اختلافات مذهبی میان اهل سنت و جماعت و  اهل شیعه اثنا عشری بالا گرفته است که یکی از عوامل آنرا گپ هایی میدانند که  از سوی  ملازاده  در تلویزیون عمر خطاب به راه انداخته بود.

من از این نوع سخن ها همیشه ناراضی بوده ام  که سبب تفرقه میان مردم گردیده و راه را برای دشمنان آماده میسازند. اما کم کم متوجه شدم که این صحبت ها را زیر نام دفاع از وحدت و بطرفداری این یا آن براه میاندازند وهمان نفاق را بنام دفاع از وحدت به پیش میبرند.

در اینجا میخواهم بنوشته یکی از نویسندگان شما اشاره کنم که  همان وظیفه نفاق افگنانه را که  رد میکند  با کلمات در ظاهر خوب به پیش برده است. این نویسنده  با غلطی های بسیار واضح و قابل حیرت  خواسته است  بگمان خودش هوشیارانه  تبلیغ  تلویزیون بد نام و فاسد  سلام را بنماید اما کمی با مکر و فریب . او که دشنام زدن ملازاده را سند زشتی وی میگیرد خودش با همان گونه کلمات  مثلا ، حمار بچه ، منافق ، منافق زاده ( حتا پدر ملازاده و غیر ملازاده ها هم باید جزای عمل ملازاده را اگر بد باشد بچشند) و غیره کلماتی که بدی آن  مثل بد سوادی نویسنده روشن است  استفاده میکند.

وی در جایی مقایسه بین تلویزیون  سلام  و برنامه  ملازاده کرده  افاده میکند خداوند میداند که کدام یکی ازین دو حق مگوید. از اینکه نویسنده خود را خدایی و بیغرض حساب کرده با تمام قدرت و نیرو برنامه ملازاده را بد میگوید ولی تلویزیون سلام را هیچ چیزی نمیگوید، خود نشان میدهد که این نویسنده محترم از تلویزیون سلام راضی است  تلویزیونی که مثل خیلی از منابری که برای نفاق و استفاده جویی از عوام  سخنان خیلی بد و کاملا دروغین ساخته فابریکه های تبلیغاتی نفاق انگیز را بیان میکند . این تنها تلویزیون سلام منافقین،  زهر بریشه  دین نمی پاشاند بلکه حتی در قم و خیلی جاهای دیگر که حکومت ایران از آنها حمایت میکند نیز زهر پراگنی برضد مسلمانان میشود. بصورت یک مثال  اگر تلویزیون رسمی ایران را حدود دوهفته پیش  در روزی که اجتماعاتی در عکس العمل به پاره کردن عکس امام خمینی برپا شده بود دیده باشید  درآنجا یک  آدم گونه عمامه بسر با کلمات تندی ریشه  اهانت به خمینی را در صدر اسلام میبرد  در جایی که بگفته او  حق حضرت  امام علی ( ع) را عد ه ای از وی  سلب کردند .  وی خودش که از مهره های همین رژیمی که ظلم های بی حساب و کتابی را بر ملت ما و ملت خودش بنام اسلام انجام داده است  میگوید حق را از امام علی (ع)  غصب کردند . فقط نام نمیبرد ولی در خیلی از مجالس که نام هم میبرند. چرا این نویسنده و دیگران که بر ملازاده لعن و نفرین میفرستند تلویزیونهای سلام و هرکسی که در حق صحابه کرام و خانمهای حضرت پیغمبر(ص) بد و بیراه میگویند و دروغهای بزرگی که دور از عقل و منطق و واقعیت  است میبندند را محکوم نکردند. در همین قم به چه مقدار کتاب و نشریه که در آن بمادر مسلمانان عایشه صدیقه (رض) و دیگر صحابه بهتان و تهمت میبندند نشر میشود و نشر شده است. در مجلسهای شان به کدام اندازه به صحابه  دو و دشنام میدهند. چرا سید بشیرها و مشکور کابلی ها بخاطر اثبات دعوای اتحاد و وحدت میان مسلمانان و بخاطر اینکه ثابت کنند که خواهان وحدت میان مسلمانان اند ، ان منافقین را نیز در پهلوی ملازاده قرارنمیدهند تا بدانیم که واقعا اینها راست میگویند و گریه شان بخاطر وحدت مسلمانان سنی و شیعه  میباشد نه بخاطر کلاه گذاشتن و لو  دادن عوام الناس. به یقین که این گونه عاشقان وحدت گریه شان بخاطر از دست رفتن وحدت مسلمانان نیست بلکه بخاطر باز شدن دست های شریری است که بنام اسلام  جنگ نامریی را برعلیه اسلام بخاطر استفاده جویی  براه انداخته اند.

محترم  سید بشیر احمد افضلیار دست زدن به دختر کوچک را در مذهب شافعی ناقض وضو میداند که درست نیست، بلکه دست زدن به جسم  زن بالغ   چه دستش باشد و یا  جای دیگرش و حایلی در بین نباشد ناقض وضو میداند نه از دخترک نا بالغ را.

در اخر نوشته خود محترم افضلیار از  پروفیسور  عبدالستار سیرت در پهلوی چند نفر دیگر بعنوان یک عالم قابل قبول و مرجع مسلمانان یاد میکند که واقعا همینطور است  و ما صحبت و درد دل این شخصیت بزرگوار را در برنامه سیمین عمر در تلویزیون آریانای  مسکینیار شب قبل دیديم . شاید افضلیار صاحب  اورا از لست خود بعد از این خارج کند  چون وی هم حقیقت های انکار ناپذیری را گفت.

گپ را کوتاه کنم  بیایید اگر طالب  و حدت میباشید هیچ وقتی چه علنی و چه در مجالس غیر علنی صحابه حضرت پیغمبر (ص) را دشنام ندهیم  و خود را باخدا و رسول خدا دشمن نسازیم چون توصیف آنان را خداوند (ج) در قرآن گفته. آیاتی که در باره بیعت رضوان و پناه بردن حضرت پیغمبر (ص) در غار ثور نازل شده در پهلوی وصلت هایی که حضرت پیغمبر (ص) با یاران خود کرد چه دامادهایشان و چه خسر های شان  شهادت بر صداقت و پاکی آنان میدهد .

از این قسم  مسایل میشود کتابهارا پر کرد ولی من فقط بخاطر جلب توجه  محترم افضلیار و غیر ایشان خواستم چیزی بنویسم. تا  اگر واقعا خواهان وحدت  میان مسلمانان هستید باید  تمام آنانیرا که بر  یاران حضرت پیغمبر و خلفای راشدین و یا آل بیت رسول (ص) ویا دیگر بزرگان دین میتابند  نفرین کنیم  تا  ثابت کنیم که راستی  ما خواهان وحدت هستیم و ما  در گفتار و عملکرد خود در برابر سنی یاشیعه  تقیه  نمیکنیم تا در جمله منافقین نباشیم.

والسلام

سيد معروف عباسی

 

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *