نامه سرګشاده به مبتکرین و ګردانندګان کنفرانس مادرید
ویس ناصری ـ مدیر مسوول سایت آزمون ملی
و ګرداننده برنامه « افغانستان در محراق حوادث »
پنچشنبه ۲۶ دلو ۱۳۹۱ هجری خورشیدی
۱۴ فبروری ۲۰۱۳ میلادی
هوالله
دانشمند ګرامی جناب محترم پروفیسور داکتر عزیزالرحمن حَکمی السلام علیکم و رحمته الله و برکاته !
با تقدیم بهترین و صمیمانه ترین محبت ها و احتراماتم خدمت شما و با ابراز شکران و امتنان بی پایان از جناب شان پیرامون ارسال دعوتنامه رسمی به این حقیر جهت اشتراک در کنفرانس مادرید و همچنان تماس های برادرانه و صمیمانه تیلفونی شما با این بنده الله در چند روز ګذشته میخواهم نکاتی چند خدمت شما بعرض برسانم .
از آنجائیکه بنده بنابر ملحوظاتی چند متاسفانه نمیتوانم و نمیخواهم در این اجلاس اشتراک نمایم ، فهذا ضمن ابراز قدردانی و امتنان از شما و سائر همکاران شما در این ابتکار جدید و آرزومندی موفقیت و کامیابی شما عزیزان دردمند و دلسوز به قضایای دردناک و خطیر وطن عزیز مان افغانستان که مبتکرانه این تشبث جدید را براه انداخته اید ، میخواهم بررسی و نظریات خودرا پیشاپیش از تدویر این اجلاس ، خدمت شما برادر ګرامی ، همکاران و فعالین کنفرانس مادرید و سائر هموطنان عزیزم بصورت مختصر ، فشرده و موَجز تقدیم بدارم تا باشد بفحوای حدیث مبارک حضرت پیامبر ګرامی اسلام « الدین النصیحه » ادای دَین و رسالت نموده باشم .
برادر ارجمند جناب محترم داکتر صاحب حَکمی ! از آن جائیکه ابتکار کنفرانس یا همایش مادرید زیر نام مبارک ، پرمعنی و مفهوم « شورای متخصصین ( کارشناسان ) افغانستان » جهت قطع جنګ ! ، ( ایجاد ) صلح و بازسازی کشور براه افتیده است ، بصورت طبیعی انتظارات و توقعات مردم دردمند ، بلا دیده ، مصیبت کشیده و جنګزده افغانستان عزیز نیز به همان پیمانه از قشر منور ، چیز فهم ، آګاه و دانشمندش بسیار بسیار زیاد و بی پایان میباشد .
این انتظارات بخاطری از قشر تحصیل یافته ، متخصص و منور کشور بیش از حد تصور است که ګویا این قشر منحیث یک حرکت واحد و یکپارچه سیاسی حد اقل تا حال ، زیر هراسمی ایکه برایش میګذارند ، چه نهضت باشد یا مجمع ، چه سازمان باشد یا حزب و جریان ، خلاصه صرف نظر از القاب ، تا حال باهم متحد نګردیده اند .
در حالیکه همه جریانات و حرکت های سیاسی افغانستان ( چه چپ ، چه راست و یا هم میانه و ملی ګرا ) در دهه های پسین یا توسط دانشمندان و روشنفکران ایجاد ګردیده اند و یا هم حد اقل ده ها به اصطلاح دانشمند ، کارشناس و و تحصیل یافته هموطن مان از اعضای فعال این حرکت ها بوده و تا حال نیز میباشند .
چنانچه خود بهتر میدانید در طول این تقریباّ چهار گذشته مصایب و بدبختی های مردم مظلوم افغانستان که سیه روزی های جاری وطن مان ناشی از پیامد ها و نتایج شوم کودتا های خونین نظامی ( کودتا قدرتخواهانه و غاصبانه مرحوم سردار محمد داود خان در ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ هجری خورشیدی و کودتا بسیار بدنام و منفور حزب دیموکراتیک خلق افغانستان در ۷ ثور ۱۳۵۷ هجری شمسی ، اشغال و تجاوزات خارجی ها در دهه های ۸۰ ( تجاوز عریان شوروی ) و دهه نخست قرن ۲۱ ( تجاوز مغرورانه و اشغال علنی افغانستان توسط قوای ایالات متحده آمریکا و متعهدینش در ناتو در سال ۲۰۰۱ م ) ، جنګ های خونین و ویرانګر دهه ۹۰ تنظیم های جهادی ، نظام ظالمانه و دیکتاتورانه تحریک طالبان ، مداخلات بیشرمانه کشور های منطقه و صد ها مصیبت ، درد و رنج ایکه این ملت دردمند کشیده اند ، تا به امروز که امروز است متاسفانه و بدبختانه ګریبانګیر ملت مظلوم افغانستان میباشند .
با هزاران درد و دریغ که امروز افغانستان و مردم بیچاره مان در پایان تجاوز مغرورانه و اشغال مزورانه افغانستان توسط ایالات متحده آمریکا و ناتو ، بعد از بیشتر از یازده سال مداخله و آقائی این مهمانان ! و دوستان ! ناخواسته به سرزمین پاک وطن مان ، در وضغیت بسیار بد و فاجعه بار امنیتی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و روانی قرار دارند .
بنده در طول این سالیان اشغال نوین با آن با همان شدت و حساسیت ایکه در برابر تجاوز بیشرمانه و ویرانګر شوروی ها در دهه هشتاد مخالفت نموده بودم ، با این تجاوز و مداخله نیز در این مدت ۱۱ سال با قلم و تبلیغ از ورای رسانه های جهانی و انترنتی ، بیباکانه و آشکارا به مبارزه پرداختم که الحمدالله در پایان این اشغال وشکست ، حقانیت مواضع و تحلیل دقیق و عمیق آزادیخواهان و حریت پسدان هموطن از جریانات واقعی افغانستان ، اهداف و استراتیژی اشغال و ظرفیت و توانمندی آنها همه و همه آشکار ګردید .
اما دردا و اسفا که امروز مادر وطن یک بار دیګر در حالت بسیار زار قرار دارد ، جنګ و خونریزی از یک سو ، تجاوز و اشغال از سوی دیګر ، مداخلات کشور های همسایه ، منطقه و خلاصه همه جهان هنوز با شدت در افغانستان جریان دارد و بدبختانه افغانستان میدان زور آزمائی و انتقامجوېی های کشور های خارجی ګردیده است .
این در حالیست که با حسرت و اندوه فراوان بازیګران فعلی صحنه سیاست افغانستان( چه دولتمردان وابسته اشغال ، چه اپوزسیون سیاسی دولت و چه نیروهای مسلح مخالف ( مقاومت مسلح مخالفین ) ، بدون در نظر داشت حساسیت زمان ، تحولات منطقه و جهان و برنامه ها ، پلان و استراتیژی فردای این شکست خوردګان امروزی ( ایالات متحده آمریکا و متعهدینش ) در ۲۰۱۴ م ، مانند شوروی وقت که بعد از شکست اشغال و انسحاب قوایش از افغانستان ، با همکاری مزدورانش آتش ویرانی و خانه جنګی را در افغانستان بر افروخت ، با بی مبالاتی آشکار به فکر منافع شخصی ، ګروهی ، حزبی ، منطقه ئی ، قومی ، سمتی ، زبانی و غیره خویش اند تا منافع بزرګ و سترګ ملی افغانستان .
فلهذا در شرایط کنونی و با در نظر داشت حساسیت اوضاع جاری وطن ، درحالیکه امروز واقعاّ تجمع و ګردهمائی دردمندان خبیر ، دانشمندان دلسوز و متعهد ( به منافع بزرګ ملت مسلمان و آزادیدوست افغانستان ) ، کارشناسان آګاه و منور افغان که آراسته با جامه دیانت ، تقوا ، پاک نفسی ، تواضع ، ایثارګری و فداکاری باشند ، و همچنان تشریک مساعی جوانان با رسالت و پر انرژی ، سیاسیون و فعالین خوشنام ایکه ایشان اصلاّ با عقیده ، دین ، تاریخ ، افتخارات ، و ارزشهای ملی مردم شریف افغانستان در تضاد و مخالفت نباشند ، واقعاّ اشد ضرورت میباشد .
بنده در حالیکه صمیمانه واقعاّ آرزوی موفقیت شما بزرګان ، دانشمندان ، قشر منور و تحصیل یافته وطنم را مینمایم و بدست دعا از بارګاه رب العزت ، کامیابی شما عزیزان را در راه تحقق شعار اصلی این ګردهمائی که همانا ایجاد « شورای متخصصین ( کارشناسان ) افغانستان » جهت قطع جنګ ! ، ( ایجاد ) صلح و بازسازی کشور » میباشد ، مینمایم ، متواضعانه و با بسیار محبت و صمیمیت خواهش مینمایم که به خاطر حرمت خون شهدای پاک این وطن ، بخاطر مظلومیت ملت شریف و نجیب افغانستان و خلاصه بخاطر پاسداری صادقانه از عنوان بزرګ ( دانشمند ، داکتر ، پروفیسور ، کارشناس ، متخصص و ووو ) نګذارید که این نام و این عنوان قربانی و شکار چند ماجراجوی سیاسی که خود دیګر نمیتوانند با نام خویش و زیر شعار حزب و جریان ، ایدولوژی و جهانبینی انقلابی !! خویش این همه مردم دانشمند و تحصیل یافته را ګردهم آورند ، ګردد .
جناب داکتر صاحب عزیز ! چنانچه خود و بعضی دوستان وهمکاران تان امروز معترف اند که بعد از اشتراک در چندین مجلس به اصطلاح ( دیورند لاین ) صادقانه ملتفت ګردیدید که اصلاّ این حرکت نه واقعاّ بخاطر طرح صادقانه داعیه بزرګ ملی ما افغانها ( حل معضله دیورند ) و پیدا نمودن یک راه حل معقول و مناسب با اوضاع جاری افغانستان و منطقه برای این معضل بزرګ افغانستان و منطقه براه نه افتیده است ، بل بخاطر بهره برداری های شخصی چند شخص معلوم الحال این داعیه به بازی ګرفته شده است و جناب شما از اشتراک در آن مایوس و ناامید میباشید .
آزردګی و دلزدګی شما کاری ، صرف نظراز انګیزه اصلی اشتراک شما و ګله و سوال مردم چیز فهم و خبیر ملی افغانستان از جناب شما که چګونه با این همه علم ، دانش و فضیلت ، فریب چند شخصی با آن اوصاف را خوردید ؟
ولی درد اصلی این است که با بی محتوا ګردیدن و بدنام شدن یک داعیه بزرګ ملی با این ساده انګاری و سبکسری چه فاجعه عظیمی بر این داعیه ملی فرود نمی آید ؟
آیا اګر بار دیګر واقعاّ مردمان شریف و دلسوز و کارشناسان واقعی و فرزندان مسلمان این مرز و بوم بخواهند برای حل واقعی این معضل ( مسئله دیورند ) اقدام نمایند ، آیا کسی بحرف ، ادعا و دعوت آنها توجه خواهد کرد ؟
به فرموده و پیام بزرګ استاد سخن مرحوم استاد خلیل الله خلیلی به جوانان آګاه و رسالتمند وطن که میفرمایند :
کار شوخی نیست ناموس نیاکان وطن
این سخن راباز پرس از حقشناسان وطن
فلهذا از جناب آن دانشمند عزیز و ګرامی یک بار دیګر التجاع و التماس مینمایم ، اکنون که رسالت و مسوولیت بزرګ براه انداختن اولین اجتماع دانشمندان ، متخصصین و کارشناسان افغانستان عزیز را در کشور زیبا اسپانیا و شهر تاریخی مادرید ابتکار نموده اید ، نګذارید تا این داعیه و این اسم بزرګ و با مسما مانند « دیورند جرګه » و « دیورند لاین » اختطاف ګردیده ، قربانی اهداف سازمانی و سیاسی جریانهای چپ و راست ګردد .
متاسفانه و با درد و دریغ بنده دقیقاّ از تلاشها و کوشش های بعضی از این افراد در کنار شما و زیر نام « شوری یا مجمع متخصصین و کار شناسان افغانستان » مطلع ام ، که بدبختانه بسیاری از این عزیزان هنوز هم با همان ذهنیت دهه چهل خورشیدی و احساسات تند سازمانی و « ایدلوژیک » شان زندګی مینمایند ، بناّ تشویش و هراس من اینست ، تا نشود خدای ناخواسته شما و سائر بزرګان و دانشمندان وطن باز مانند تشریک مساعی تان با دیورند سازان ، افسرده ، پشیمان ، نادم و دل شکسته باقی بمانید .
و ماعلینا الالبلاغ
با حرمت و ارادت
برادر شما ویس ناصری ـ مدیر مسوول سایت آزمون ملی
و ګرداننده برنامه « افغانستان در محراق حوادث »