کور خود بینای مردم — عبدالله عابد کابلی

 

کور خود بینای مردم

 

عبدالله  عابد ( کابلی)

2011-10-26

برادر محترم جناب  آقای قدیر خان علم!  

با تقدیم سلام

هر چند گاه وبیگاه نوشته های تان را می خوانم وازینکه بیشتر بحثهای تان بارتباط  مسایل سیاسی کشور افغانستان  می چرخد، خوشحال بودم  که بارتباط  مسایل عدیدۀ افغانستان مطالب ونوشته جاتی  را  از شما  بخوانم.

  

اگر چه بر طبق  اطلاع  میدانم که شما آدم  مسلمانی بوده وروزگارانی را نیز  با جهاد ملت افغان همسو وهم جهت بوده اید ، وممکن است  درین راه  متحمل زحمات ویا زیانهای جسمی  وفامیلی هم  مانند اکثریت مجاهدین شده باشید.  

البته برای یک مسلمان قبول این مسایل نیز امر عادی بوده  وهیچ وقت  در معامله ایکه با خدا داشته است پشیمان نمی باشد .

متاسفانه از نوشته های زیاد تان طی یکی دوسال  استشمام میشود که جنـــاب تان از  خطوط فکری واندیشه ئی همان  کسانی ، بیشتر  دنباله روی میکنید که داشته های عظیم انقلاب اسلامی را با یک یا دوبکس دالر به معامله گذاشته واز گذشته های نسبتا آبرومند وعزت خویش نادم بوده وبا بدست آوردن ثمن بخس ویا صندلی چند روزه  نه تنهای ریش های خود را تراشیده وکوتاه کردند بلکه بصراحت با اندیشه وتفکر جهاد وداع کرده  وخود تریبونی شدند برای تبلیغات استعمار برای کوبیدن ارزشهای انقلاب اسلامی وخاصتا  تفکر وبینش جهادی  ملت افغانستان. .

 آنهای که از تغیر  استراتژی مبارزه سخن بمیان آوردند  درست روزگارانی را در چوکیهای  وزارت – وریاست پارلمان  تکیه زدند  وخود شان با عث حذف همسنگران شان شدند ، اما دیری نپائید که توسط استعمار مجددا خود شان ذریعۀ  هم سنگران دیگر وهم فکران شان خرد وخمیر شده ومانند کاغذ تشناب مچاله شده بدور انداخته شدند ..

آنهائیکه با پولهای اندک خارج وبدست آوردن چوکیهای موقت ، دست به تاسیس حزب جدا گانه زده وخود را کاندید مقامهای بلند کردند واز یک صف نیرومند جهادی چندین شاخۀ انشعابی بوجود آوردند  هر چند  موقتا  توانستند برای خود در دبی  خانه بخرند ویا در لندن وآلمان ویا هندوستان وروسیه برای خود اسکانهای موقت بیابند ، اما عملا ببینید که دیگر از صحنۀ سیاسی  واخلاقی ودینی  انقلاب اسلامی چنان حذف شدند که دیگر مردم آنها را به خردلی هم نخواخند خرید . .

 وجالب اینست که تمام آن عقب گرائی  وتوبه کشیدن از گذشته های جهادی شان برای شان کمک نکرد بلکه امروز یکی پی دیگری ، نه تنها از قدرت کنار زده میشود بلکه حتی  بصورت فزیکی حذف میشوند .

 وعملا خود شاهد بودید که  استاد ربانی  این پیر کهنه کار دعوت  وجهاد ومبارزه ودیگر مجاهد مردان  تمام این حرکات کودکانه  وطفلانه ونا بخردانه  وحتی زبونانۀ ایشان را بچشم سر مشاهده کردند وبرای شان میدان دادند  تا بدوند ، سر انجام  مانده شده واز دور مسابقه خارج ونا کام ماندند .

ومتاسفانه دیگر با شهادت استاد ربانی ، دیگر حال آنهارا کسی حتی دیگر به ثمن بخس هم نخواهد خرید  

 

جناب آقای علم !

من با این مقدمه خواستم برای تان حالی کنم که این جریانات را بخاطر بسپارید ، که آنهائیکه بالای عقیده وایمان وارزشهای جهاد پا گذاشتند خداوند ایشان را خار وذلیل ساخته است . .

  دزدی – غارت –  شراب وزنا  وحتی جاسوسی ونوکری وبه اجانب  وخوشخدمتی به غیر دیگر  نتوانست به عمر سیاسی  دین فروشان وجهاد فروشان وارزش فروشان، چیزی بیفزاید بلکه  همان چیز های که قبل  داشته بودند از ایشان زایل شد  وچیزیکه بدرد دنیا وآخرت شان بخورد بدست نیاوردند .  

وامروز متاسفانه دیدیم که با اینگونه عقاید سست وبی بنیاد ،وبا این  تلون مزاج وبا این حالت بوقلمون صفتانه رفیقان وهم سنگران تان بیشتر خود را از دایرۀ اخلاق ومعرفت دینی ، وحتی فعالیت سیاسی نیز چنان راندند ، که اکنون  همانهایکه  از ایشان بعنوان پل استفاده کرده وبعد ازینکه از بالای شانه ها وکمر شان عبور کردند دیگر یکی پی دیگری را از رده خارج وبرایشان هم پشیزی قایل نیستند.  

تمام تاکید من ازین مطالب این است که شما بعنوان قلم بدست  وتیوری پرداز جریانهای سیاسی  بر حالت اسفناک ورقت بار  خود وهمسنگران  توبه گار خویش نظر انداخته وبرای رهائی از بن بستی که گیر کرده اید راه وچارۀ علاج جستجو کنید  

شما یک مرتبه هم شده بخود آئید وبر اوضاع آشفته کشور وملت خود وحتی تنظیم جمعیت اسلامی وشاخه های انشعابی – عبدالله – قانونی – امرالله صالح  – و ولی مسعود – وضیا مسعود و……نظر بیاندازید ، وآنوقت در تمام معامله گریهای که ایشان با اشغالگران داشتند ، کدام برگ برنده را بدست آوردند که شما بر آنها افتخار کنید ؟

امروز که استاد ربانی بعنوان  پیش آهنگ کبیر این حرکت عظیم ورستاخیز ملی  شهید شده است باید شما بخود آئید وبر حالت زار خود بگریید وبرای نجات از بن بست رفقای خود چارۀ بیاندیشید  

فکر میکنم دور ازاخلاق مسلمانی، ودور از فرهنگ جهادی – وبدور از ادب نوشتاری وبدور از  واقع بینی وواقع نگری است ، که خود تان ووضعیت آشفته وپریشان هم سنگران  ورفقای هم پیالۀ تان که مانند خرچنگ ،  ترکیدگیهای وجود شان بیشمار است ، وبرای شان مرحمی جستجو نمی کنید!!!!!! وشما امروز قلم بدست میگیرید وراجع به فلسطین  مطلب می نویسید ؟؟؟؟  

اگر واقعا شما بعنوان مسلمان  ومجاهد که خود را به امت مسلمه منسوب میدانید ، وبراستی هنوز هم به جنبش بین الملل اسلام اعتقاد دارید ، چرا در طور دوران کارهای فرهنگی خویش  از داعیه  شصت سالۀ مبارزه اسلامی – آزادی خواهی وبر حق ملت فلسطین  دفاع بعمل نیاوردید.؟،

      شما براستی اگر خود را شریک درد ورنج مسلمانان جهان میدانید  چرا از استقامت – شهامت – غیرت وایستادگی –  وتسلیم نشدن این ملت عظیم جهان داد سخن بلند نکردید ؟

شما براستی اگر در حرکت سیاسی خود صادق هستید ومانند برادران ورفقای معامله گر خود قرار ندارید ، چرا از جنایات  مکرر تاریخی صهیونیزم بر علیه ملت فلسطین سخن بمیان نیاوردید؟

شما اگر واقعا آدم سیاسی  واقع گرا وعینیت گرا هستید  چرا بیش از  سی وپنج سال است که جنبش فتح در پشت میز مذاکره وصلح هیچ چیزی بدست نیاورد وروز تا روز فلسطینی ها از خانه وکاشانه  شان بزور طرد شده وخانه های شان  به اشغالگران داده میشود داد سخن باند نکرده واز حرکات سیاسی  مزدور صفتانه وبی نتیجه وذلت بار  سران خائن فتح سخن بمیان نیاوردید ؟

شما اگر واقعا دل تان به فلسطین میسوزد چرا از جنایات اسرائیل در صبرا وشتیلا – و رام االله  وغزه سخن بمیان نیاوردید ؟

 شما براستی اگر قلم بدست  سیاسی حقیقت جو هستید  چرا از تاریخ شصت سالۀ فلسطین که با خون ودود و آتش  نوشته شده است  وبزرگترین جنایات  برعلیه بشریت در آن سر زمین صورت گرفته است سخن بمیان نیاوردید؟

زهی شرمندگی است که امروز انگشت انتقاد  وکلمۀ تردید تان بر جریانیست که برای  اسلام – مسلمانان جهان – وحتی افغانستان  ودر نهایت برای خود تان که زمانی منسوب به جها بودید ، باعث افتخار وسر بلندی است !!!!!  

زهی  دریوزگی  وخود با ختگی است که ما برادران دینی وعقیدتی خویش را  که نه از نظر ایمان داری خود را با ایشان میتوانیم مقایسه کنیم ونه هم از نظر استقامت وپایداری ونه هم از نظر درایت وسیاست وکیاست , ونه هم از لحاظ غیرت ومردانگی وهمت ، ما چشم هارا بسته کرده وبرای دلخوشی استعمار برادران دینی  مظلوم اما با ایمان وبا غیرت وبا شهامت خویش را تخطئه کرده وبر  جنبش حماس  ودر راس آن ، برای  جلو دار با ایمان _ سیاستمدار – وشهادت طلب  آن دهن کجی کنیم  وخود را برای  دشمنان دین معرفی کنیم که بلی ما همانطوریکه   نتیجه وماحصل  جهاد افغانستان را توانستیم بطور رایگان بمعامله بگذاریم، خواهیم توانست  هر مسلمان آزاده وبا شخصیت را حتی در دنیا ترور شخصیت کرده و تا جائیکه امکان دارد تجریح و تخطئه کنیم !!!!!  

جنبش اسلامی حماس توانست ، یک نفر اسیر جنگی اسرائیلی را با  یک هزار وچند صدفلسطینی اسیر که از جمله بیش از چند صد نفر زن بودند مبادله کند وشما این گول پیروزی را به اسرائیل نسبت داده وبرای صهیونیزم کف زدید ، من بشما حق میدهم تا از هر  تیمی که مورد علاقۀ تان است حمایت کنید ؟؟؟

 

اما جناب آقای علم!  

ای کاش  قانونی وعبدالله وامرالله  ودیگر همراهان وهم فکران تان که در مسانید بلند قدرت بودند برای آزادی یکی از هزاران  زن  ویا دختر و مرد  مسلمانی که در بگرام وپلچرخی ویا دیگر زندانها مورد تجاوز وحشیان اشغالگر  وجنایاتکاران درنده خو و حتی سگهای شان  قرار گرفتند ، قدمی بر میداشتند ، تا شما با افتخار اکنون حماسیان را مورد انتقاد قرار میدادید ، وما هم بر شما کف میزدیم.

 

! جناب آقای علم  

ضرب المثل  وطنی داشتیم که :  

»تو کار زمین را نکو ساختی  ، که بر آسمان پنجه انداختی ؟«

 فکر کنم قضیۀ فلسطین از سطح فکر واندیشۀ تان بالا است ، بگذارید تا سیاست مداران جهان اسلام   وعلما وشیخصیهای دانشگاه الاظهر –  ومدینه شریف و دانشکاهای ام القراء مکه  وقطر ولبنان وسوریه وحتی همان پاکستانی که شما آنرا به جمع هیچ حساب ندارید و دیگران و….. ، ابراز نظر کنند .

 وبنظرم  بهتر خواهد بود تا شما فعلا برای  بقای  رفقای هم پیالۀ تان  در کابل و….ولایات  طرح تیوری سیاسی   ریخته و چارۀ بیاندیشید ، تا باداران شان  آنهارا یکی پی دیگری حذف فزیکی نکنند  !!!

ما وشما که مردانگی وهمت هدیه کردن دسته گلی را برای فلسطینیان نداریم ، شرم آور است تا به ایشان خار تقدیم کنیم ! .

در اخیر این مطلب را  با صراحت تمام میگویم که  اگر تمام قلم بدستانیکه  روزگارانی را  در جها د سهیم بودند ، توبه گار شده ، ومانند کمونیستهای ملحدی چون سلیمان راوش  وسید هاشم سدید-  سیستانی – ودیگر کمونیستهای یخ زده ایکه امروز در آفتاب  امپریالیزم دوباره جان گرفته وهر روز بر علیه اسلام ومعتقدات اسلامی  مسلمانها  مقاله مینویسند ، دست بکار شوند وعلاوه بر توبه کردن از گذشته های خویش  ، حتی بر علیه  اسلام ومسلمانان  مقاله بنویسند ؛ دیگر ازین طریق ، استعمار  برای شان ارزش قایل نشده ونمیشود .  

پس بهتر خواهد بود تا با حفظ شخصیت وهویت اصلی خویش  در میدان مبارزه باقی مانده و مانند انسانهای آزاده از ارزشهای اعتقادی – دینی وملی وآزادی خواهی خویش دفاع کرد وبنظرم  که زندگی در پناه چنین اندیشه ای آبرومند انه  تر است تا دریوزگی به غیر وذلت پذیری .  

 والسلام
عبد الله عابد ( کابلی)

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *