سخنی چند در رابطه با سخا وتمندیهای بی حد وحصر آقائ ویس ناصری — اسدالله رویین

 

ياداشت ادارۀ سايت

 

محترم آقای اسدالله رويين!

نامه شما را نشر کردیم اما چند نکته را میخواهیم خدمت شما یاد آور شویم:
1-  چون مضمون مورد انتقاد شما در سایت خود محترم ناصری نشر شده بود اگر مضمون را خدمت خودشان میفرستادید شاید مناسبتر میبود چون ما هم آنرا از سایت آزمون ملی ، بعد ازاینکه آقای ناصری خودشان لینک مقاله را در سایت شان برای ما فرستادند، نشر کردیم.
2 – شما خیلی بر شخصیت ذاتی شان تاختید که بنظر ما کاری است اشتباه . بنظرما  بنابر فحوای منطق خود شما ، نظر و گفته های شان را شما حق داشتيد مورد حلاجی و نقد قرار دهيد نه شخصیت خودشانرا.
3 –  اگر غلطی های املایی یا ترکیبی ، دلالت بر درست و نادرست بودن موضوع مورد بحث بکند پس خیلی ، بلکه اغلبیت نوشته ها ازین خلا خالی نیستند.
4 – سایت صدای افغان وقتی مطلبی را بنشر میرساند، حتمی نيست که با محتوای مطلب موافق باشد . و از اینکه نوشته محترم ناصری را در سایت نشر نموده بودیم ( گرچه با تمام نظريات آقای ناصری هم در اين قضيه موافق نيستيم)، لذا نوشته شما را نیز با در نظر داشت ملاحظاتی ، بنشر رسانیدیم.

                 

———————————————————————————————————————

بسم الله الرحمن الرحیم

هست کلید در گنج حکیم

اسد الله رويين

 

 

وَلا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (البقره:42)

ترجمه: حق را با لباس باطل ، نپوشانید وحقیقت را کتمان نکنید در حالیکه میدانید.

اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى (المائده:8)

عدالت پیشه کنید که  آن به تقوی نزدیکتر است

  اعدلوا ولو کان ذا قربی

عدالت کنید ولوکه در قسمت نزدیکان تان باشد

 

سخنی چند در رابطه با سخا وتمندیهای بی حد وحصر آقائ ویس ناصری  از جیب ملت مسلمان افغانستان  ومسلمانان جهان برائ جناب عمر خطاب ؟؟؟!!!

 

 

و در حدیث  شریف  آمده است:

من كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْرًا أَوْ لِيَصْمُتْ (البخاری) (صدق رسول الله ص)

  « هرکس که به خداوند وروز آ خرت  ایمان داشته باشد  پس باید سخن  خیر بگوید  ویا اینکه خاموش باشد »

طبق روال عمومی گاهی اوقات روزانه ویا شبانه سری به سایت های انترنتی افغان ها میزنم – در یکی دو سایت افغانی چشمم به عنوان بسیار زننده ای افتاد. زمانی چشمم به عکس نویسنده آن افتاد. خواستم نا خوانده بگذرم. زیرا با شناخت ومطالعات قبلی ایکه از ورای صفحات تلویزیونی وانترنتی از جناب ایشان داشتم خواندن وگوش دادن به مطالب قلمی و تراوشات زبانی ایشان را فاقد ارزش دانسته وباعث ضیاع وقت میدانستم. زیرا شعر زیبای حضرت سعدی علیه الرحمه را همیشه در قسمت بیانات ونوشته جات ایشان مد نظر دا شتم که گفته بود:

تامرد سخن نگفته باشد        عیب وهنرش نهفته باشد

اما تیزی و زننده گی عنوان مطلب نا مبرده به حدی قبیح وزشت بود که با بنیان های  فکری واعتقادی هر مسلمان در تضاد آشکار قرار داشت. بناءً بحکم دینی واعتقادی خواستم آنرا مرور کنم وبدانم این آشنای تلویزیونی ، دیگر چه در فشاندند؟؟؟!!!

وهمان بود که نوشته ای ایشان را تا آخر مرور کردم.   وبراساس وجیبه اسلامی وا رشاد نبوی  (ص)  که فرموده اند:

   قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : «انْصُرْ أَخَاكَ ظَالِمًا أَوْ مَظْلُومًا فَقَالَ رَجُلٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنْصُرُهُ إِذَا كَانَ مَظْلُومًا أَفَرَأَيْتَ إِذَا كَانَ ظَالِمًا كَيْفَ أَنْصُرُهُ قَالَ تَحْجُزُهُ أَوْ تَمْنَعُهُ مِنْ الظُّلْمِ فَإِنَّ ذَلِكَ نَصْرُه»     (   صحیح البخاری)

رسول گرامی (ص) فرمودند: 

« برادرظا لم ومظلومت را یاری کن ، فردی پرسید؟ ای رسول خدا نصرت ویاری میدهم وقتی کسی که مظلوم  باشد ، پس کسیکه ظالم باشد اورا چطور کمک کنیم؟ آنحضرت (ص )  فر مودند که اورا  از ظلم باز داشته  و منع بداریی  واین در حقیقت کمک به ظالم است ».

          ممکن مضون   ایشان را   بعضی افراد نا آگاه واحیانا غیر وارد بمسایل شرعی ودینی   نیزبخوانند و خدای ناخواسته باعث قضاوت نادرست ودچار شبهه،  وسیله ای انحراف فکری واعتقادی آ نها شود و بحکم  شرعی ناچار شدم مطلبی را بنویسم تا هم رفع مسئو لیت گردیده  وهم طبق حدیث  فوق  ببرادر خود  یاری رسانده باشم .

      امروز که نیروهای شر وفساد وتهاجم واشغال با   تمام قوا بر کشورها ی اسلامی و اصول ومبانی فکری   وارزش های اعتقادی، فکری وتاریخی مسلمانان مبارزه علنی را بکار اندا ختند و به پشتوانه تحرکات نظامی خویش ، از طریق رسانه های صوتی وتصویری ونوشتاری وگفتاری سخت تلاش دارند تا بنیاد های فکری و اعتقادی وتاریخی مسلمانان را نیز به چالش بکشند و بنا  بر این از وسایل وابزار تخنیکی معاصر و قوائ  فکری بزرگترین سیاست مداران – استراتژیست ها و مورخین… و همچنین از عوامل خودی وبیگانه وحتی خدائی خدمت گاران  مسلمان نیزاستفاده میکنند .و این امر بر اهل  سواد ومطالعه هم پوشیده نیست . و چنانچه گردانندگی  اکثر رسانه هائ موثر بین المللی  را نیز قدرت هائ  زورگو واشغالگر ودر راس صهیونیزم جهانی بعهده  داشته ومتاسفانه  ، افکار  وذهنیت هائ  جمع زیادی  از مردم دنیا را بخود معطوف داشته و حتی منحرف داشته است .

من قبل از اینکه به رد شبهات  برادر موصوف  ، بپردازم لازم می دانم که مختصرا راجع به نویسندۀ متن مذکور اشاراتی داشته باشم.

آقای ناصری که از سی سال قبل در حالی که هنوز برهنه صورت بوده در اوایل رژیم دست  نشانده ای روسی به آلمان پناهنده شده بودند، متا سفانه در  عرصه های فرا گیری مسایل دینی – سیاسی و حتی سواد و آموزش مسایل گفتاری ونوشتاری بقدر لازم بخود  زحمت نداده اند وازین رهگذر خیلی پسمانده وعقب گرا  هستند ؟؟!! واگر در تمام صحبت های سیاسی – (گفتاری و نوشتاری) ایشان  خوب توجه کنید در خواهید یافت که برادرمان  حتی از لحاظ املایی  وانشایی  خیلی  مشکلات داشته  ودر زمینه هائ  مسایل سیا سی هنوز در مرحله صباوت قرار دارند  و تاریخ را  هم هیچ مطالعه نکرده اند  . وبا یک عالم تاسف که در قسمت مسایل اعتقادی  دینی  ومذهبی ودانستن شعایر اسلامی   بسیار مبتدی و حتی نا  آ گاه هستند   . واین خلاء فکری  بعنوان  بزر گترین عامل سبب شده است  تا برادر مان  در زمینه هائ  مختلف عقید تی،  سیاسی واجتماعی  دچار اشتباهات ، خبط ها وتناقضات آ شکارگردد . وعلاوتا وضعیت ملتهب روانی شان ، استقرار فکری وقدرت قضاوت وتشخیص  واقع بینانه ای ،مسایل سیاسی  را نیز از ایشان سلب کرده است. براساس همین وضعیت ناهم آهنگ روانی وعدم استقرار  فکری مجموعه ای تنا قضات را در تمام موضعگیری ها وصحبت های ایشان بوضوح میتوان مشاهده نمو د.

البته دانستن مسایل اعتقادی ودینی ، ادبی، سیاسی ،اجتماعی وتاریخی   مستلزم دور های آموزشی وعملی وپرکتیکی  بوده که همه  ما  تا اندازه ای به کمبود آ ن مواجه بوده  وهستیم  ومتاسفانه این خلا ها  ببرادرمان خیلی بمراتب  بیشترمیباشد. و  در زمینه هائ  مسایل مختلفه ای اسلامی (احکام اعتقادی  واحکام تعبدی- احکام فقهی و مسا یل  مذاهب اسلامی  – اختلافات  مذاهب اسلامی –     و…….. وحتی تاریخ  اسلام وسیرت  ائمه ومجتهدین ) کاملا خالی  الذهن  میباشند  ویکی از بزگترین خبطهائ فا حش  نوشتاری ویا گفتاری ایشان هم اینست که وقتیکه از مسایل دینی ومذهبی  وتاریخی اسلام  چیزی بزبان می آ ورند  نا خود آ گاه خود  ومسلمانان  وحتی  دین ومذهب خودرا زیر سوال می برند بدون اینکه بفهمند که نباید پائ خویش را از گلیم خویش بیشتر درازکند.

نگفته ندارد کسی باتو کار   چو گفتی ولین دلیلش بیار

       ویکی از علل مهم  دیگریکه برادر را آ سیب زده است  روان بیمار وملتهب آ نست  که بواسطه ای همین  حالت  بیماری  روانی  ، حس خود  بزرگ  بینی   پیدا کرده اند واز هر و سیله وجا یگاه وسنگر یکه  میسر شود برائ مطرح کردن خویش استفاده میکنند و بدون اینکه  به صحت وسقم  موضوعات  بیا ندیشند  ویا اینکه  وارد بودن ویا نا وارد بودن شان به قضایا  مطرح باشد،  بخود حق  قضاوت میدهند.     

چون نداری  مایه از لاف سخن  خاموش باش       پسته ای بی مغز گر دهن وا کند رسوا شود

 

 و  حا لت متلون مزاج بودن ،احساسی وعا طفی بودن( قهر وآشتی بودن ) نقیض فکر کردن ( موافق بودن  ومخالف بودن) – تائید کردن ورد کردن –   و  اغراق کردن در صفت دیگران و بر عکس   با بد ترین الفاظ  ایشان را کوبیدن وخطاب کردن   و — صدها   عکس ا لعمل  متناقض   دیگر نشان میدهد که برادر مان روان بس ملتهب ونا آرام دارند – واین حالت عدم تعادل روانی  علت اصلی اختلال  فکری و…،  عدم  قضاوت سالم ودرک شان  ازقضایای گذشته و حال   وآ ینده است  .  چنانچه اگر تنها  در مورد  موضعگیری  وقضاوت  شان  در مورد  آ قایان  مسکینیار  وعمر خطاب  به بینیم  بصورت کل  کفایت خواهد کرد که بدانیم که  در مدت زمان کوتاه  نه تائید ایشان از این دو نفر جنبه  عقلانی  ومنطقی دارد ونه هم  تردید ونفی  این دو نفر  . وبهمین قسم  در طول زندگی  اروپایی شان در سایر  موارد و در نوشته ها  و افکار واندیشه ها ی شان  در بر خورد با همه قضایا ، چنین  تلون مزاج و تنا قضات را  بوضوح  میتوان  مشاهده کرد   که همه ای اهل خرد  با مراجعه  به صحبتها   نوشته جات وموضعگیریهائ شان میتوانند به چنین قضاوتی دست یابند  .    

