آنچه سدهء بیست و یکم میخواهد پاسخی به آقای نعمت الله ترکانی(قسمت دوم)
احمد علی کوهستانی
نگاهی به اختراعات و اکتشافات علمی مسلمانان و تا ثیر آن بر تمدن امروزی
از اینکه بعلت مصروفیت های مختلف در تقدیم این نوشته تاخیری رونما گردید از همهء دوستانی که منتظر آن بوده باشند معذرت میخواهم . اگر واقعیت را بگویم علاقهء چندانی هم برای تحریر این قسمت نداشتم، چون از یک طرف خواندن یاسین به گوش آقای ترکانی سودی ندارد و از طرف دیگر نوشته های ایشان هم از چنان اهمیتی بر خوردار نمی باشد که ارزش پاسخ گفتن را داشته باشد. اما سر انجام بنا به تقاضای یک عده از دوستانی که علاقمند تحریر این قسمت بودند، تصمیم گرفتم که به قسمتی از نوشته سدهء بیست و یکم ترکانی پاسخ مختصری ارائه نمایم تا ذهنیت بعضی از خوانندگان عزیز ما در مورد جهالت و بی دانشی وی روشنتر گردد. البته قبلا از همهء دوستانی که از نقاط مختلف دنیا خصوصاً از فرانسه ، جرمنی، انگلستان و هالند با ابراز قدردانی از نوشته های قبلی من ، مرا مورد عنایت قرار داده اند از صمیم قلب اظهار سپاس و امتنان مینمایم.
آقای ترکانی در نوشته اخیر خود تحت عنوان " آنچه سده بیست و یکم میخواهد" در کنار سایر اهانت های که به اسلام و مسلمانان روا داشته ، به انکار از دست آورد های علمی مسلمانان و نقش تمدن اسلامی در انکشافات علمی و معنوی جهان معاصر پرداخته و چنین مینویسد : " این آقایان بدانند که قرن بیست و یک دیگر قرنی نیست که بتواند از گرد بودن زمین انکار کرد…….. آخند، شیخ، ملا، ایت الله و حجت الاسلام قادر نیستند که رهبری این همه انکشافات و اختراعات و بدعات و همچنان معنویات انسانها را تحمل کنند. آنان از روی ناچاری باید قبول کنند که زمین به دور خورشید میچرخد و مصیبت های طبیعی از فعل و انفعلات طبیعت سرچشمه دارد."
آقای ترکانی با ارائهء اراجیف فوق که از سرشت پلید و جهالت ذاتی وی منشاء میگیرد میخواهد چنان وانمود نماید که گویا مسلمانان به حدی در تاریکی و بی دانشی قرار دارند که از گرد بودن زمین و گردش آن بدور آفتاب منکر بوده، استعداد رهبری اختراعات و اکتشافات را نداشته و معنویت انسانها را تحمل کرده نمی توانند. او در این نوشتهء خود بشکل خیلی ابلیس مآبانه تلا ش مینماید تا با ردیف کردن لاطایلاتی از این قبیل به انکار از نقش مسلمانان در انکشافات علمی و معنوی جامعهء بشری به پردازد، در حالیکه خدمات علمی و معنوی مسلمانان به آفتابی شباهت دارد که با دو انگشت پنهان شده نمیتواند، چون جهان بشریت از درخشش و مزایای آن در طول تاریخ 1400 ساله اسلام و مسلمانان مستفید و بهره مند گردیده است.
تحلیل خزعبلات فوق چنان ذهنیتی را در خواننده ایجاد مینماید که یا این گفته های ترکانی از روی بی دانشی و بیخبری وی ناشی گردیده و یا اینکه از عمق کینه او نسبت به اسلام و مسلمانان منشاء میگیرد ورنه هیچ فرد عاقلی بخود چنین اجازهء را نمی دهد که به بیان چنان چرندیاتی به پردازد ، که موقعیت اجتماعی و سلامت عقلی او را به نزد مردم تیز بین و موشگاف یک جامعه بزیر سوال ببرد.
با کمی دقت گفته میتوانیم که ارائه چرندیات فوق بدون شک به افکار و اهداف منحط ایدیولوژیک ترکانی ارتباط میگیرد چون او با نوشته سدهء بیست یکم خود میخواهد که از یک طرف زهر خصومت خود بر علیه اسلام و مسلمانان را از سینه پرکینه خود تخلیه نموده و از طرف دیگر با پاشیدن مشت خاکی بر چشمان یک عده از افراد کم مطالعه و بی خبر، آنها را دچار وسوسه نماید تا راه رسیدن ایشان به آفتاب حق و حقیقت را طولانی تر بسازد. اما باید بگوئیم که آقای ترکانی کور خوانده است و خاکی را که میخواهد به چشم مردمان کم مطالعه بپاشد در عوض به سر خودش فرو خواهد ریخت و چیزی به جز از خاک بر سری نصیبش نخواهد شد.
کسانی از قماش آقای ترکانی که بخاطر کهنه جلوه دادن تعلیمات و ارزشهای دینی، شعار قرن بیست و یکم را سر میدهند و خود را روشنفکر و مترقی معرفی مینمایند، نه تحمل شنیدن حقایق را دارند و نه هم از توانائی دیدن آفتاب درخشان حق و حقیقت برخوردار می باشند چون گوشها و چشمان شان با چنان پرده های ضخیمی از کفر و جهالت پوشانیده شده که قدرت شنیدن و دیدن حقایق را از ایشان سلب نموده است. از همین جهت است که یک مشتی از انسانهای کور و کر بزعم اینکه چیزی می فهمند، با پنهان شدن در زیر نقاب های به اصطلاح تجدد طلبی و تظاهر به روشنفکری و مترقی بودن، عقاید پدران و مادران خود را به سخره گرفته و علم مبارزه را بر علیه مقدسات، فرهنگ و عنعنات یک ملت بر میدارند که این کار شان چیزی به جز از آب در هاون کوبیدن نمی باشد.
جناب آقای ترکانی !
ما در باره این ادعای شما که اکنون قرن بیست و یک میباشد با شما هم نظر هستیم و هیچ کسی هم از حقیقتی که ما در قرن بیست و یکم قرار داریم انکار کرده نمی تواند اما باید به پذیریم که بشریت برای رسیدن به قرن کنونی، بیست قرن دیگر را بمثابه پله های یک زینه از نظر زمانی طی نموده و داشته های امروزی جهان بشریت در عرصه های مختلف محصول تلاشهای دسته جمعی انسانها در بیست قرن گذشته میباشد که البته میزان دست آورد های ابنای بشر در قرون اولیه در مقایسه با چهارده قرن اخیر کمتر و کمرنگ تر میباشد. اگر چهارده قرنی که از ظهور اسلام میگذرد با یک نگاه سرسری از نظر گذشتانده شود بیدرنگ توانائی های علمی و معنوی مسلمانان در مقابل چشمان هر بینندهء جلوه گر میشود و بر همین اساس است که امروز علما و دانشمندان غیر مسلمان نیز تکامل تمدن غرب را میراث انکشاف تمدن اسلامی میدانند و در کمال حق شناسی از آن به قدردانی یاد مینمایند.
جناب آقای ترکانی !
این یک واقعیت انکار ناپذیری می باشد که در قرن بیست و یکم کسی از گرد بودن و گردش زمین بدور خورشید انکار کرده نمی تواند چون حرف های را که البیرونی عالم و دانشمند مسلمان ششصد سال قبل از گالیله در مورد گرد بودن زمین و گردش آن بدور آفتاب بیان داشته بود امروز با تکنالوژی و وسایل پیشرفتهء علمی به اثبات رسیده است. از این مسئله هم کسی انکار کرده نمیتواند که اختراعات و اکتشافات قرن حاضر نتیجه انکشاف همان اختراعات و اکتشافاتی می باشد که علما و دانشمندان مسلمان بیشتر از یک هزار سال قبل قادر به رهبری آن بوده اند و تمدن اروپا بر اساس آن بنا گردیده است. اما یک چیز را باید بپذیریم که قرن بیست و یکم با وجود همهء انکشافاتی که به همراه داشته ، نتوانسته است در تغیر افکار گندیده و سرشت پلید افرادی که از قماش شما میباشند تحولات مثبتی را ایجاد نماید و هنوز هم انسانهای کور مغزی مانند شما یافت میشوند که با وجود ادعای روشنفکری حتی از وجود حقایق آفتابی تاریخ بشری مثل نظریه البیرونی نیز انکار نموده و تلاش مینمایند که آفتاب حق و حقیقت را در عقب ابرهای جهالت و ایدیولوژی های خرافاتی شان پنهان نگه دارند و یا اینکه هنوز هم در قرن بیست و یک افراد خناس و نسناس و وجدان به زیر پا گذاشتهء مانند شما پیدا میشوند که بعلت غلبه وساوس شیطانی در افکار شان ، تصور مینمایند که علمای مسلمان توان رهبری اختراعات و انکشافات علمی و تحمل معنویت انسانها را ندارند.
اگر به اختراعات و اکتشافات علمی مسلمانان و تاثیر آن بر تمدن امروزی نظری انداخته شود و نقش اسلام در عرصه های مختلف زندگی معنوی انسانها مورد بر رسی قرار بگیرد، بسادگی همهء ادعا های ترکانی و روشنفکرانی که از قماش او میباشند غلط ثابت خواهد شد و مکاید شیاطینی که میخواهند با سوء استفاده از محدودیت های مطالعاتی یک عده از مردم آنها را شکار اهداف منحط و سیاه ایدیولوژیک خود بنمایند ، نقش بر آب خواهد گشت چون دین اسلام در کنار توجه عمیق به پیشرفت در عرصه های مختلف زندگی، بر رشد فضایل اخلاقی و ارزشهای معنوی نیز تاکید دارد و تعلیمات آن در این زمینه در همهء ابعاد زندگی انسانها ملموس و مشهود است و بر اساس همین تعلیمات است که امروز مردم جهان دسته دسته برای نجات از خلای که در حیات معنوی آنها بوجود آمده به اسلام روی می آورند که این خود جواب دندان شکنی به یاوه سرائی های افرادی از قماش ترکانی می باشد.
جناب آقای ترکانی !
من نمیخواهم که این نوشته به یک بحث طولانی و مفصلی تبدیل شود، چون آنچه را که شما نمی دانید اکثریت مردم از آن مطلع میباشند و خدمات مسلمانان در عرصه های علم و ادب و ثقافت و طب و ریاضی و نجوم و حکمت و فلسفه و تاریخ و جغرافیه و ….. از هیچ کسی پوشیده نمانده است. اگر شما کوچکترین معلوماتی در این زمینه میداشتید هرگز دست به چنین اشتباهی نمی زدید که میزان فهم و شعور و " آی کیوی" شما را از صفر هم پائین تر نشان بدهد. من بخاطراینکه وقت زیادی گرفته نشود، میخواهم بعد از معلومات بسیار مختصری در باره خدمات مسلمانان و نقش آنها در تمدن امروزی، شما را بدیدن فلمی بنام (Islam: Empire of Faith) دعوت نمایم تا خدمات مسلمانان به جامعه بشری را از زبان غیر مسلمانان بشنوید چون گفته اند :
خوشتر آن باشد که سر دلبران + گفته آید در حدیث دیگران
جناب آقای ترکانی !
همانطوریکه قبلا هم گفته شد ابوریحان البیرونی که از دانشمندان شهیر جهان اسلام و ازعلمای برجسته ریاضی ، تاریخ ، طب و نجوم بشمار می آید مسئله کروی بودن زمین و گردش آن بدور خورشید را ششصد سال قبل از گالیله تشریح نموده است. البیرونی در آن زمان به تشریح خسوف و کسوف نیز پرداخته و چگونگی وقوع آنها را بشکل عالمانهء ترسیم و تشریح نموده است. البیرونی در کنار اینکه گفته است زمین روزانه بدور خود و سالانه بدور خورشید میچرخد قوه جاذبه زمین را نیز کشف و تشریح نموده است. ابن حازم دانشمند مسلمان دیگری است که در قرن نهم از کروی بودن زمین صحبت کرده و محیط زمین را طوری محاسبه نموده که با محاسبات فعلی تفاوت چندانی ندارد.
اما اگر از روشنفکر نماهای ما به پرسند که چی کسی در بارهء کروی بودن زمین نظر داده است فوراً میگویند گالیله، اگر از روشنفکر نماهای ما به پرسند که چی کسی قوه جاذبه زمین را کشف کرد همه با یک صدا میگویند که: اسحق نیوتن، در حالیکه گالیله و اسحق نیوتن قرن ها بعد گفته های البیرونی و ابن حازم را تشریح نموده اند.
درست مثلیکه اگر از روشنفکران ما به پرسند که چی کسی اولین پرواز را به هوا انجام داد فوراً میگویند برادران رایت درحالیکه اولین کسی که وسیله برای پرواز ساخت و مدت ده دقیقه در هوا گردش نمود عباس ابن فرناس دانشمند مسلمانی بود که حتی امروز میدان هوائی بغداد و ناحیه در کره مهتاب هم به منظور گرامیداشت از اختراع وی بنام او نام گذاری شده است.
اگر از روشنفکر نماهای ما که خود را بحرالعلوم می پندارند پرسیده شود که اولین کامره عکاسی را چی کسی اختراع کرده است فوراً میگویند جوزیف نیسفور، در حالیکه کامره عکاسی را یکی از دانشمندان مسلمان بنام ابن هیثم 800 سال قبل از او اختراع کرده است. همین ابن هیثم بود که نظریه یونانیان در مورد دیدن اشیا را رد کرد. یونانیان عقیده داشند که برای دیدن اشیاء ، اشعهء مانند لیزر از چشم خارج میشود و به سمت شی مورد نظر میرود و آنرا قابل رویت میسازد اما این ابن هیثم بود که گفت برعکس نور از بیرون بداخل چشم میرود تا زمینه دیدن اشیاء را مساعد نماید.
اگر از روشنفکر نمای ما به پرسند که کاشف سیستم گردش خون کی بود فوراً میگوید ویلیام هاروی و منتظر است که برایش تحفه و هدیهء را هم به خاطر این نبوغ و قدرت حافظه اش تقدیم نمایند، در حالیکه ابن نفیس که یکی از دانشمندان مسلمان می باشد 300 سال قبل از ویلیام هاروی سیستم گردش دوران خون را کشف و تشریح نموده است.
اگر از روشنفکرنمای ما پرسیده شود که لوازم جراحی کنونی را چی کسی ساخته است لابد بنا بر طبیعت بیگانه پسندی خود چند نام فرنگی را برایش قطار میکند در حالیکه الزهراوی اولین طبیب مسلمانی بود که حدود دوصد وسیله جراحی را اختراع نمود و همهء آنها را با تصاویر شان در نوشته های خود تشریح کرد که حتی تا امروز هم همان وسایل جراحی که بوسیله الزهراوی ساخته شده با تغیرات اندکی در بزرگترین شفاخانه های دنیا مورد استفاده قرار میگيرد. روشنفکر ما نمی داند که کتاب های محمد بن ذکریای رازی و ابو علی سینای بلخی تا سالها بعنوان مضامین اساسی در پوهنتون های بزرگ اروپا تدریس میشده است. روشنفکر ما این را هم نمیداند که مسلمانان پنجاه سال قبل از اروپا اطفال را در ترکیه واکسین میکرده اند و یا اینکه مسلمانان اولین کسانی بودند که اساس شفاخانه و پوهنتون را گذاشتند؟ آیا اولین پوهنتونی که در جهان ساخته شد و فارغان آن بصورت رسمی مدرک فراغت بدست می آوردند بوسیله یک زن مسلمان بنام فاطمه الفیهری تاسیس نگردید؟ بلی بنیان گذار اولین پوهنتون جهان یک زن مسلمان است. اما این ها مسایلی هستند که با چشم کور روشنفکرنمای بیدین ما قابل رویت نمی باشند، چون روشنفکر نماهای ما معتقدند که هیچ کسی بدون اینکه نام فرنگی داشته باشد مخترع و مکتشف شده نمی تواند زیرا آنها نام فرنگی، موی زرد و چشم سبز را لازمه مخترع بودن و مکتشف بودن می پندارند.
اگر از روشنفکر نمای ما پرسیده شود که چی کسی قهوه را کشف نمود که اکنون روزانه شش ملیارد گیلاس آن در جهان به مصرف میرسد شاید بگوید که یک ایتالیائی و یا یک انگلیسی بود چون نمیدانید که قهوه بوسیله مسلمانان از اتیوپی به ممالک عربی و ترکیه و بعداً به انگلستان و ایتالیا آورده شد و اولین قهوه فروشی را یک مسلمان در سرک لومبارد لند ن باز کرد.
از ساخت صابون و عطریات هم که بوسیله مسلمانان صورت گرفته فکر نمیکنم که روشنفکر نمای ما اطلاعی داشته باشد و این را هم نخواهد دانست که شامپو هم برای بار او ل در سال 1759 بوسیله یک مسلمان بنام محمد معرفی گردید.
از خدمات مسلمانان در عرصه ریاضیات چی بگویم چون همه میدانند که حتی سیستم اعدادی که امروز در دنیا از صفر تا به 9 مورد استفاده قرار میگیرد توسط مسلمانان معرفی گردیده و برای اولین بار در کتب خوارزمی و الکندی مشاهده شده است. شاید روشنفکر نمای ما این را هم نداند که الجبر هم به افتخار کتاب "الجبر والمقابله" خوارزمی این نام را بخود گرفته است. شاید روشنفکر نماهای ما این را هم ندانند که الجبر و الگوریتم و مثلثات از شهکار های مسلمانان بشمار می آیند و شاید روشنفکران ما از این هم اطلاعی نداشته باشند که البطانی منجم و ریاضی دان مسلمان پدر مثلثات شناخته میشود و او بوده که برای اولین بار جدول کتانجانت ها را محاسبه نموده است.
اگر از اختراعات و اکتشافات مسلمانان در عرصه کیمیا حرفی بمیان بیاید شاید روشنفکرنماهای ما این را هم ندانند که جابر این حیان بنام پدر شمیی مدرن در جهان شناخته میشود. عملیه تقطیر به مفهوم جداسازی مایعات در نتیجه تفاوت های آنان در حالت غلیان نیز در حوالی سال 800 بوسیله همین دانشمند مسلمان یعنی جابر ابن حیان اختراع گردید. او همچنین موفق به کشف سلفوریک و نایتریک اسید گردید. او انبیق را ساخت تا بوسیله آن به استخراج گلاب، عطریات و حتی مایعات الکلی به پردازد. بر اساس گفته های دانشمندان علم کیمیا، همین مسلمانان بوده اند که سولفوریک اسید، پتاس، اسید نیترو، هایدرو کلوریک، جوهر نشادر ، کلورید سولفوریک، الکل، قلیا، زرنیخ، بوریک و … را کشف نموده اند که در سایت راه حق در این زمینه چنین آمده است :
"ویل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن» میگوید.«شیمی، به عنوان یک علم، تقریباً از ابتکارات مسلمانان است».گوستاولوبون فرانسوی اعتراف میکند که آنچه که در کتابهای شیمی مینویسند که لاوازیه به وجود آورنده این علم است درست نیست. او مینویسد« اگر لابراتورهای هزار سال پیش مسلمانان و اکتشافهای مهم آنها در این علم نمیبود، هیچ وقت لاوازیه نمیتوانست [در این علم] قدمی به جلو بگذارد »[i] ". دنبورت در باره نقش اسلام و مسلمانان در پیشرفت اروپا چنین میگوید : " باید اعتراف کرد که علوم طبیعی، فلکی، فلسفه و ریاضیات که در قرن دهم اروپا را زنده نمود از قرآن گرفته شده بلکه اروپا رهین ملت اسلام است[ii] ". مسیو سدیو مورخ شهیر فرانسوی در مورد خدمات علمی مسلمانان چنین میگوید: " پیشرفت کنونی اروپا مرهون علمی است که اسلام در سراسر شرق و غرب منتشر ساخت و به راستی باید اعتراف کرد که مسلمانان استادان اولیهی ملتهای اروپایی بودهاند".
انسان وقتی نظریات علمای غربی و دانشمندان غیر مسلمان در باره خدمات مسلمانان به جامعه بشری را میخواند متعجب میشود چون می بیند که آنها با چی صداقت و شهامتی از نقش مسلمانان در پیشرفت ها و انکشافات جامعه بشری سخن میگویند در حالیکه روشنفکر نمای کورمغز و بیدین ما که در دامن جامعه پر افتخار اسلامی بزرگ شده همیشه در تلاش میباشد تا دست آورد های مسلمانان را ناچیز جلوه داده و چند نام فرنگی را بعنوان الگو های زندگی خود بر گزیند و حیات انسانی خود را میمون صفتانه به تقلید بگذراند چون او از مسائلی که علمای غرب در باره اسلام میدانند بی اطلاع میباشد . بطور خلاصه میتوان گفت که روشنفکر نمای ما یا عمر خود را طوطی وار به پیام رسانی اجانب گذشتانده و یا اینکه بعنوان کلب معَلَم بیگانگان عمل نموده است.
از آنجائیکه روشنفکر نماهای ما عمر خود را در بردگی فکری سپری نموده اند، آنها علاقه دارند که گفته های خود را همیشه با نام ها و اصطلاحات خارجی زینت به بخشند . مثلا اگر کسی از روشنفکرنمای ما به پرسد که کاشف امریکا چی کسی بوده است او شانه هایش را بالا انداخته و با افتخار و تبسم میگوید: کرستف کولمب! چون روشنفکر مظلوم و بیچاره ما که کلید عقل او بیگانگان میباشند ، نمی داند که مسلمانان هشتاد سال قبل از کریستف کولمب به امریکا و جزایر حول و هوش آن سفر نموده اند و کولمبوس بر اساس نقشه های که از مسلمان در اسپانیا بدست آورده سفر خود به امریکا را ترتییب داده و کشف جدیدی در کار نبوده ست.
اگر از اختراعات دیگر مسلمانان مثل ساخت کرنشافت و والو و پستون که بوسیله یک انجینیر مسلمان بنام الجزاری ساخته شد و هنوز هم در صنعت از نقش مهمی برخوردار است ، بگذریم به ده ها اختراع مهم دیگری بر می خوریم که زندگی بشر را در عرصه های علم و صنعت بصورت اساسی متحول نموده اند.
جناب آقای ترکانی !
همین های که امروز شما مات و مبهوت پیشرفتها و ترقی های ایشان گردیده اید و زندگی خو درا وقف تغسیل کلاب و تطهیر مبال های شان می نمائید، حتی مفهوم سه دفعه غذا خوردن در روز را نیز از مسلمانان یاد گرفته اند که بوسیله علی ابن نافی از عراق به کوردوبا یا قرطبه که از شهر های اسپانیا می باشد به اروپا آورده شده است.
بخاطریکه نه من حوصله طولانی ساختن این نوشته را دارم و نه هم این نوشته گنجایش معرفی اختراعات و اکتشافات مسلمانان و تاثیر آن بر تمدن امروزی را دارد بهتر است به تماشای ویدیوی مستندی به پردازید که در ابتدای این نوشته بنام (Islam: Empire of Faith) معرفی گردید. در این ویدیو مشاهده خواهید کرد که مسلمانان چگونه اساس شفاخانه را گذاشته، چگونه عملیات جراحی چشم را انجام میدادند، چگونه کاغذ را ساختند و در بخش کتاب و کتابخانه داری و ترجمه از چی پیشرفت ها ی برخوردار بوده اند. برای دیدن این ویدیو که دانشمندان غیر مسلمان و پروفیسور های مطرح پوهنتون های معتبر دنیا خدمات مسلمانان به جامعه بشری را مورد بر رسی قرار داده اند به اینجا کلیک نمائید:
http://www.youtube.com/watch?v=05Uo5sdpdWw&feature=related
چی خوبست که در این ویدیو از زبان این دانشمندان غیر مسلمان بشنوید که میگویند اسلام یگانه مکتبی است که در آن عدالت و برابری وجود دارد . آنها با اشاره به موقعیت حضرت بلال (رض) میگویند که این اسلام بود که تساوی حقوق سیاه و سفید را اعلام کرد یعنی چیزی که ما تا اکنون هم، بجز از حرافی در باره آن به موفقیت بخصوصی دست نیافته ایم.
برای دیدن بیشتر اختراعات و اکتشافات مسلمانان و شناخت علامه ها و دانشمندان مسلمانی که باعث تغیرات بزرگی در دنیا گردیده اند بالای این لینک ها کلیک فرمائید.
http://www.youtube.com/watch?v=tEzvxT3Dfn4
http://www.youtube.com/watch?v=YYqzjGPezmk&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=k8SfOibMPtY&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=JpfXB8wxN6w&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=RIzjKvcPRBY&feature=related
مشرف شدن ستارگان مشهور موسیقی به دین مقدس اسلام یک مسئله بی نهایت جالب توجه و قابل دقت دیگری می باشد. وقتی ستارگانی که در دنیا از نظر شهرت و ثروت هیچگونه کمبودی ندارند و به اسلام روی می آورند این چی پیامی را می رساند؟ پیام آن این است که دنیای مادی و شهرت و آوازه نمیتواند همه نیازمندی های یک انسان را خصوصا در بعد معنوی آن مرفوع نماید چون مسئلهء معنویت یک بعد اساسی و مهم در زندگی انسانها به شمارمی آید. این اسلام است که به همه ابعاد در زندگی انسانها توجه دارد و همین مسئله باعث گردیده که مشاهیر بزرگ هنری جهان در اوج شهرت و محبوبیت خود به اسلام مشرف گردند تا خالیگاه های که در زندگی معنوی آنها وجود دارد پرساخته شود و از زندگی بمعنای واقعی آن لذت برده بتوانند. به همین علت است که ماشا الیلیکینا ملکه زیبائی ، هنر مند و خواننده مشهور و پر آوازه روسی در اوج جوانی و محبوبیت خود که ملیون ها تن علاقمند صدای او بودند، به همه چیز پشت پا میزند و به اسلام میگراید و لباس حجاب را بتن میکند که متن مصاحبه او را از طریق این لینک مطالعه کرده میتوانید:
http://jenus.wordpress.com/2008/09/01/islam/
وقتی آدم مصاحبه این هنرمند پرآوازه روسی را میخواند ، متعجب میشود چون میبیند که از قلب یک کشور غیر مسلمانی مانند روسیه، ماشا متدین گردیده و از قلب هرات باستان که خاک اولیا میباشد، ترکانی که نه ملکه زیبائی است و نه هم هنر دیگری دارد از دین بیدین میشود.
کت استیون بزرگترین هنرمند انگلستان از مشاهیر دیگر دنیای موسیقی است که بدین مقدس اسلام مشرف میگردد. او که به سفیر صلح در میان ملل گیتی مبدل گردیده ، به نشر اسلام در انگلستان می پردازد، اما ترکانی که از پدر و مادر مسلمان متولد شده به نشر اکاذیب و خزعبلات بر علیه اسلام و مسلمانان اقدام میکند. کت استیون که امروز به یوسف اسلام شهرت دارد و در اوج شهرتش 40 ملیون از آلبوم های موسیقی وی بفروش رسیده در ویدیوی که ذیلا لینک آن تقدیم میگردد، از چگونگی مشرف شدن خود به دین اسلام میگوید. مشاهدهء این ویدیو کلیپ که به قبل و بعد از مسلمان شدن یوسف اسلام ارتباط میگیرد گواه معتبری بر ایمان کامل وعقیده راسخ او میباشد که بصورت آگاهانه اسلام را بعنوان مکتب فکری و عقیدتی خود انتخاب نموده است که شما میتوانید برای مشاهده آن به روی این لینک کلیک نمائید.
http://www.youtube.com/watch?v=pcgCdn8I8kU&feature=player_embedded
مایکل جکسون ستاره معروف هنر و موسیقی جهان غرب که به سلطان پاپ شهرت داشت از هنرمندان سرشناس دیگر جهان موسیقی است که به اسلام روی می آورد. مایکل جکسون هنرمندی است که تنها عواید فروش سی دی های او به هفتصد و پنجاه ملیون دالر میرسد و در عالم مادیات و شهرت کمبودی ندارد اما این اسلام است که میتواند کمبود های زندگی او در عرصه معنویت را جبران نماید و به همین دلیل است که او گمشده خود را در اسلام می یابد و به اسلام مشرف میشود. وقتی مایکل جکسون به اسلام روی می آورد و ترکانی به جفیدن بر علیه اسلام و مسلمانان می آغازد انسان متحیر میشود. این ها چی چیزی بجز از هدایت دانشمندان، هنرمندان و ستارگان غرب و ضلالت نعمت الله که بقول خودش چیزی به جز از یک قارچ و الجی هم نمی باشد بوده میتواند. مایکل جکسون که از معروف ترین و ثروتمند ترین ستاره های هنری دنیای غرب به شمار می آید، با تابیدن بارقه نور هدایت الهی بر قلبش مسلمان میشود و ماشا ایلیلکینا ملکه زیبائی روسیه که از هنرمندان بنام روسیه در رقص و موسیقی میباشد در اوج شهرت و جوانی اش یکبار با تابیدن نور هدایت در قلبش به آنهمه نام و آوازه پشت پا میزند و از مانکن بودن به یک محجبه مبدل میگردد. اما نعمت الله ترکانی که از یک مادر مسلمان و محجبهء متولد شده است، در تلاش است که یک ملت مسلمان و محجبه را بنام روشنفکری به مانکن شدن و فساد اخلاقی و اندیشه های پوسیده مائویستی سوق بدهد. برای شنیدن دو سرود از مایکل جکسون پس از مشرف شدن وی به اسلام و شنیدن آرزویش برای سفر حج به اینجا کلیک نمائید. این سرود ها واقعاً جالب و قابل شنیدن است
http://www.youtube.com/watch?v=tGnXbauWeZo
http://www.youtube.com/watch?v=62nFP5cbet4&NR=1
از قهرمانان میادین ورزشی دنیا که یکی از پی دیگری به دین مقدس اسلام می گروند فکر نمی کنم که به تشریحی ضرورت داشته باشد چون محمد علی کلی بعنوان قافله سالار میادین ورزشی جهان از چنان نام و آوازه در میان مسلمانان و غیر مسلمانان بر خوردار میباشد که از هیچ کسی پوشیده نمی باشد و همهء مردم دنیا اعم از مسلمان و غیر مسلمان از او به نیکی یاد مینمایند. او الگوی یک شخصیت مومن میباشد و نشان میدهد که یک مسلمان با ایمان به هیچ کسی به جز از ذات پاک خداوند متعال (ج) سر تعظیم فرود نمی آورد و از همین جهت است که بوش را در اوج قدرت وی دیوانه خطاب میکند . برای دیدن این ویدیو به اینجا کلیک نمائید.
http://www.youtube.com/watch?v=yT9ZrJqIMSM&feature=related
این ویدیوی محمد علی هم که در باره ادیان مختلف خصوصاً اسلام صحبت نموده است قابل دیدن میباشد و اگر وقتی بود با کلیک نمودن بالای لینک ذیل میتوانید به تماشای آن به نشینید.
http://www.youtube.com/watch?v=x7YF58ygric&feature=related
در مورد مشرف شدن علما و بزرگان ادیان دیگر به اسلام نیز لازم نمی بینم که توضیح مفصلی ارائه نمایم چون کلیپ های مختلف ویدیوئی آنها اکثراً در یوتیوب موجود بوده و علاقمندان میتوانند به تماشای آنها به نشینند که یک نمونه آن داستان مشرف شدن یوسف استیس از علمای بزرگ مسیحی به اسلام میباشد. شما میتوانید برای دیدن سلسله این ویدیو ها به اینجا کلیک نمائید.
http://www.youtube.com/watch?v=xEb7jGtxSO8&feature=related
جناب آقای ترکانی!
اگر از نمایشگاه موزیم ساینس لندن در (Exhibition Road, South Kensington, London) که به اختراعات و اکتشافات مسلمانان اختصاص دارد و دروازه آن تا 21 جون امسال (2010) بروی علاقمندان باز میباشد، دیدن نمائید خیلی خوب خواهد شد ، تا از آنچه که من بعنوان یک مسلمان به شما گفته ام از دهان غیر مسلمانان نیز بشنوید چون روشنفکران ما به گفته های غیر مسلمانان باور بیشتری دارند. عجالتا شما میتوانید با کلیک کردن بروی لینک زیر و مشاهده سلسله ویدیو های این نمایشگاه بر معلومات خود بیافزائید تا دیگر نگوئید که مسلمانان از گرد بودن زمین و گردش آن بدور خورشید انکار میکنند و قدرت رهبری اختراعات و اکتشافات را ندارند و یا اینکه معنویت انسانها را تحمل کرده نمی توانند.
http://www.youtube.com/watch?v=FLE2htv9oxc&feature=related
امروز می بینیم که جهان بشریت بیشتر از هر وقت دیگری به ضرورت انکشاف بعد معنوی زندگی انسانها متوجه گردیده و گمشده خود را در بیشتر از هر جای دیگری در تعلیمات و آموزه ها ی اسلامی سراغ مینماید و بهمین دلیل است که امروز بزرگترین کشور کمونستی جهان یعنی روسیه علمای مسلمان را برای بلند بدن معنویات سربازان ارتش خود استخدام مینماید و یا اینکه جرمنی در قلب اروپا به تاسیس فاکولته های الهیات و علوم اسلامی می پردازد و علوم دینی را مکمل علوم مدرن در زندگی بشر میداند، اما روشنفکر نمای کور مغز و خود بزرگ خوانده ما که مایه های فکری او بر بیدینی و بی بند و باری های اخلاقی استوار میباشدادعا میکند که علمای مسلمان توان رهبری اختراعات و اکتشافات و تحمل معنویت انسانها را ندارند. چنین ادعای بر چی بنیادی به جز از جهل و حماقت روشنفکر نمای ما استوار بوده میتواند. آیا بیان چنین ادعا های برای ثبوت جهالت و معرفی افکار ضد دینی و ضد ملی روشنفکر نماهای ما کافی و بسنده نمی باشد؟.
جناب آقای ترکانی!
شما با سواد نا مکمل و بکار گیری ناقص ادبیات چپ تلاش نموده اید تا با طرفه رفتن از اصل موضوع که به سرکوب فریاد های ملازاده در تلویزیون پیام افغان اختصاص داشت و آنهم به شما ارتباطی نمی گرفت، با گفتن چند بد و بیراه و کلی گوئی به جرح ایدیولوژی ناب و انسانساز اسلامی که در تقابل با اندیشه های سفاکانه و سبوعانه مرشد های شما یعنی شاه اسماعیل و مائوتسه تونگ قرار دارد به پردازید اما بی خبر از اینکه چنین لاطایلاتی هیچ لکهء به دامن پاک اسلام و مسلمانان وارد کرده نمی تواند. اکنون همانطوریکه شما گفته اید قرن بیست و یک میباشد و در این قرن کسی نمی تواند با اراجیف و سفسطه گوئی ها و ردیف کردن مزخرفاتی چند با حق و حقیقت و علم و دانش به مقابله برخیزد. در قرن بیست و یک که قرن صعود انسان به قلل شامخ دانش و ترقی است از هر وقت دیگری حقانیت آموزه های اسلامی بیشتر به اثبات رسیده است و از همین جهت است که فلاسفه و دانشمندان غیر مسلمان بر اساس همخوانی تعالیم والای اسلام با دانش امروزی بشر، یکی از پی دیگری بدین مقدس اسلام مشرف میگردند.
بدا به حال خناسان و نسناسانی از قماش ترکانی که هم دین را از دست داده اند و هم دنیا را ،هم ملت شان از آنها نفرت دارد و هم حرف ها و مفکوره های قرن هیچ و پوچ شان در میان بیگانگان خریداری ندارد و در عین زمانیکه بخاطر خوش خدمتی به بیگانگان به کوبیدن اسلام و مسلمانان می پردازند، تملق های شان هم از کوچکترین ارزشی به نزد غیر مسلمانان بر خوردار نمی باشد چون هر آن چیزی را که اسلام بیان داشته است با علوم و دانش امروزی در مطابقت کامل قرار دارد. از همین خاطر است که داد و فریاد های ترکانی و همفکران او و جرثومه های فساد و اذناب شیاطین دیگری که بنام روشنفکر بر علیه اعتقادات مردم ما مبارزه مینمایند چیزی به جز از آب در هاون کوبیدن نبوده و حاصلی به جز از خاک بر سری برای شان به ارمغان نخواهد آورد.