بسم الله الرحمن الرحیم
انقلاب خونین لبیا آیینه همه نمای قلب خونین مردمان این سرزمین است
سکندر رفت وشمشیر وعلم رفت خراج شهر وگنج وکان و یم رفت
امم را ازشهان پاینده تر دان نمی بینی که ایران ماند وجم رفت
(اقبال لاهوری)
انقلاب خونین لبیا آیینه همه نمای قلب خونین مردمان این سرزمین است که اکنون باهمت ، شهامت و غرش نعره الله اکبر پوز جباران مجنون مشرب را فرو می کشد و نوای آزادی را می نوازد. مردم لبیا درین شب وروز اوراق جدیدی درتاریخ مسلمین را رقم می زند . صحنه های ازگفتار جوانان پر شور و سراسر مملو ازمعرفت مردم لبیا گواه براین است که دیگر زمان استبداد و تظلم به اخر رسیده و جای آنرا عدالت و آزادی وایمانداری پر میکند. البته برای دستیابی به چنین ارزش ها مردم دلاور لیبا جان عزیز را فدا می کنند. بنغازی و سایر مناطق لیبا جویبار خون است. درجریان یک هفته گذشته بیشتر از دوهزارپنجصد نفر تنهار درشهر بنغازی جام شهادت را نوشیده اند. طرابلس شاهد خونین ترین وحشت قذافی می باشد . شب گذشته به امر جبار خون آشام معمر قذافی درچند لحظه ای 130 افسر وعسکر لیبی جام شهادت را نوشیدند، بدلیل اینکه از کشتن هموطنان خود ابأ ورزیدند. بیشرمانه ترین موقف را تا کنون مثل گذشته پادشاه سعودی ملک عبدالله گرفته است که دربرابر قتل عام مردم لبیا خموشی اختیار نموده است. باید خاطرنشان نمود که درعربستان سعودی میزان بیکاری محیرالعقول است. به اساس اسناد شاهد های عینی 25 فیصد نیرو جوان عربستان بیکار اند. این جوانان باعلوم وفنون جدیده آشنا می باشند.و عوایدی ازطریق کار ندارند. فساد جنسی درسطح اداره دولت یک امر معمولی است. آل سعود با کارگران خارجی مسلمان وغیر مسلمان ازکشور های مانند اندونیزیا، فلیپین ، پاکستان ، بنگله دیش ،افغانستان و… معامله برده وآقا را دارد. یکنوع نژادپرستی خاصه ال سعود در آنجا حاکم است. روش ال سعود با اتباع خارجی بلاد اسلامی بخصوص کشور های فقیر و شهروندان فقیر خودش یک روش ضد کرامت انسانی و ضد همه اصول اسلامی می باشد. آگاهان علوم اجتماعی یکی ازبزرگترین عامل عقب ماندگی اجتماعی و سیاسی دنیای اسلام را در استمرار نظام فاسد و ظالم عربستان سعودی میدانند.
تصور میرود که طوفان انقلاب لیبیا قصر نشنیان ریاض را به لرزه دراورده اند و امید میرود که درعربستان سعودی دردهه دوم قرن بیست ویک نظام عدالت محور ، ازادی پرور و دین معیار جای نظام سلطنتی مستبد وکهنه را بگیرد.
بیست وچهارم فبروری 2011 میلادی
محمد عظیم آبرومند