خدمت اجباری سربازی به نفع دولت و مردم افغانستان نیست! — محمد عارف يوسفی

 

خدمت اجباری سربازی به نفع دولت و مردم افغانستان نیست!

محمد عارف يوسفی 

 

امروز نزدهم دلو ۱۳۸۸  نوشته ی را تحت عنوان ذیل  در سایت بی بی سی فارسی مشاهده کردم

(کرزی اجباری کردن مجدد سربازی را بررسی می کند)

و در ادامه چنین امده است

(حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان گفته است در صورت اجباری شدن دوباره خدمت نظام وظیفه نیروهای لازم برای استقرار امنیت در این کشور تامین خواهد شد.)

با در نظرداشت گفتار فوق محترم حامد کرزی، بدون شک وظیفه ی هر فرد یک مملکت است تا بخاطر حفاظت و دفاع از  کشورش و همچنان تامین امنیت در خاکش باید خدمت مقدس عسکری را انجام دهد. اما در کشور های مانند افغانستان که در تامین عدالت از سوی دولت ها همیشه غفلت صورت گرفته است و مردم از سیاست های ناکام دولت ها ناراضی بوده اند شرایط طوری دیگریست.

چنانچه از بزرگان خود شنیده ایم خدمت سربازی در زمان های قبل از ثور ۱۳۵۷ ازینکه با خطرات جنگهای داخلی مواجه نبوده بناً رفتن جوانان به خدمت عسکری مشکلی را ایجاد نمیکرده ( در آنزمان خدمت عسکری در میان مردم بنام پشک نیز یاد میشده است)و یک امر عادی و معمول بوده است، حتی کسانیکه به سن و سال واجد شرایط عسکری میرسیده اند خود به حوزه های دولتی غرض ثبت نام مراجعه میکرده اند.

 ولی بعد از به قدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق افغانستان وضعیت بکلی شکل دیگری را بخود گرفت. چون مردم دولت حاکم را مدافع حقوق و حافظ خاک خویش ندانسته بلکه افراد گماشته شده از طرف متجاوزین  میدانستند که سرنوشت کشور را بدست بیگانه سپرده اند. ازینرو دیگر رفتن به خدمت سربازی و یا پیوستن در صفوف اردو در چنین دولتی را نمی پذیرفتند.

اگر یک نظر بر تاثیرات منفی اجباری بودن خدمت سربازی در دوره ی حکومت خلق و پرچم در افغانستان اندازیم براحتی میشود یکی از علت های دلسردی مردم درین دوره را همین اجباری بودن خدمت سربازی در آنزمان دانست.

با آنکه دولت آنزمان از روی مجبوریت بخاطر تقویت اردو سربازگیری اجباری را ادامه میداد، ولی مردم آرزو نداشتند که در مقابل برادران خود برزمند و ازینرو وقتی فرزندان شان به سن ۱۶ و ۱۷ سالگی میرسید در تلاش بودند تا ایشان را به بیرون از کشور بفرستند زیرا برای آنها غربت به مراتب بهتر از کشتن و یا کشته شدن در راه ی که آرمان شان نباشد بود.

و از طرفی کسانی که امکانات و شناخت در دولت و یا قوت های نظامی داشتتند فرزندان خود را در مکان های که از فعالیت های نظامی به دور بود میگماشتند. بخصوص در بخش اداری و لوژستیکی تا خدمت سربازی را در فضای فارغ از جنگ انجام دهند، حتی در اواخر حکومت داکتر نجیب الله بعد از پیدایش قطعات قومی اکثرن به اساس شناخت و ارتباطات قومی و یا هم با پرداخت پول به قوماندان های این قطعات ار رفتن فرزندان شان در جبهات جلوگیری میکردند، در حالیکه فرزندان ایشان سربازان برحال قطعات یاد شده میبودند ولی الی موقع اخذ ترخیص به قطعه حاضر نمیشدند.

یعنی مردم بهر وسیله ی ممکن از فرستادن فرزندان شان در قطعات عسکری و یا جبهات جنگ جلوگیری میکردند. بجز از طبقه ی محروم و غریب جامعه که امکانات یاد شده در فوق را نداشتند  و گاهی هم فرزندان چنین خانواده ها بخاطر نجات از عسکری به گروه های مخالف دولت رو می آوردند. به این ترتیب دلسردی و نفرت مردم از خدمت سربازی در آن برهه سبب کاهش نفوس اردو میگردید، بالاخره دولت وقت سیاست دوره ی احتیاط را در پیش گرفت که یک فرد باید دو دوره به خدمت سربازی گماشته شود که بنام های دروه مکلفیت و احتاط نامیده میشد و هر دو دوره جبری بود. ولی این سیاست هم ممد واقع نشد و  کمبود پرسونل  همچنان محسوس بود.

تشدید فعالیت گروپهای جلب و احضار یکی از سیاست های دیگر آنزمان را تشکیل میداد،البته قطعات جلب و احضار دولت در سراسر افغانستان جوانان را از کوچه و بازار بدون اینکه خانواده هایشان مطلع  گردند احضار نموده و اکثرن در همان روز به صوب جبهات خطرناک یا خطوط اول جنگ میفرستادند. در پهلوی آن تلاشی خانه های مردم نیز بخاطر بدست آوردن یا دستگیری عسکری گریز ها* گاه و ناگاه صورت میگرفت.

و این نوع سربازان که با جبر و دل ناخواسته به جبهات فرستاده میشدند غالبن از جبهه فرار نموده یا با گروه های مخالف میپیوستند و یا  به محلات که در تسلط دولت نبود پناه میبردند. و یا هم به دلیل نداشتن تجارب جنگی و تعلیمات لازم نظامی به آسانی کشته و زخمی میشدند.

با در نظرداشت مشکلات فوق مردم بخاطر نجات فرزندان شان از کشته و زخمی شدن با کمال  نارضایتی از دولت حاکم بسوی کشور های همسایه مهاجرت میکردند.

این نوع مخالفت ها همچنان در سراسر افغانستان ادامه داشت تا اینکه رژیم وقت تاب مقاومت در برابر نارضایتی های مردم را از دست داد و سقوط کرد.

  ولی اگر ما شرایط امروزی را با آنروز ها به مقایسه بگیریم نتیجه تقریبن یکسان است.

 در آنروز مردم با استدلال اینکه در پهلوی قوای خارجی یا روسی نمیتوانند و یا نمیخواهند که درمقابل برادران افغان خود بجنگند. امروز نیز چنین انگیزه ی میتواند برانگیخته شود.

امروز حضور اکثریت سربازان دراردوی ملی و پولیس ملی نظر به پرداخت معاش خوب آن میباشد زیرا اکثر جوانان به خاطر نداشتن مشغولیت دیگری و بخصوص جهت  امرار معیشت خود و خانواده ی شان به خدمت داودطلبانه ی سربازی رو می آورند. یعنی به عنوان دیگر حد اقل پیوستن افراد به اردوی ملی و پولیس ملی به خواست خود آنها میباشد.

اما چنین امری اگر شکل اجباری را اختیار کند، مشکلات زیادی را در پی خواهد داشت.

از همه مهم تر تظاهرات مردم بر علیه نیرو های خارجی در سالهای اخیر نشاندهنده ی مخالفت آنها با  نیرو های بین المللی و سیاست دولت میباشد که در صورت اجبار دولت برای سرباز گیری مردم را ترغیب به جبهه گیری خواهد نمود.

و دیگر اینکه اکثر مخالفان دولت در جنوب و شرق کشور موقعیت دارند و در میان مردم آن مناطق از نفوس قابل ملاحظه ی برخوردار هستند. که بدون شک  با اجباری شدن خدمت سربازی مردم این مناطق از خدمت سربازی ابا خواهند ورزید، و با اعتراضات وسیعی  اقدام به مهاجرت های تحمیلی نموده و یا هم به صفوف مخالفین خواهند پیوست.

و اگر دولت جهت جلوگیری از مهاجرت ها و یا باز داشتن آنها از پیوستن به مخالفین، سیاست معافیت را مانند گذشته ها در پیش گرفته و مردم این مناطق را بنام های اقوام و قبایل از خدمت سربازی معاف کند باز هم نتایج مطلوبی را در پی نخواهد داشت. چون مردم سایر نقاط کشور این امر را به هیچ وجه نمی پذیرند، و سیاست تبعیضی که در گذشته حاکم بوده تکرار آن حساسیت های قومی را برانگیخته و از جانبی برخورد دوگانه با شهروندان یک کشور از سوی دولت آن کشور تخطی صریح در جهت تامین عدالت و دموکراسی در آن کشور میباشد. 

پس خدمت اجباری سربازی با حضورداشت نیرو های بیگانه در کشور سبب صلب اعتماد مردم نسبت به دولت گردیده و در حقیقت حمایت غیر مستقیم از مخالفین دولت بشمار میرود. زیرا حضور نیرو های خارجی بهانه ی خوبی برای ترغیب مردم جهت مخالفت با سیاست های دولت میشود که در نتیجه مردم از دولت فاصله گرفته و دوری گزیدن مردم از دولت میزان  مشروعیت مخالفین دولت را بالا میبرد.

 ازینرو در شرایط حساس امروزی خدمت اجباری سربازی به نفع دولت و مردم افغانستان نیست.

 

  والله اعلم

 محمد عارف "یوسفی"

هشتم فبروری ۲۰۱۰

۰۸-۰۲-۲۰۱۰

 

*عسکری گریز= به کسانی خطاب میشد که از پیوستن و یا از خدمت سربازی فرار میکردند.

 

 

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *