آیا امریکا ئی ها و استخبارات پاکستان عبدالمالک ریگی رهبر نظامی مردم بلوچ ایران را تحویل جمهوری صفویه ایران ندادند ؟؟؟!!! —

 

 

اعوذا بالله من الشیطا ن الـــر جـــیم

ان الظا لمین بعضهم اولیاء بعض  والله ولی المتقین (قـــر آنکــریم )

هما نا ستگران یکی معاون ومدد گار همدیگر هستند، وخداوند  یار ومعاون متقین است

 

 آیا امریکا ئی ها و استخبارات پاکستان عبدالمالک ریگی  رهبر نظامی مردم بلوچ  ایران  را تحویل جمهوری صفویه ایران  ندادند ؟؟؟!!!  

احمد ولی فراهی 

  بعد از کودتای روسی در افغانستان در هفتم ثور سال 1357    در اخیرما ه دلو  همان سال  در ایران نیز انقلابی  برهبر ی خمینی براه افتاد . هرچند خمینی در روزهای نخستین  حرکت مردم  در برابر رژیم شاه  به فرانسه بود  همینکه زمینه های کامل سقوط  شاه ایران فراهم شده بود خمینی از پاریس با طیاره ء مخصوص فرانسوی  داخل ایران گردید ومردم ایران که از رژیم شاه دل خور بودند ، به گرد آن جمع شده وبساط رژیم برداشته شد .هرچند خمینی بعنوان آخوند حوزه  در مقایسه با دیگر روشن فکران  دینی   مانند نهضت آ زادی ایران   ( مهندس  بازرگان……)-  وروشن فکرا ن دینی  مانند دوکتور شریعتی  وعلما وتیوریسن های اسلامی مانند– مطهری – آ یت الله طالقانی   وصدها نویسنده وروشنفکر مسلمان  نقش اساسی در خمیر مایه ای انقلاب اسلامی ایران نداشت . وعلاوتا سازمانهای چپی ها ( مانند توده ئی ها – چریکهای فدایی خلق –  رنجبـــران – ودیــــــــگر احـــــزاب چپ   ) والتـــــقاطی هـــــآ   مانند ( مجاهدین خلق  )  وجریانات مـــــــلی گرا ها   مانند   هواداران داکتـــر مصدق  مانند( داکترعـــزت الله  سحابی   کریم سنجابی و…  )

بزرگترین نقش را  در انقلاب  وسر نگونی شاه داشتند.

 اما بعد از آ مدن خمینی بداخل ایران  ، شعار های از طرف آن مطرح شد که تقریبا همسو وهمخوان با طیفهای مختلف سیاسی  آ ن زمان بود . وروی همین علت  وعلل خاص زیر پرده ای دیگری  جلو داری این  حرکت وسکان داری جریان  انقلاب بدست خمینی افتاد .  

خمینی   بصورت تدریجی وبا همکاریهای بی شائبه ای عناصر خبره ای سیاسی بیرونی  همه عناصر یکه در انقلاب سهم داشتند آ نهارا تجرید کرد ه ونام انقلاب ایران را جمهوری اسلامی  ماند  ونام گذاری این نام هم بشکل خیلی  مکارانه وعوام فریبانه  بود   :

بطور ی که در ریفراندم شیطنت آ میز فقط سوال شده بود که آیا به جمهوری اسلامی  رای میدهید ویا خیر؟

وجواب باید یابلی میبود ویا نه ؟؟؟؟!!!!!

 و  توده عوام بواسطه عدم اطلاع از اهداف شیطانی رژیم بلی  گفته ودیگر اندیشان وسیاست مداران مجبور بودند یا  برای حفظ جان سکوت کنند  ویا در ریفراندم اشتراک نکنند  . ومخالفت آنها در ابتدای امر نابو دی شانرا به همراه داشت . چنانچه تعدادی هم بواسطه ء پیشکش کردن فقط جمهوری ویا جمهوری دموکراتیک فرمان مرگ خودرا بدست خود  امضا کردند و…..

 البته   به نسبت اینکه این نام برای مسلمانهای ایران  وکشور های اسلامی جاذبه داشت از طرف حلقات داخل وخارج مورد حمایت واقع شد . ومسلمانان فکر میکردند که این رژ یم با مایه های دینی وفکری در جهت احیاء دوباره ای مجد وعظمت اسلام است . وجریانهای اسلامی و سازمانها ی دینی این حرکت را  به فا ل نیک گرفتند .

اما بعد از چند وقت اند ک با تثبیت ماده ای قانونی تحت نام ( قانون ولایت فقیه ) ،  تمام اختیارات  و صلا حیت های  تمام قوای ثلاثه ای کشور:

 ( قوه  قضائیه – قوه ء مقننه  وقوه ء مجریه   ) به خود خمینی تکیه کرد . ودر اولین قدم کلمه ای جمهوری  عملا از  قاموس جمهوری اسلامی  از کار افتاد زیرا دیگر جمهوری ونظر مردم ورای آ زاد مطرح نبود بلکه این ولی فقیه بود که بکسی اجازه ء کاندید شدن می داد ویاخیر  وبعد باشاره ولی فقیه نفریکه براساس رای ملت  انتخاب میشد میتوانست بر طرف وحتی اعدام شود .

چنانچه بنی صدر را با وجود رای اکثریت ملت باشاره خمینی  ازمنصب ریاست جمهوری   انداختند واگرفرار نمیکرد اورا هم اعدام میکردند . چنانچه تعدادی از دوستان ونزدیکان وحتی  خانم دفتر دار آنرا بنام (سودابه سدیفی  ) اعدام کردند.  رژیم  با مطرح کردن  مسئله ای ولایت فقیه،  در همه خطابه ها وبیــانه هــا ی خمینی ودیگر آخوند های وابسته به رژیم وحتی مامورین بلند پایه دولتی بصورت رسمی ودسته جمعی   شعار( مرگ بر ضد ولایت فقیه  ) سر میدادند  که به این حساب هر کسیکه با  اصل  ولایت فقیه ( دیکتاتوری مذهبی وحکوت مطلقه توتالیتر خمینی  ) همراه نبود باید از همه ای امتیازات محروم ودر انتظار مرگ می بود . ودرین بین در قدم اول جامعه اهل سنت از نظام دور ساخته شده وبعد به تــدریج تما م کسا نیکه با ین اصل دیکتاتوری متفق نبودند  ، د ست شان از امور دولتی ونظام کوتاه شد . اما غرب ودر راس امریکا واروپا  نظاره گر جریان بودند .

رژیم که طی سی سال جوخه اعدام  آن در داخل جاری بود وهزاران نفر از اتباع کشور بخصوص اهل تسنن ایران روزانه وماه وار کشته میشدند با ن اکتفا نگردید  ، حتی در خارج از مرزهای ایران  در اروپا ( مانند – جرمنی در رستوران مکینوس – اتریش – فرانسه  و..   کشورهای اروپایی )  وکشور پاکستان – افغانستان – عراق ودیگر جاها بر خلاف همه اصول ونورمهای بین المللی تمام رهبران مخا لفـین خودرا بشکل فجیع ترور کرده واز بین برده اند . کشتن هزاران هزار انسان مسلمان  وروشنفکر دیگر اندیش وغیر معتقد به ولایت ظالمانه فقیه از کرد – ترک – بلوچ – عرب  – سنی، شیعه و… در داخــــل و خارج ایران از دست آ ورد های این رژیم شیــــطانی بنا م  تشیع است .

   کشتن وترور   شخصیتهای  بلند آوازه  ورهبران مخالفین رژیم در خارج از مرز های ایران از جمله دیگر  دست آ وردهای شوم وشیطانی نظام ولایت فقیه آ خوندی قم است .

ترور دوکتور  عبدالرحمن قا سملو- رضا ده کردی –  ورهبران حزب دموکرات کردستا ن  – وداکتر شاه پور بختیار صدر اعظم اسبق ایران – مولوی عبدالملک – مولوی موسی کرم پور – وده ها عالم وطلبه ای مسلمان اهل سنت  در کشور های ما نند اتریش – آ لمان – فرانسه – وسایر کشور های اروپائی  وهمچنین در پاکستان – افغانستان  وکشور های آ سیا ی میانه و غیره جاها از عملکرد جنایتکارانه ای این نظام درنده خو می باشد .

که متاسفانه  همانطوریکه صهیو نیزم ، از مد ت شصت سال با ینطرف به کشت وکشتار وترور فلسطینیا ن مصروف است وغرب وخا صتا امریــــکا از آ ن حمایت میکند ، این نظام شیطانی را هم  با دست باز وحما یت غیر مستقیم تسلیحاتی  واطلاعاتی  غرب وامریکا بپا ایستاد نموده  اند  واجازه داده ا  ند تا دست به هر جنا یتی بزند .

قضیه روابط پنهانی رژیم منفور صفوی جدید ایران  با امریکا زمانی مشخص شد که هنوز چند سالی از عمر رژیم نگذشته بود  وآن :

سفر مخفی وپنهانی ( رابرت  مک فارلین نماینده ء خاص امریکا ) در  تهران بصورت خاص بو د تا قرارداد محرمانه ای تسلیحات وانتقال سلاح بایران صورت گیرد  وهمان بود که با افشای آ ن ذریه قطب زاده وزیر  خارجه اسبق  وسید مهدی هاشمی داما د آ یت الله منتظری  ودیگران ، جمع زیادی بواسطه ای افشای چهره دروغین وریا کارانه ای ضد امریکائی رژیم آخوندی همه اعدام شد ند .

آنچه از همکاری وتبانی   رژیم  نفاق وضد انسانی ایران پرده  بر داشت   هما نا  اشغال عراق توسط امریکا  واعدام صدام حسین بدست عوامل اطلاعات ایران  در روز عید سعید قربان دربیشتر از دوسال قبل بود.

  حضور جاسوس های وزارت اطلاعات وپاسداران  ایران در صحنه اعدام وبلند کردن شعار های مزخرف مذهبی متعصبانه ایرانی هویت پلید و ارتباط مستقیم ایران را با اشغا ل گران هویدا ساخت .

جنگهای تباه کن وجنا یتکارانه ای کـــه بعد از اشغال عراق صورت گرفت وحضورمستقیم فزیکی عنا صر سپاه پاسداران ایران و عناصر ومجریان اطلاعات وهمچنین بنگاه های تبلیغاتی ایران  در سطح دفاتر عراقی ها وحتی محاذ های جنگ که برای تصفیه ای اهل تسنن عراق روی دست گرفته شده بود حقایق انکار ناپذیر است .

جوخه های اعدام صحرائی وخیا با نی که  سنی ها را در کنار جاده ها وشبانه در خانه ها ومراکز زندانهای غیر رسمی  به کام مرگ میفرستادند  حقایقی است که تاریخ گاهی جنایت آنرا فراموش نمی کند  .وصــــدها شــــکا یت واعتراض رسمی وحتی مظاهره وراه پیمائی بر علیه حضور نظامی هاواطلاعاتی های  ایرانی از طرف سنی ها براه افتاد اما باداران امریکائی آنها کوچکترین اعتنا نکردند .

   وعملا دیدیم که از سه سال باینطرق قرارداد وتبادل همکاری امنیتی بین امریکائی ها وایرانی ها در عراق  وجود دارد وایرانی ها بادست باز تمــام عنا صر کلیدی نظامی خودرا بنام عراقی در ادارات دولتی ومراکز استخباراتی جا بجا کردند ورژیم عراق بیش از آنکه تحت الحمایه ای امریکائی هاباشد اکثریت گردانندگان رژیم عراق ومراکز نظامی وامنیتی یا ایرانی ویا از عوامل وهمکاران نزدیک ایران اند .وامروز یک کمیت بیش از شش ملیون عراقی سنی   که توانستند جان سا لم بدر برند به اردن – سوریه – مصر ت- لبنان وکشورهای عربی واروپائی مهاجر شدند  . ودیگر سنی ها ی که جایگاه اجتماعی وملی ومذهبی داشتند ترور کردند.  ومراکز عبادی ومساجد آنها را که بیش از یکصد و وپنجاه مسجد میشود بعضا ویران وبعضا تسخیر  وپایگاهای نظامی ساختند . وحتی بخشی از اوقاف سنی هارا هم مصادره کردند .

تا سیس  کمیته ها وسازمانهای نظامی ما نند  فرق الموت( گروه مرگ)

 منظمه ء بد ر(سازمان بدر) وجیش مهدی( ارتش مهدی) از جمله نهاد های نظامی بود  ،  فقط برای قلع وقمع سنی ها در عراق  موظف شده بود وبــه ده ها هزار انسان را طی چند سا ل  شبانگاه از خانه ها کشیده  واعدام ودر سرک ها  وخیابانه برای رد کم کردن می انداختند  وحتی در مراکز شفاخانه ها هیئت های ایرانی برای گم کردن رد جنایات  هویت مرده ها نا مشخص اعلام میکردند .

 وبعدا  برای گم کردن هویت مقتولین  ، مسلمانان را بعد از کشتن  بصورت شان یا تیزاب میریختند ویا مصله میکردند  ویا آنقدر بصورت شان تیر میزدند که هیچ تشخیص نشود . وشکا یت  مردم فلوجه – العماره – ابو غریب – ومردم تکریت  ودیگر مناطق عراق سرتاسر عراق را فرا گرفته بود اما ایرانیها وعراقی های مزدور همراه با اشغالگران یکجا برای تصفیه اهل سنت  اقدام مینمو دند 

در مورد اشتراک در مناسب دولتی هم همان طرح ایران را در عراق  پیاده کردند . اولا کردها را بنام کرد از سنی ها جدا کردند  . وبانها وعده خود مختاری کردستان را دادند  تا با دیگر سنی ها یکجا نبا شند .

سنی هارا هم عده ء زیادی را تحت نام هواداران صدام حسین اجازه ای اشتراک در حکومت ندادند. و همچنین علما وروحانیون سنی  ها را ترور  زندانی وحتی مجبور به ترک عراق ساختند . به جز از عده محدود اهل تسنن تمام ادارات  دولتی را به شیعه ها ی ایرانی ووابستگان تهران دادند .

 حتی درین اواخر مقتدا صدر با وجودیکه  شیعه ای متعصب است اما  ملیت عرب تبار عراقی است از دخا لت ها ی بی حد وحصر ایران  بجا ن آ مده وخواستار محدودیت  نفوذ ایران شده است . اما چون حزب باقر حکیم  وحزب دعوه که خط  ایران را دنبا ل میکنند وصلاحیات واختیارات کل کشور بد ست شان ا ست سر وصدا های مقتدا صدر هم جای را نگرفته است .

بیا د م آ مد که د وسال قبل  در مصاحبه تلویزیونی که  سفیر ایران در بغداد بنام ( کاظمی قمی که از فرماند هان سپاه ایران در جنگ ایران وعراق بود)    با تلویزیون ایران مصاحبه داشت  صراحتا اعلام کرد که ما همان متود وروش  امنیتی ونظامی که در ایران بعد از انقلاب بکار برده بودیم در عراق همان روش را موفقا نه به پیش برد یم . وتوانستیم که امنیت را تامین کنیم . وخیلی جالب بود که این مصاحبه هم بعد از قرارداد همکاری امنیتی واطلاعاتی ایران وامریکا در مسئله ء عراق بود.

 وعین نقشه ایکه برای بایکا ت وتجرید سنی ها ومخالفین در ایران بکار بستند همان شیوه را نیز  د رعراق دنبال کردند  .ایشان در ظاهر هرچند بزبان خودرا مخالف امریکائی ها قلمدادمیکنند وبرای اغفال امت مسلمه ودیگر کشور ها  شعار ضد امریکائی سر میدهند اما در حقیقت  وابسته همکار وحتی مورد حما یت اشغالگران قرار داشته وقرار دارند .

دخالت ونفوذ ایران در کشور ما افغانستان رانیز نباید از نظر دور داشت با یک تعداد عناصر از رهگذر وابستگی زبانی نفوذ خودرا قا ئم ساخته وباعده ای ازوابستگی مذهبی وروش متعصبانه شیعی استفاده کرده عده ای را با پول وتطمیع  کرده ومی خرند وعده ای را هم با اعطای ویزای سفر ویا اقامت در ایران به مزدور ی میگیرند .

اما عمده ترین واساسی ترین وسیله ای نفوذ شان در افغانستان  خود امریکائی ها هستند امروز عملا تمام ادارات دولتی ومراکز نظامی وامنیتی وحتی تبلیغاتی  را اشغا ل کرده اند . ایران در حالیکه برای بیست ملیون سنی اجازه ورود یکنفر  را به پارلمان نداده ویکنفر در کابینه ویا مراکز تصمیم گیری  را نمی دهد  با استفاده از اشغالگران  نه تنها در ادارات دولتی ومراکز مهم وحساس کشور نفوذ خودرا قا یم ساخته است  بلکه در پار لمان – کابینه – وزارت خانه  ی دفاع – داخله – خارجه واطلاعات وفرهنگ  وحتی والی ها واسوال ها و………. وغیره پستهای دولتی اشغال واشراف دارند .

البته  اعطای حق برای شیعه وسنی وازبک و بلوچ وعرب دیگر ملیتها کار بدی نیست . لیکن عوامل یک کشور خارجی ا یکه سابقه ای دشمنی با کشور ودین وآئین ومذهب ملت ما دارد از هوشیاری وخبرت نیست تا دشمن را در خانه خود نگهبان  ومحافظ مقرر داریم .

  امروز ایران  حتی با پول وسرمایه ای  زیاد ، زمینها ی نقاط مرزی افغانستا ن را خریداری ودر آنجا اتباع خود بنام هزاره  افغانی اسکا ن میدهد و  این معضل را  در تمام مرز های مشترک ایران با افغانستان هم بچشم سر مشاهده میشود .

چند سال قبل  با دور کردن اسماعیل خان والی هرات وتوظیف حسین  انوری هزاره که از وابستگان  متعصب ایرانی ها است عملا طی چهار سال اهداف استعماری خودرا در حوزه ای غرب در هرات – فراه ونیمروز افغانستان به اجرا در آ ورد وبیش از صد هزار، هزاره ای غیر بومی را که اکثرا ایرانی ویا از هواداران دستگاهای اطلاعات ایران بوده است در مناطق مختلف هرات  – نیمروز  ومرز های فراه   جا بجا کردند وبه لکها جریب زمین –باغ ودشت ودمن حوزه ای غرب به پول ایران خریداری شد وهزاره هارا در آن مناطق اسکان دادند و حتی بالوسیله ای انوری برای شان تذکره دادند

در حالیکه مردم حوزهء غرب   ازدست اختطاف دزدی- وناامنی و….بجان آمده بودند وهرقدریکه  بمرکز شکایت میکردند کرزی بواسطه اینکه انوری توسط امریکائی ها موظف شده بود نتوانست کاری بکند .تا اینکه منطقه در حالت انفجار قرار گرفت  .ونا چار اورا تبدیل کردند در حالیکه وضعیت دموگرافیکی منطقه وحوزه ای غرب افغانستان را به نفع ایران تغیر دادند واین بزرگترین زنگ خطری برای تمامیت ازضی کشور افغانستان ومسایل امنیتی آینده ای افغانستان است    .

اینها گوشه ای ازوابستگی  وهمکاری وتعاون مستقیم رژیم شیطانی ایران در برابر اهل تسنن افغانستان وایران وعراق می باشد .

 وبه عین شکل  در بحرین مصر-– یمن – سعودی – امارات- وحتی سودان وسیرالیون ووکشور های افــریقا ئی و پا کستان وهند وستان وکشور هـــــای آ سیای میانه وحتی اندونیزیا وما لیزیا  چنین نقشه های شیطانی  در حال تکوین وانجام است  . واین حرکت مستقیما عین همان نقشه پیشرفت صهیونیزم اسرائیل در کشور های عربی است که اکنون در کشور های سنی نشین با توسعه ای این طرز فکر افراطی وغلات میخواهند   جهان اسلام را با بحران عمیق ونا امنی وجنگ داخلی روبرو سازند . 

 روز سه شنبه 23 – فبر وری2010  از طریق تلویزیون ایرانی والجزیره حادثه بسیار مهم وعجیبی به نمایش گذاشته شد وآن دستگیری رهبر گروه جندالله که از گروهای سیاسی ونظامی جامعه ای اهل سنت ایران بود که برای  احیای حقوق اهل تسنن از چند سال با ینطرف مبارزه میکرد .

 این گروه  هر چند تا حال عناصر زیا دی از آ ن توسط ایران اعدام شده است وحتی بسیاری ازاهل تسنن که هوادار این  گروه هم نیستند در زاهدان وزابل اعدام شده اند ومثلیکه  روحانیون اهل سنت را که خواستار حقوق مذهبی هستند بنام وهابی اعدام ویا ترور میکند  هر جوان رشید وبا غیرتی که از سنی ها به بیند ، مانند صهیونیستها که جوانهای فلسطینی را  به بند میکشند ، ایران آنهارا دستگیر ودر کم ترین زمان ممکن اعدام میکند – در حالیکه اسرائیلی ها فقط بچه های فلسطینی را زندان میکند .

قضیه دستگیر ی عبدالما لک ریگی رهبر  نظامی جند الله ایران به طرز یک حرکت دراماتیک بسیار جالب بنظر می آمد .     بقول اطلاعات ایران وبنگاه خبری ایران  عبدالمالک ریگی  در یک پروازیکه از دوبی به مقصد  پاکستان در حرکت بوده است اورا در هوا شکار کرده اند .

این قضیه آ نقدر مضحک  وخنده آ ور است که ایران می خواهد به چشم همه  دنیا خاک بپاشد .  وزیر اطلاعات ایران اسناد ویزای عبدالمالک ریگی ومدرک پاکستانی وحتی عکسی که در پایگاه امریکایی ها در بگرام چند روز قبل از ان گرفته بودند هم  نشان داده وحتی کاغذی از مقامات نظامی واطلاعاتی افغان را هم به نمایش گذاشت .

قضیه آنقدر پیچیده وبغرنج وسوا ل بر انگیز است که به اسانی این سوال هارا نه تنها ایران بلکه دیگر کسان هم جواب داده نمیتوانند .

تعدادی بر این باوراند  که  عبدالمالک ریگی  در راستای پیمان همکاری امنیتی ایران با امریکائی ها خود امریکائی ها اورا تحویل ایران داده واین درامه را ایران بعد ا  ساخته است تا وانمود کند که دستگاه اطلاعات او د ر افغانستان – پاکستان وحتی امارات متحده آ نقدر مسلط است که حتی خطوط پرواز دنیا وحرکت مخا لفین در آ سمانها را هم زیر نظر دارند .

بعضی باین نظر اند که عبدالمالک ریگی توسط پاکستان در برابر دریافت پول هنگفت وگرفتن امتیازات قابل ملاحظه آ نرا تحویل  ایران کرده اند وبعد ایران این سناریو را ساخته است .

ودسته ای هم معتقد اند که عبدالمالک با هکاری امریکاییها  – پاکستانی ها واستخبارات  افغانستان مشترکا تحویل  ایران داده شده است .

 البته عبدالمالک ریگی  فرمانده وقوما ندان بسیار باجرئت ومجرب وپخته کاری بود که تا حال ده ها عملیات تباه کن در داخل ایران انجام داده بود .

 وآ خرین عملیات آن در داخل ایران سه چهار ماقبل که به تعداد پانزده نفر از بلند پایه ترین فرماندهان سپاه واطلاعات ایران را با ده ها نفر از رده های پائین  سپاه  واطلاعات ایران در روز روشن کشت . واین عملیات مغز وروان رژیم ایران را داغ دار کرد .

درین رابطه احتمال قرین به واقع تسلیمی  عبدالمالک ریگی توسط همین سه جریان متذکره ویا  با شاره  و دخالت مستقیم ویا غیر مستقیم امریکائی ها در افغانستان   بیشتر مد نظر است . زیرا با توجه به نقشه ای توسعه نظامی – سیاسی – مذهبی  ایران در افغانستان – پاکستان  وکشورهای عربی وآ سیای میانه وسرکوب اهل سنت ایران وعراق این حرکت نیز درراستای تقویت  سیاسی واطلاعاتی  ونظامی ایران به حساب می آ ید .تا تحت هیج شرایطی اهل تسنن از حقوق وامتیازات مدنی واجتماعی بهره مند نباشند . زیرا همین جریان شیعه صفوی  خود بهترین وسیله وملعبه دست استعمار است .

برای تحلیل بیشتر خوانندگان اعلامیه ای پایگاه نشراتی جندالله را که روز سه شنبه پخش شده بود ذیلا می آورم تا خوانندگان بیشتر باین درامه فکر کنند

وتحلیل ها ونظریات خودرا بنگارند . پــــــا یــا ن

                                

                              والســــــــلا م

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *