توطئه انتخابات
دوکتور عثمان تره کی
انتخابات جزء برجسته پروسه طولانی و مغلق تاریخی ایست که رشد اقتصادی و اجتماعی آنرا در بستر بزرگ دیموکراسی جابه جا میکند. طی این پروسه حاکمیت قانون ، گذشت از منافع فردی در برابر منافع اجتماعی ، محوریت سیاسی پیرامون ارزش ها ، تبعیت اقلیت از اکثریت و غیره ضوابط زندگی اجتماعی و سیاسی رشد مینماید .
دیموکراسی را میتوان به عراده بزرگی تشبیه کرد که « انتخابات » موتور آنست . با اطمینان میتوان گفت که انتخابات بزرگ ترین دست آورد انسان متمدن برای کانالیزه کردن اختلافات ( آنته گونیزم ها ) و برخورد های سیاسی از مجرای مشارکت در ساختن نظام و تصامیم بزرگ ملی است . این مشارکت انتقال مسالمت آمیز قدرت سیاسی را تضمین میکند و جدال بر سر تصاحب قدرت را در حاشیه میراند .
انتخابات باید در محیط سالمی سازماندهی شود تا با از میان برداشتن فاصله میان مردم و هیآت حاکمه و اعطای مشروعیت به اخیرالذکر عراده دیموکراسی را به حرکت بیاندازد .
در افغانستان در اوضاع فعلی عوامل داخلی و خارجی سلامت و اصولیت انتخابات را معروض به سوال میسازد .
یک ــ عوامل داخلی :
الف ــ حاکمیت توپک سالار ، جانب دار و تحت تآثیر مافیای بین المللی که برای بقای خود از افزار نرم و پر جاذبه انتخابات حد اعظمی استفاده نموده میتواند ، عامل بزرگ انحراف انتخابات آینده از مجرای سالم آنست. این حاکمیت در جنگ با مخالفین مسلح قرار دارد . آنهم در شرایطی که مقاومت مسلح از جانب ائتلاف نظامی بین المللی ( ا،ن، ب ) به مثابه طرف مذاکره صلح ، مشروعیت « دوفکتو » یافته است .
مذاکره با مخالفین مسلح ، اعتبار شانرا از گروه شورشی به جنبش مدعی استقلال و حق حاکمیت ملی ارتقآ داده و به موازات آن پایه حقوقی نظام مولود اشغال و تهاجم خارجی را متزلزل گردانیده است . این پروسه دو نتیجه مهم حقوقی میتواند داشته باشد:
ــ فقدان کفایت و اهلیت حقوقی حکومت کابل در رابطه به مذاکره صلح با مخالفین و توجیه موقف مقاومت مسلح در استنکاف از مذاکره با حکومت کابل ، و
ــ بی هودگی توسل به انتخابات به عنوان وسیله اعطای مشروعیت به نظام .
ب ــ نبود و در مواردی کمبود امنیت مانع دیگر در برابر برگزاری انتخابات سالم است. فقدان امنیت از دو لحاظ انتخابات را از مسیر اصولی آن منحرف میکند و آنرا در محتوای یک توطئه سیاسی جا به جا مینماید :
ــ ایجاد فضای ترس که مانع اشتراک رایدهنده در پروسه انتخابات میشود . درین
حال رول انتخابات به مثابه وسیله اشتراک بیشترین رایدهنده در پروسه مشارکت سیاسی ضعیف میگردد . باشندگان مناطق ناامن از استفاده از حق رای محروم میشوند . نهایتآ اعطای مشروعیت از مجرای انتخابات به حاکمیت زیر سوال میرود .
ــ تمثیل غیر متوازن از رایدهندگان دنباله دیگر تدویر انتخابات در شرایط ناامن است : به این معنی که از مناطق معروض به جنگ نمایندگان کمتری در اورگان های نمایندگی دولت راه میابند . این عدم تعادل در « چوکات نظام سیاسی » آینده فاقد موازنه سیاسی و قومی از طریق تصادمات سیاسی دوامدار که بیشتر رنگ قومی دارد ، تظاهر مینماید . ستراتژی « ویرانگری سازنده » اداره بوش استقامت دریافت میکند . منتها نه در راه سازندگی بلکه در جهت فرسایندگی .
در « بیرون نظام » در مناطق جنگ زده ، مردم محروم از اشتراک در پروسه انتخابات معروض به جلب و جذب از طرف مخالفین مسلح میشوند و برای تقویت پوتانسیل جنگی مقاومت و نهایتآ دوام مداخله کشور های همسایه مورد استفاده قرار میگیرند . به این ترتیب توطئه ادامه جنگ از مجرای برگزاری انتخابات تداوم میابد .
باید از گذشته درس آموخت : پارلمان فعلی روی ضرورت عاجل ( ! ) مداخله امریکا در انتخابات در شرایط بسیار ناامن تشکل یافت : امریکا قصد داشت تا از پارلمان به عنوان وسیله توجیه حقوقی پیمان ستراتژیک بهره برداری کند . پارلمان محصول ناامنی و حالت جنگی هم در داخل تالار درگیر تصفیه حساب های شخصی ، گروهی و قومی شد و هم با حکومت ( بخصوص در مورد ادعای وکلای ناکام در انتخابات ) در تکر قرار گرفت.
ج ــ در تدویر یک انتخابات معیاری وجود برخی موانع تخنیکی ، اجتماعی و سیاسی دیگری را نباید از یاد برد . از جمله :
ــ فقدان سرشماری نفوس که تقسیمات حوزه های انتخاباتی را مختل میسازد .
ــ محدودیت های اجتماعی در برخی مناطق کشور در استفاده زنان از حق رای .
ــ موجودیت گروه های جنگی ، کمپنی های امنیتی خصوصی ، اولیگارشی مالی ، شبکه های استخباراتی و مافیای بین المللی که هریک میتواند با مصارف بیدریغ و سخاوتمندانه انتخابات را از مسیر طبعی آن بیرون کند .
ــ ناکامی مدعیان دروغین دیموکراسی در تغییر جغرافیای قومی انتخابات به جغرافیای سیاسی از طریق زمینه سازی رشد احزاب سیاسی عامل دیگر تدویر انتخابات در یک محیط ناسالم است .
دو ــ عامل خارجی :
انتخابات در تعریف متداول حقوقی خود افزار بیان اراده آزاد مردم آزاد در یک کشور آزاد است .
افغانستان زیر سلطه نظامی ، سیاسی ، اقتصادی و استحباراتی قریب پنجاه کشور قرار دارد و فاقد حق حاکمیت ملی است .
در افغانستان از بیش از ده سال به این طرف جنگ تحمیلی ، نابرابر و سخت غیر منصفانه و ظالمانه میان مقاومت مسلح و قوای مهاجم جریان دارد .
قوای خارجی طی ده سال چند بار انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی را به قصد دادن استقامت به انکشاف اوضاع سیاسی در جهت مقاصد ژیوپولتیک سازماندهی کرد.
امریکا در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به جرئت به نفع کاندید گماشته شده مداخله کرد ( به برخورد میان کای ایده رئیس سویدنی و گیلبریت معاون امریکائی یوناما مراجعه شود ) . ( ا،ن، ب ) با نهایت گستاخی در ترکیب پارلمان موجود که اعتراضات شدیدی را به خصوص در مورد انتخابات درغزنی بدنبال داشت مداخله نمود .
بنآ نظام فعلی افغانستان در بخش عمده خود محصول مداخله خارجی است . دولت افغانستان در تعیین استقامت سیاست داخلی و خارجی بی صلاحیت است .
گپ واضح است : در سطرنج سیاسی منطقه ، ( ا،ن ، ب ) برای پیاده کردن پلان های ستراتژیک خود از طریق تخته خیز افغانستان به موره های « غلام و پیاده » ضرورت دارد . منطق حفظ برخی وزرآ و والی ها ( از جمله والی مزار شریف ) طی یک دهه شامل یک پروگرام دقیقآ تنظیم شده است . درین حال انتخابات بی غل وغش که موره های دست لوت سطرنج را دفع بنماید و افغانستان را از کنترول بیرون کند باید در محتوای ستراتژی جنگی ناتو جائی نداشته باشد. ستراتژی جنگی ایکه پایان آن معلوم نیست …
صحبت آینده را به معرفی هویت حلقاتی که در عقب توطئه انتخابات قرار دارند اختصاص خواهیم داد . « پایان بحث اول »
فرانسه
01 ــ 08 ــ 2012