مراسم ویژۀ انتقال جام منسوب به حضرت محمد (ص) ازلندن به پایتخت چیچین
سلیمان شاه صوفی زاده
خواهران و برادران مؤمن و مسلمان!
سلام و رحمت خداوند (ج) بر همۀ شما
مناظر روح پروری را که درین قطعۀ ویدیویی تماشا میکنید، مناظری از روز تاریخی 22 سپتمبر 2011 میباشد که رئیس جمهور کشور اسلامی چیچین رمضان قدیروف در نتیجۀ پروتوکول تاریخی یی جام یا پیالۀ را که منسوب به جام حضرت محمد )ص( بوده از لندن به کشورش انتقال میدهد.
برای تماشای ویدیوی مذکور لطفا بروی تصویر و یا هم بر لینک های زیر کلیک کنید:
http://www.youtube.com/watch?v=7tLTqmIyOvM&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=AWpuEavz65M
http://www.aamirliaquat.com/entries/Show/977
شما رئیس جمهور چیچین را در میدان هوایی پایتخت این کشور در حال حصول جام از طیارۀ حامل آن که از لندن به کشورش فرود آمده است میبینید که چگونه باسرور و شادمانی زیاد بعد از اخذ آن دوباره بسوی مردمش بر میگردد.
درین مراسم مجموعۀ بزرگی از عاشقان سردار انبیاء حضرت محمد )ص( را میبینید که بی صبرانه برای دیدار و بوسیدن آن پیالۀ منسوب به رسول الله )ص( در میدان هوایی لحظه شماری میکنند.
رئیس جمهور با حین رسیدن آن با رسم و تعظیم خاص و شیوۀ خیلی احترامانه و عاشقانه در همراهی و بدرقۀ قافلۀ بزرگی از پیروان محمد مصطفی )ص( این جام مبارک را بسوی بزرگترین مسجد جامع این شهر ( مسجد حاجی احمد) نقل میکنند.
در مسیرراه مردم برای اداء احترام و اظهار وفاداری به آن ناجی بشریت در دو طرف سرک صف بسته و انتظار ورود کاروان حمل جام رسول الله )ص( را میکشند.
بدون شک دیدن این مناظر عجیب و غریب و این عشق و علاقه زیاد پیروان مکتب محمدی به آنحضرت (ص) آنهم بعد از 1400 سال از رحلتش قلب هر مؤمن و مسلمان را به تپش آورده ، باعث قوت ایمان شان گردیده و بما میرساند که واقعا آنحضرت )ص( رسالتش را بطور احسن آن اداء نموده و تا قیام قیامت در قلب های عام و خاص جایگاه ویژه ای خواهد داشت.
شما ببینید هنگامیکه رئیس جمهور چیچین سر صندوق حامل جام را باز میکند و جام را بمثابه نشانی از محبوبی که به عاشقانش رسیده، به دست میگیرد چه حالت و چه کیفیتی عاید حالش میگردد، خصوصا هنگامیکه آنرا به نزد والده و والدۀ بزرگش برده و برایش خوشخبری نقل بهترین و با ارزشترین تحفه را میدهد، والده اش از سرور و شادمانی چگونه بی اختیار به گریه می شود و آنرا از فرط شادی محکم به آغوشش میگیرد.
سبحان الله واقعا هیج زبانی نیست تا آنگونه که سزاوار است به وصفش آنحضرت (ص) بپردازد و هزاران قطعه اشعار شعراء بزرگواری که در وصف آنحضرت )ص( سروده اند و عظمت، شأن و جلال آنرا ابدی و جاودانه معرفی نموده هنوز هم کم است.
باز هم بیجا نخواهد بود تا ابیاتی چندی از شعرای گرامی را خدمت دوستداران آن بهترین عالم (ص) تقدیم نمایم:
حضرت مولانا رحمة الله علیه میفرماید:
از سلسله زلف تو گردیده مسلسل
تا شام ابد دایره دور و تسلسل
سنایی علیه الرحمة فرموده است:
مصطفی را وعده داد الطاف حق
گر بمیری تو ، نمیرد این سَبَق
سعدی علیه الرحمة فرموده است:
لا یمکن الثناء کما کان حقه
بعد از خدا بزرگ تویی قصه مختصر
شاعر محترمی بنام جواد محقق آنحضرت (ص) را مخاطب قرار داده و چنین میفرماید:
فرشته ای که فرود آمد
تو را چه گفت
که تا امروز
تمام جان و جهان را
بهخویش می خوانی
و تا زمین و زمان هست
زنده می مانی؟
اگرچه بعد تو ای سبز
باغها زردند
و خیل مرد نمایان شهر
نامردند،
ولی هنوز کسانی که با تو هم سویند
غبار غصه ز چشمان شهر
می شویند
اگرچه نیستی اما
هنوز بانگ بلال از مناره می آید
که شهر را به تماشای نور می خواند
هنوز خاطره تابناک فریادت
که تا نهایت تاریخ راه می پوید
تمام هستی ما را در این خراب آباد
به پای کوبی جشن و سرور می خواند
هلا ستاره شب های مکه و تاریخ!
که طاق کاخ مداین
بهخاطر تو شکست
و شعله های بلند آشیانه زرتشت
به احترام شب زادنت
به خاک نشست
و ساوه چشم پرآب از هر آن چه غیر تو
بست
تو را غروب در این بامداد رنگین نیست
هنوز، بوی تو در باغ های عالم هست
ولی آنچه را قابل توجه و مطرح بحث می دانم محبت واقعی و سزاوار شان یک پیغمبر است و در مقابل آن محبتی است که بزعم خود مان محبت بوده و در اصل جز دلخوشی و چیزی بیشتر از اهمیت قائل شدن به فروعات درعوض اصول و اساسات نیست.
جای تأسف خواهد بود اگر ما مسلمانان برای جام و یا پیالۀ دست آنحضرت (ص) چنین اظهار احترام ، محبت و علاقمندی نماییم ولی به آنچه به قول خود رسول الله (ص) محبت واقعی پنداشته میشود کمترین توجهی ننماییم.
نظر به آیات قرآنی و احادیث نبوی بیانگر عشق واقعی با خدا و رسولش پیروی از قرآن و سنت رسول الله (ص) می باشد بناءً چطور میتوان سنگ محبت آنحضرت (ص) را به سینه کوبید ولی خلاف ارشادات آن شخصیت گرامی عمل نموده و اندک توجهی به عمل بر سنت و راه و روش آن نداشته باشیم؟
آیا اگر پیامبر اسلام (ص) امروز زنده میبود و مارا میدید که به یک ظرف منسوب به او چنین اهمیت ویژۀ قائل هستیم ولی به ارشادات مبارک سرنوشت ساز آنحضرت و آنچه مارا بسوی آن فرا میخواند و از آنچه مارا نهی میکند، اندک توجه نداریم، در مورد ما چه قضاوتی میداشت؟
آیا محبت مارا محبت دروغین و نمایشی نمی پنداشت؟
آیا بر چنین احترام و عشق و علاقه نمیخندید؟
آیا واقعا از ما راضی میبود؟
طبعاً جواب نخیر بوده و هدف از بعثت پیامبر(ص) رسانیدن اوامر و نواهی خداوند (ج) به جامعه بشری بوده و وظیفه ووجیبۀ ما مسلمانان پذیرفتن و در جامۀ عمل پیاده کردن آن اوامر و نواهی می باشد نه فقط عشق و علاقه با نام و نشان و اجسام منسوب به او.
بناءً از خداوند مهربان (ج) میخواهیم تا عشق واقعی آنحضرت (ص) را که نشانۀ آن عمل به دین و آئین آن بزرگوار )ص( می باشد نصیب همۀ مان بگرداند و مارا به فضل و مرحمتش توفیق عطا فرماید تا در پیروی از نقش قدم پیامبر گرامی اش )ص( سعادت دنیا و آخرت را از آن خویش نماییم. آمین یا رب العالمین
با احترام
سلیمان شاه صوفی زاده