واما اصل مطلبی که هدف این نوشته است و  باید  آ نراباز گو کنم اینست که آقای ویس ناصری ، در اعلامیه استقبالیه  شان از آقای عمر خطاب مبنی بر فسخ قرارداد و قطع  برنامه ای ( ا صلاح )

 داکتر ملا زاده ،  چنین  نوشته بود ند:

(( استقبال و تمجيد از اقدام شايسه، بجا، مناسب و جرأتمندانه آقای عمر خطاب رئيس شبکه جهانی پيام افغان مبنی بر قطع برنامه های نفاق انداز و تکفيری آقای ملازاده– ناصری  )) 

       من از لحاظ ادبی  به صحیح بودن ویا غیر صحیح بودن عنوان مطلب که  جناب آ قائ ناصری  برائ خودشان  نوشته اند ، کاری ندارم  واهل قلم  خبط های  نوشتاری  واملایی ا یشان را   مد نظر خواهند د ا شت !!!.

     و درقسمت اخیر نامه  ای خویش وبرائ حسن ختام ، از اقدام سریع آقائ خطاب  تاییدیه  ای خویش را ،  به شر ح ذیل   چنین اعلام  داشته اند  که  بد و ن کم وکاستی نقل میشود  ؟؟؟؟!!!! 

«درک ، بصیرت ، تیز هوشی ، جرئت ، تصمیم ، اراده و اقدام اسلامی ، ملی سریع و صریح آقای خطاب در فبال قطع عاجل و فوری برنامه آقای ملازاده ، بدون در نظرداشت بعُد و اضرار اقتصادی آن به تلویزیون پیام افغان ، واقعا" ستودنی ، قابل تائید و مورد حمایت کامل بنده ، همه مسلمانان دلسوز و مخلص هموطن ما ، کافه مسلمین جهان و انشاالله ذات و درګاه رب العزت (ج) قرار دارد» .

  درین  قسمت  اختتما یه ای نامه ای شان هم  موارد اشکالات  ونقص هائ  املایی وانشایی زیادی به چشم میخورد  که  اهل قلم وسواد  خوب درک خوا هند کرد و  این موضوع بحث این نوشته ای من نیست   ومن به محتوا  وادعا هائ  نامه ای  شان مسئله  دارم که باز گو خواهم کرد .

   و جای دارد قبل از آنکه به رد اشتباهات وپیش داوریهائ جناب آقائ  ناصری پرداخته شود اولا  بصورت خیلی مو جز به خطوط اصلئ ومحوری  برنامه ای  داکتر ملا زاده که طی  چند هفته  از طریق تلویزیون پیام افغان  پخش می شد روشنی انداخته شود تا با ادعائ هائ  جناب ناصری  صاحب  مقایسه و رفع شبهات شود .

 .    بصورت کل در تمام برنامه  داکتر ملا زاده  دو محور اساسی مورد  بحث وبر رسی قرار میگرفت :

1-  محور سیاسی :  تمام  مباحث سیاسی آ قائ ملا زاده را   رژیم  دیکتاتوری  ولایت فقیه آ خوندی ایران  تشکیل میداد. و همیشه اذ عان میداشت که : این حاکمیت  مطلقه ای ،  شخصیکه   خودرا  جانشین  امام – پیغمبر وحتی  خدا میداند آ نرا  برخلاف موازین اسلامی  و حکومت شورا وحکومت مردم  میدانست . واز انرو  این نظام را  بر خواسته  از اعتقادات وخواسته هائ مردم  ایران  ندانسته بلکه  شالوده ای  این نظام را ساخته ای  دست  استعمار میدانست  که  از لحا ظ جغرا فیایی برائ جدایی و  خط فاصل، بین امت مسلمه در شرق وغرب   ایجاد شده است ، که  بنای اصلی آن  در زمان  شاه اسما عیل صفوی  گذاشته  شد وخمینی به خواست استعمار دوباره  آمد وآن رژیم را با اصول وآموزه هائ تازه ای استعمار ئ  ومداخلات  در امر داخلی کشورها ئ  جهان  تحت نام : (ما انقلاب  خویش را به تمام جها ن صا در میکنیم – خمینی ) شکل تازه ای داد. 

داکتر ملا زاده بنائ رژیم را  که با آموزه هائ  اسلامی ، ملی  ودموکراتیک  ومردمی قرار نداشت به چالش میکشید  . و اساس  تشکیل این نظام   واهداف و نیات استعماری آنرا در داخل  ودر سطح منطقه وحتی دنیا بر میشمرد   . وعلاوتا  در طول مدت سی سال ،تمام جرم وجنایت رژیم ایران را که بر ضد  اتباع  خویش   ( چه شیعه وچه سنی )  انجام داده بود  برملا میکرد .     و همچنین صدائ مظلومیت   کمیت بیست ملیون اهل تسنن را از تمام حقوق وامتیازا ت سیاسی ومدنی واجتماعی  وشهر وندی ، که  توسط  حکومت  آ خوندی  محروم شده بو دند    بصورت مستند  و مدلل بتمام  جها نیان  وکشور هائ اسلامی  وغیر اسلامی  به جهان  پخش میکرد.         

داکتر ملا زاده تنها کسی بود که چهره اصلی  رژیم  دیکتاتوری  ومطلقه ای ولایت فقیه را با اهداف خطرناک شیطانی و منطقه ای وبین المللی  آن بر ملا میکرد و اوهمیشه و بصورت مستند  مداخلات ودست اندازیها وتحریکات رژیم ولایت فقیه ایران را در افغانستان- عراق و…..وکشور هائ  مناطق ما ورا ء النهر  وآ سیائ میانه وحتی کشور هائ  عربی  را یاد آ ور می شد  ومسلمانان  این کشور هارا  از نیات بسیار شوم این رژیم  استعماری در پوشش  تشیع  نوین بر حذر می  ساخت .  وبا توجه به مستندات تاریخی – همیشه از خیانت  تاریخی رژیم صفویه در برابر مسلمانا ن و  دوران خلافت عثمانی  وحتی در زمان جنگهائ صلیبی   یاد آوری میکرد .

2-  محور دینی : از مباحث داغ  شبانه داکتر ملازاده را  مسایل دعوت بکتاب الهی وسنت  نبوی تشکیل میداد  که دربحث  تفسیر قر آنکریم بطور شبانه و بصورت متوالی  دنبا ل  می شد . ومسایل احکام اعتقادی و  فقهی  وتاریخی اسلام  را نیز بر می شمرد وبه سوالات فقهی وشرعی  سوال کنند گان پاسخ ارائه میکرد  .  مسلماً در ضمن تفسیرقرآن مسایل خرافات وبد عت های که در دین وارد شده یک بیک را بر می شمرد ورد میکرد. والبته  ورود خرافات وبدعتهارا  تنها به تشیع منحصر ندانسته  بلکه اهل تسنن را نیز  از وجود  بدعتها و خرافات  نیز مبرا نمی دانست . البته  با یک  فرق اساسی که در بین اهل تسنن  خرافات کمتر  ودر عین حال خرافه زدایی  امر مقبول وپسندیده است واما درمورد  رژیم ایران بر عکس آن  هر کس مسئله ای  خرافات وبد عتهارا مطرح کند  اعدام میشود وخود رژیم مروج خرافات  وبدعتها واستحمار و تحمیق مردم است  .

 وهمیشه تا کید داشت که مسئله پیدایش مذاهب اسلامی  امری بود که بعد از دوره ای خلفائ راشدین  و صدر اسلام بوجود آمده بود  وبین  تشیع( دوستاران اهل بیت وسیدنا حضرت علی – رض) و سایر  اهل تسنن هیچ  فرق نمی گذاشت  ومیگفت که آ نهاییکه بنام  محبت اهل بیت  در تاریخ  اسلام  وجود داشتند  همه ای شان  بشمول  ائمه  واهل  بیت نیز پیرو کتاب خدا وسنت  پیغمبر بودند  .    داکتر ملا زاده  همیشه بر اساس  آیات متبرکه الهی  ، احادیث نبوی  وسیرت ائمه  وتاریخ هائ معتبر اسلامی یا د آوری میکرد که  بین یاران واصحاب پیغمبر  از لحاظ اعتقادی  وعملی  اختلاف نبوده  وهمه باهم  دوست وبرا در وهمکار  بوده اند  وهمه ای شان پیرو کتاب الهی  وسنت نبوی  بوده اند . وتمام دشمنی وکینه ونفرتی که  در برابر یاران واصحاب  واهل بیت پیغمبر از طرف  حلقات مشبوه و  اخوند هائ  مشرک   وخرافی قم وغیره مراکز اختلاف افگن، عنوان میشود آنهارا  جعلیات وساخته ای دست استعمار میدانست  که سندیتی  در تاریخ هائ معتبر اسلامی ندارد .

 و  هم چنین تاکید داشت که این  اصولی که   تشیع  دوران  صفویه وبا ادامه ای  آن رژیم آ خوندی  فعلی ایران برآن بنا شده با روایات دروغین و جعل قضایائ تاریخی  استوار است  وفقط برائ  تفریق  امت اسلامی شکل گرفته است وبس . و همچنین بحث هائ داغ  وصایت – امامت – معصومیت – ولایت فقیه  ومسایل خمس  ومتعه  و………وغیره را در ورائ احکام وآ یات الهی  واحادیث نبوی بر میشمرد  واز همه علمائ تشیع دعوت بعمل می آ ورد تا در مناظرات  تلویزیونی  حاضر شوند  تا بر اساس  موازین شر عی وتاریخی  روئ  موار د فوق صحبت  وتبادل افکار شود  .  و اعلام مید اشت  که هیچ نیازی نیست  تا  شیعه وسنی  دشمن یکدیگر با شند زیرا تشیع  حقیقی با تسنن حقیقی فر قی ندارد  وهمیشه از  کبارعلمائ اهل تشیع همچون علامه سید ابوالفضل  برقعی ، داکتر حیدرعلی قلمدارن ، داکتر مظفریان  داکتر زنگه  وده ها شخصیت  نامدار  خواستار وحدت شیعه وسنی در ایران یاد آ وری میکرد. . ومتاسفانه کسی هم  از آ خوند هائ  حوزه ای  قم  ودیگر جاها حاضر نمی شد ند چون قدرت  استدلال وپایه ای قوی  ذهنی وفکری اورا میدانستند .  

   وعلاوه بر آن  تحریف مسایل  قرآنی ،  نفی احادیث نبوی ، جعل روایات ساختگی، دشمنی وعداوت با یاران واصحاب  پیغمبر (ص  ) که بهترین افراد امت اسلامی ،  بعد از پیغمبر بودند –  همچنین موارد دیگررا با مجموعه ای از افکار  انحرافی وخرافات  شرک آ لودی مانند  قبر پرستی – مرده پرستی – امام  پرستی و….وغیره را ، از مظاهر عینی  رژیم  ایران  بر  می شمرد.   و تمام آنهارا  در پرتو آیات واحادیث وروایات  دینی  وسیرت  ائمه  ویاران واهل بیت  ، اعمال خرافی  شرک آ لود وبدعت ها دردین میدانست که هیچ ربطی بدین  ندارند .  و بیشتر اینگونه  اعمال خرافی وشرک آ لود را  با پخش کلیپ هائ مستند  بسطح دنیا  پخش میکرد  وبا عث روشنگری اهل خرد می شد .

   حال آ قائ نا صری  اگا هانه ویا نا آ گا هانه و با همصدایی با وابستگان ایرانی  که از لحاظ  فکری ، اعتقادی وسیاسی با داکتر ملا زاده  سخت در تضاد ومخالفت  قرار دارند، هم صدا شده  وبرایشان

   اتها مات ذیل را وارد ساخته ا ند  .  وقبل از اینکه  به اتهامات آ قائ ناصر ی اشاره کنم  باید  یاد آ ور شوم :

     آ قائ ناصری  شخصا  حق دارند  تا با صحبتها وبر نامه ای آ قائ  ملا زاده  مخالفت کنند و از عملکرد آ قائ   خطاب  مبنی بر الغاء قرار داد  داکتر ملازاده  تمجید وتقدیر وهر گونه  ستایش  بعمل آ ورند و  این حق مسلم  ایشا ن را  هر کس  باید  محترم  بشمارد  وهیچ کسی  هم حق ندارد  بر آنها  خرده بگیرد زیرا آ زادی  ابراز نظر وعقیده  وانتخاب راه فکری  وایدیو لوژیک ، از نماد هائ خوب جامعه ای مدنی غربی است . و درین جا هر کس حق موافقت ویا مخالفت  با نظر دیگران را  بخود محفوظ میدارد .

 اما  آ قائ  ناصری حق ندارد که به نما یندگی « ازمسلمانان دلسوز- هموطنان مخلص- و کافه مسلمین جهان  وذات رب العزت  (ج)» چنین تمجیدیه  وتاییدیه  به دیگران صادر کرده واز جیب دیگران  بخشش کنند وبهتر بود تا  فقط از طرف شخص خود نمایندگی میکردند .

 زیرا چه بسا  از مسلمانان دلسوز وهموطنان مخلص  افغانستان در داخل کشور  و  جمع کثیری از مردم  دیندار وآ گاه  افغانستان ، ایران ، تاجکستان  ومسلمانان  مقیم خارج بشمول  علماء  ودعات اسلامی   در امریکا واروپا  وغیره جاها  علنا از طریق تلویزیون  آقائ  خطاب  وهمچنین  سایتهائ  انتر نیتی  ، تلفنها ، فکس ها وایمل ها  مخا لفت  وتقبیح خویش را نسبت به فیصله ای ناصواب  وضد خواست اکثریت  مردم افغانستان ،  به آ قائ عمر خطاب ابراز داشتند واین حق را نیز بایشان باید محترم شمرد؟؟؟!!!

وهم چنین  حکم تا یید رب العزت ( ج ) را که از عملکرد آ قائ خطاب  اشاره کردید ، هم امریست پوشیده  ونهانی  وآن ذات با ریتعالی بهتر میداند که  نیات قلبی وما فی الضمیر  مردم  از چگونه است

وآ یا اعمال شان مورد قبول در گاه  حق است ویا خیر؟ و هیچ کسی را بر آ ن واقف نیست .  وبهتر بود  تا درین مورد هم  پیش داوری نمی کردید  وبهتر بود تا  از خداوند  برائ  خود وآ قائ  خطاب   طلب دعا ومغفرت میکردید  این بیشتر  به صلاح  دنیا وآ خرت شان بود .

. زیرا خداوند  واقف اسرار نهانی  بندگان بوده  ونتایج  تایید ویا رد  اعمال بند گان هم  در روز  قیا مت  معلوم خواهد شد . وهیچ کسی صلاحیت  پیش داوری  در کارگاه الهی را ندارد .

 اما   تهمت بستن  ومتهم ساختن  برادر  مسلمان  به مسایلی   مانند :

1-      دامن زدن  به اختلافات تشیع وتسنن در افغانستان

2-      براه انداختن  جنگ شیعه وسنی

3-      تبلیغ  تفکر واندیشه ای تکفیری

4-      و…………..

امریست که   قطع نظر از اینکه  از لحاظ دینی و  شرعی الزام آ ور است بلکه درک  ناقص ویا غلط  شمارا از  مطالب مطروحه ا ی  جناب داکتر ملا زاده   مشخص میسازد .

 1- داکتر  ملا زاده هیچگاهی مردم را با ختلاف دعوت نکرده بلکه همیشه چلنج میداد تا در شعاع تبادل فکری  و  در فضائ آ زاد قضایائ مطر وحه را  میتوان  به بحث  کشید و ابدا  از بحث جنگ وجدال  صحبت  بمیان نمی آ ورد.   وحتی در برابر   بد دهن ترین  افراد  وابسته به رژیم ایران هم  سنگینی ومتانت خودرا حفظ میکرد  . آقائ ملا زاده اسلوب  منا ظره تلویزیونی  را خوب پرکتس  وتمرین داشت  ودر بحث هائ تلویزیونی  همراه  بزرگترین ومعتبر ترین  بنگاه هائ  خبر ئ  عرب زبان مانند الجزیره ، المستقله ، الحوار ، العربیه وغیره وحتی بی بی سی فارسی  وغیره  رسانه هائ بین المللی اشتراک میکرد  ودر میدان مباحثه قدرت فهم وتسلط خودرا بر مسایل شرعی  وتاریخی  بنمایش  میگذاشت . وروی همین علت بود  که  هیچ کس را توان  مناظره نبود  . واکثرا با بی ادبی  واخلاق  سب ولعن  که پایه فکری واعتقادی مشرکین  ومنافقین است  از دا خل ایران تلفنی اورا مخاطب میسا ختند  واو فقط می گفت خداوند شمارا هدایت کند  تا از تقلید بوزينه صفتانه دست بکشید  واز عقل وخرد خود کار بگیرید . والبته جدا از تقلید کور کورانه ومیمون وار نفرت داشت وآنرا خلاف  جایگاه ومنزلت انسانی  میدانست .

   خیلی جالب است   آ قائ ناصری  بر نامه داکتر ملا زاده را  متهم  به  نفاق افگنی میکنند  که نه شناختی از نفاق دارند  ونه هم از جریانات  نفاق افگنانه ای که امروز در سطح  منطقه  از طرف ایران  در عراق – لبنان – بحرین– یمن – افغانستان – پاکستان – آ سیائ میانه  وحتی کشورهائ سودان وصومالی جریان دارد  با خبر ا ند . ملا زاده  بزر گترین گنا ه آن این بود که  حقایق وجریانات تاریخ گذشته ومعاصر ایران را  مطرح میکرد .

 آ قائ ناصری آ نقدر از کشور  افغانستان  وضع منطقه  وجهان بی خبر ا ند  که اعتراض  رئیس هیئت علمائ اسلامی درجهان  دوکتور  یو سف قرضاوی را که در مصاحبه زنده ایکه  با  هاشمی رفسنجانی رئيس جمهور اسبق ایران  داشت ، نشنیده بودند . در حالیکه دوکتور قرضاوی بسطح  دنیا برائ رفسنجانی ابلاغ نمود که اگر شما به  وحدت  مسلمانان   اعتقاد دارید ازشیعه کردن مردم در سودان صومالی – تاجکستان وغیره مناطق سنی  نشین  در کشور هائ عرب نشین وغیره  مناطق جهان دست  بردارید . وباز برائ رفسنجانی گفت که شما حتی از  افتتاح  یک باب مسجد به اهل تسنن که کمیت بسیار بالای است  در تهران  خود داری میکنید در حا لیکه به زبان دم از وحدت میزنید  .

 واشاره  به حدیث شریف کرده  وبزگترین مرجع ایران را بعد از  ولی فقیه  چنین خطاب کرد که:

« وآت کل ذیحق حقه»«  و لازم است که حق هر ذیحقی را بد هید».

آقائ  ناصری  در آلمان لمیده اند  وحتی اخبار  مربوط بافغانستان را هم از اشپیگل میگیرند  ونمیدانند  که روزانه ده هاتن کتاب، ویدیو ، سی دی ودی وی دی. ومواد نشراتی………    شرک آ لود ونفاق افگن را که فقط کینه –جهل  عقده ونفرت   بر علیه اهل سنت در افغانستان تولید میکند ، توسط ایران پخش میشود  .چنانچه  سه چهار ماه  قبل چندین تن ازینگونه کتابهارا در بندرنیمروز توقیف وبدریا ریختند . آقائ ناصری خبر ندارند که  مناطق  مرزی زابل – فراه – شیندند – هرات  اکثرا  توسط   دولت  ایران  خریداری  وپل هائ ارتباط  زمینی بین مشهد  وهزاره جات ساخته شده است .

ناصری صاحب  خبر ندارند که ایران با جابجایی تمام عوامل خویش در کنار رژیم کابل  وحتی استفاده  از عناصر جاهل  ونا وارد   وسایر حلقات ستمی گری وغیره جهلائ  افغانستان  بزرگترین تهدیدی را متوجه امنیت وتمامیت ارضی افغانستان ساخته است .

آقائ ناصری خبر ندارند که انوری  هزاره ای وابسته به ایران قریب  به صد هزار نفر از  اتباع هزاره هائ  ایرانی را تنها در درخطه ای مرزی  هرات  وحتی تا غورات  جا بجا کرده است .  کسیکه از افغانستان هیچ خبر نداشته باشد ، حا لا کی میتوان انتظار داشت که  نقش  نفاق افگنانه ای ایران را درعراق- لبنان- یمن – بحرین –کویت وحتی مالیزیا وسنگاپور  وتا جکستان وغیره جاها درک کند .

 ملا زاده همیش اعلام میداشت که شیعه وسنی هر دو مسلمان بوده  ومیتوانند باهم باشند. چنانچه پیش از رژیم خمینی اختلافی بین شیعه وسنی در افغانستان  هم نبود  وحتی  در زمان شاه لاا قل مساجد سنی ها خراب نمی شد  وحتی در رژیم شاه حد اقل امتیاز سیاسی باهل تسنن داده  بود .  اما جناب آ قائ ناصری  ازآ موزگار دینی خویش آ قائ مشکور کابلی پرسان  نکرده است  که  شما که  باشاره  ابروئ قم سخن میگویید  ببیند که ولی فقیه تان بر بیست ملیون اهل سنت چه جنایت  روا میدارد ؟؟؟؟!!!!

 واین هم  عنوان دیگری از  متن  استقبالیه  جناب آ قائ ناصری  است که مشاهده میکنید. و حا ل شما این ادعائ آ قائ ناصری را درست  از جهت املا یی وانشا یی  بدقت خوانده  ودرجه ای سواد قلمی  این تیوری پرداز عرصه هائ  فرهنگ وادب  وسیاست ودین را بر شمارید!!!!!

  جنګ شیعه و سنی و کشاندین این دسیسه و توطئه در سطح تلویزیون های افغانی یک عمل غیر اسلامی و خیانت ملی میباشد !
ویس ناصری»     

  هر چند  متن فوق از لحاظ مبتدا خبر  وترکیب جملات و کلمات،  گنگ، ناموزون ونا مرتب می با شد  اما  ممکن هدف آ قائ ناصری  از نوشتن این کلمات  بی سر وته ،متن ذیل بوده باشد این  بوده باشد که :

                      «  دسیسه  وتوطئه ای راه اندازی  جنگ بین شیعه وسنی  از طریق تلویزیونهائ  افغانی یک عمل غیر اسلامی  وخیانت  ملی است »

 اما  ظاهرا آ قائ ناصری خواسته است وانمود کند  که آ قائ ملا زاده  میخواهد جنگ شیعه وسنی براه اندازد و اما . بصورت  نا آ گا هانه شخص عمر خطاب را  نیز مخاطب سا خته و بقول آقائ ناصری  این دسیسه   وتوطئه( جنگ شیعه وسنی) را  درسطح تلویزیون افغانی  کشانده است که یک عمل غیر اسلامی   وخیانت ملی   انجا م داده است . 

استقبال و تمجید از اقدام شایسته ، بجا ، مناسب و جرئتمندانه آقای عمر خطاب رئیس شبکه جهانی پیام افغان مبنی بر قطع برنامه های نفاق انداز و تکفیری آقای ملا زاده خیلی جالب است که آ قائ ناصری  تیتر وعنوان  بالا را  بعد از عنوان پایین که برائ  استقبال  وتمجید  عمر خطاب  بیان داشته  و مرقو م فر موده است  . ومتوجه نیست که  در عین حالیکه از او تقدیر بعمل می آ ورد عمل  اورا  غیر اسلامی وخیانت ملی ،نیز دانسته است .!!!!!  تناقض آ شکار  گفتاری

 وباز در آ خر نامه ای خویش  چنین رقم زده اند!!!!!

    {{ « با اغتنام از فُرصت باید یاد آور ګردم که انتقاد بنده در برنامه« افغانستان در محراق افغانستان » از ورای شبکه همه دل عزیز جهانی آریانا افغانستان از کوشش آوردن آقای ملا زاده توسط « دوستان متعصب ، مزور و دو چهره ما » ابتدا در شبکه جهانی آریانا افغانسنان و بعدا" در شبکه پر بیننده پیام افغان دلایل زیادی داشت که با وجود اثبات حقانیت آن موضوع امروز ، با آنهم بنده از حضور آقای خطاب بخاطر شدت کلامم در آن برنامه معذرت میخواهم ./»}}

 البته  باید گفت  که  ایشان  پیش از آ نکه  حلقه هائ وابسته ای ایرانی ، مخالفت خودرا  با برنامه ای  داکتر ملا زاده ابراز کنند   از طریق برنامه ای خویش  خفگی وناراحتی  خویش را  با آ قائ خطاب  ابراز داشتند و موضوع آ قائ ملا زاده  وقرار داد پولی ودالر هائ سبز….را وسیله ساخته  تا جاییکه  توان داشتند آقائ خطاب را انتقاد  کردند  وکوبیدند  .  (   در حالیکه ناراحتی  وخفگی ایشان  از آ قائ خطاب  به زمان ما قبل آقائ ملا زاده تعلق داشت . و همان طوریکه روزئ آ قائ مسکینیار  بد مست  وعربده کش ماه مبارک رمضان  معرفی کردند   ) و  حال طوریکه خود  مرقوم داشتند  وبر طبق عادت همیشگی  خویش از   صحبتهائ تند  و….. قبلی خویش  معذرت هم خواستند .  البته  باز هم  اگر این تایید ها وتردید  ها   جنبه واقع نگری  وحق بینی  وعقلانی داشته باشد  ممدوح  ودر غیر آن مذموم  خواهد بود .

2- مسئله  ای  تهمت  براه انداختن جنگ شیعه وسنی هم امر کاملا ناروا وناوارد است – زیرا آ قائ ملا زاده  یک تبعه ایرانی  ودر مسایل داخلی افغانستان  اولا حق و قدرت  مداخله ندارد  وثانیا  اهل تسنن افغانستان     اورا  نه  بعنوان  پیشوائ سیاسی قبول دارند ونه هم بعنوان پیشوائ مذهبی  . البته  اکثریت اهل تسنن اورا یک دعوت گر  اسلامی  واصلاحی  میدا نند وبس .  وکسی هم انتظار ندارد  که مردم جبرا وکرها  باید افکار ونظریات  ودعوت اصلاحی  آ قائ ملا زاده را لبیک  بگویند . زیرا آقائ ملا زاده  ویا هیچ کس دیگر صلاحیت  هدایت مردم را نداشته  بلکه وسیله ای  راهنمایی خوا هند بود  واین خود انسانها هستند تا از نعمات  فکر وخرد  وشعور خدادادی خویش  باید  استفاده کرده  وخودرا مستوجب  هدایت ورحمت الهی قرار دهند . چنانچه خداوند حتی  در حصه دعوت پیغمبر اکرم  ( ص )  که بسیار در امر  هدایت حریص بود  وتا حد  فوق طاقت خویش  سعی ومجاهد ت به خرچ میداد  ، ومردم نمی پذیرفتند ، خداوند برائ  تسکین خواطر مبارک شان  میفر ماید:

((انک لا تهدی من احببت ولکن الله یهدی من یشاء وهو اعلم بالمهتدین  – سوره  قصص-56))    ای  پیغمبر: تو هدایت کرده نمی توانی  کسی را که  دوست بداری  ولیکن  خداوند  آن کسی را که بخواهد هدایت میکند  وخداوند  بر هدایت شوندگان دانا ترین است . 

((افانت تسمع الصم او تهدى العمى ومن كان فى ضلال مبین ))الايه -40- من سورة الزخرف)

  ولو شاء الله لجعلکم امة واحدة ولکن یضل من یشاء ویهدی من یشاء ولتسالن عما کنتم تعملون – سوره﴿93﴾

 در حالیکه بر عکس  اگر جناب  ناصری  شما بتاریخ جهاد  کمی اطلاع میداشتید  میدانستید  که در دوران جها د  چندین هزار نفر از خود برادران اهل تشیع مان وابسته به  شورا ئ اتفاق  مربوط سید علی بهشتی  ، افراد مربوط  پاسد اران جهاد وهمچنین بسیاری از اعضائ حرکت اسلامی آ قائ محسنی   وحتی  برادرا ن هزاره مان مربوط به آ قائ اکبرئ  که ادعائ شیعه بودن افغانی را داشتند  توسط  عوامل و  مزدوران رژیم ایران  قتل عام شدند  ودر جریا نات جنگها ئ تنظیمی کابل هم  یک سر نخ   جنایت کشتار  وتخریب کابل   باز بدست  همین رهبران ایرانی بود که آ قائ مشکور کابلی  هوا دار و مقلد ایشان است و شما  آقائ ناصری با این تهمت تان  خودرا  مآ خذه  دنیا وآ خرت ساختید .  وآ قائ ملا زاده در ارتباط  بمسایل  ذات البینی افغانها  هیچ نقشی نداشته  ونخواهد  داشت. واین از اجندائ کاری آن نیست . وکار آن فقط دعوت است وبس .   واگر شما  بدقت به قضایا  بنگرید ، خواهید  دید که این رژیم ولایت فقیه ایران است که خمیر مایه ای اصلی همه فساد ها  در افغانستان   وکشور هائ منطقه است   ومردم افغانستان ( شیعه وسنی)  از سالیان متمادی بود که باهم  در اتحاد ووحدت زندگی کردند  واز زمانیکه پائ ایران به قضایائ افغانستان باز شده است  این مسایل   عنوان میشود  . واگر منصفانه  ومنطقانه هم  قضا وت شود  این تمام  لجن وکثافتی که از تلویزیون سلام واهل بیت  با تمویل وسر پرستی  وحتی برنامه ریزی ومسایل تخنیکی  ایران در دنیا پخش میشود ، این بمراتب  کمتر وکمرنگتر  ونا چیز تر از آن چیزی است که در قم – مشهد – تهران وحتی  برنامه ئ رادیو یی و تلویزیونی  ایران  در داخل ایران پخش میشود .زیرا ایران  هنوز  این برنامه هارا  کنترول وسانسور دارد.  

آ قائ ناصری محترم  شما باید  در تمام موضعگیریهائ خویش  این آیه ای مبارکه  کلام الهی را مد نظر  داشته باشید :  

  ((وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً -36 سورة الإسراء))

« بدنبال  امری که بآن علم ندارئ  مرو زیرا گوش ، چشم  وقلبت تمام شان  در برابر آن مسئول هستند »

 3-  متاسفانه مسئله ای تهمت فکر تکفیری را هم   آ قائ ناصری از آموزگار  جاهل خویش آ قائ مشکور کابلی به عاریت گرفتند زیرا خود ایشان اصلا نمی دانند  که این طرز تفکر چیست ؟ و  ازچه وقت در بین مسلمانان رواج پیداکرده واساس گذاران  این اندیشه  چه کسانی  بودند؟   وحتی از اشتباهات وخبط هائ فاحشی که آ قائ مشکور کابلی هم کرد  شهادت سیدنا حضرت  عثمان را به این گروه نسبت داده بودند  و با دروغ واتهام بس بزرگ دیگری ،هم فکران  آ قائ ملا زاده را   به گروه تکفیر ی نسبت داد .، در حالیکه این طرز تفکر از زمان سید نا حضرت علی ( رض)  با ظهور  خوارج که  ابتدا ازطر فداران خود حضرت علی (رض )   بودند وبعد  از حا دثه ای  جنگ صفین  که منجر به  شهادت  جمعی از مسلمانان  در هر دو طرف جبهه ای  سیدنا حضرت علی (  رض )و  حضرت معاویه گردید  وبعدا  برائ حل  معضل خلافت  مسئله ای حکمیت را  به عمر  ابن العاص  وابو موسی اشعری  سپردند  و……….و بعد از  آن   مسئله    تعدادی  از هواداران  حضرت علی که بسیار  سخت پائ بند دین بودند   ،  از رهگذر کشته شدن  مسلمانان  در دو طرف  جبهه ، متاسفانه  آن افراد   حضرت  علی وحضرت  معاویه را  بزعم خویش به نسبت ارتکاب  کبایر (  کشتن عمدی مسلمانان درجنگ صفین) آنهارا تکفیر کردند.   و با این دید  خشک ومتحجرانه  مسبب  جنگ دیگری در تاریخ اسلام   بنام  نهروان گردیدند  . وسیدنا حضرت علی بر آنها غلبه کرد . وتعداد زیادی کشته  وعده ای کمی هم فرار کردند .  واما در مورد طرز تفکر تکفیری ها  کسانی بودند که   ارتکاب گناه کبیره را کفر میدانستند . واین نظریه ودید  گاه کاملا  غلط و بر خلاف نصوص صریح قر آن است . زیرا در قر آن هم از جنگ وقتال بین  دو طایفه  از مسلمانان یاد شده  وهیچگاهی  مسلمانان   را با ارتکاب کبایر از دایره ای اسلام خارج نمی پندارند  . واین عقیده اهل سنت وجماعت  ( هر چهار مذهب اهل سنت)  بوده وشیخ الا سلام ابن تیمیه  وتمام  فقها ئ بلند مرتبه ای اهل سنت بر این عقیده اتفاق نظر دارند . وداکتر ملا زاده  هم  متعلق به مذاهب  اهل سنت وجماعت بوده واین اتهام هم  از روی جهل ونادانی  وهم نشخوار  وجویده ای  غلات شیعه است که از طرف آ قائ ناصری  بوی نسبت داده شده است . البته  همه مردم میدا نند  که در ایران هر کسی  که با  خرافات وبد عت هائ  شرک آ لود شان  مخالف باشند  ، سلفی وهابی وتکفیری میگویند . وبه همین نام تا حال تمام مراکز اهل تسنن را در  سر تاسر ایران  قسما تخریب  وتهدید میدارند وعلماء ودانشمندان  وفقهائ اهل سنت را یکی پی دیگری ترور  وبه شهادت میرسانند . البته این جنایات تنها به  علمائ  اهل سنت خلاصه نمیشود  و شخصیتها ومقامات بس عظیم علمی وفقهی وتخصصی  شیعی را مانند علامه  بر قعی – داکتر  حیدر علی  قلمداران – داکتر مظفریان  وصد ها فقیه – عالم  ودانشمند را که با اعمال  خرافه وشرک آلود ایشان مخالف بودن سر به نیست کردند .

مشکور کابلی در پهلوئ دروغهائ شاخداریکه  به ابن تیمیه ( رح) وتمام علمائ کبار اهل سنت وجماعت نسبت داد  . حتی  در تر جمه مطالب نقل قول ، فقهائ اعلام  هم بصورت صریح  دروغ و افترا بست وبه غلط ترجمه کرد  . البته کسانی مانند  ناصری  صاحب که نه  آموزش تعلیمات دینی آ موخته ونه هم  یک کلمه عربی بلد اند  تحت تاثیر  قرار گرفته  وتصور کردند که  این آ قائ کابلی  جا مع الکمالات  چطور  جولان سخن دادند  وایشان وهمه را مبهوت کردند . اما اینرا  ازخود نپرسیدند که چرا جناب شان حتی تلفنهارا هم باز نکردند تا لا اقل  بسوالات  مردم  مبتدی در امور دین جواب میدادند  ویا لا اقل  میتوانستند بالائ  دروغ پردازیهائ خویش   پرده  بکشند  .

آقائ مشکور کابلی  بعنوان  طلبه ای حوزه ای قم ایران کتب و  نظرات  شیخ الا سلام  ابن تیمیه (رح  )  و یا فقهائ  سلف صالح را که مربوط اهل تسنن است  نخوانده وحتی نمیداند که این دسته از فقها نسبت  به همه  علمائ اسلام  از تفکر  تکفیر مبرا بوده  ونهایت  دقت وکمال  احتیاط  را در امر  کافر گفتن مردم  مد نظر دارند .  وصرف به کسانی مشرک میگو یند که در پهلوئ  خداوند  (ج ) کسی دیگری را عبادت کرده  ویا اینکه  صفات ذاتی حضرت خالق متعال را به او بدهند . ویا اینکه  غیر از خداوند کسی دیگری را  عالم  السر والخفیات بدانند ویا برائ انسانی  در دنیا  ولایت  تکوینی وتشریعی بدهند  . واورا خالق ورازق  وقادر  وتوا نا و….. وغیره صفات ذات کبریایی بدهند  . این عقیده ای اهل سنت وجما عت است  وهر چهار مذهب اهل تسنن بر این اتفاق نظر دارند . والبته از مردگان  هم چیزی خواستن  وآنهارا متصرف امور دانستن هم  از اعمال شرک آلود است  که با نصوص صریح قرآنی در تضاد قرار دارد .

  البته  در مورد عوام الناس که مر تکب چنین  اعمال شرک آ لود  از روئ نادانی شوند  آنها را از دایره ای اسلام خارج ندانسته  بلکه آنهارا مسلمانان جاهل میدانند ومعتقدند که افکار وبرداشتهائ  غلط شانرا میتوان تصحیح کرد . البته این بحث بسیار طولانی ومطول است که  درین جا مجال باز کردن آن نیست .

 بناءً  آ قائ نا صری می بایست  نسبت به تهمت ناروائ   بزرگ و اخیر خویش هم  از درگاه رب العزت غفران وآ مرزش  طلب  کند .  

والسلام  علیکم  وعلینا وعلی عبا دالله الصالحین

اسد الله    رويين

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *