با استقبال از غزل استاد سید نورالحق صبا
تسلیم یا استقلال (ازصیغۀ تفعیل ویا استفعال)
محمد عزیز ( عزیزی)
سیزدهم رمضان المبارک
خوانند گان ارجمند !
با عرض احترام به همه فرهیختگان شعر وادب فارسی !
دیروز سرودۀ زیبای اخیر استاد صبارا درسایت صبح امید وخاوران خواندم وبراستی بر دلم چنگ زد ، وخواستم تا با عین ریتم وآهنگ وبحر مربوطه اش آنرا از دیدگاه دیگری استقبال کنم.
امید وارم تا استاد ارجمند صبای عزیزهم به پذیرند .
چون غلامی مود روز و حریت بر حال نیست
زان سبب هـــــر آدم آزاده او ، خوشحـال نیست
عقل وآزادی کمـــال وجــوهــــر انسان بود
آدمی گر این ندارد خالی از اشکال نیست
بهر انسان است استــقلال و آ زادی ، شرف
غیـــر حیوانیکه ا ورا هیچ زان آمـال نیست
حریت را چون بها عشق است وخون وکار زار
هر که تــاوانـــــش بپردازد یقین پایمــــال نیست
آفتـــاب حــــــریت پنهــــان نشـــاید زیر ابر
این سخن از َکلـّــۀ هر کاهن و َرمّال نیست
گر چه عصر بند وزندان و ترور ووحشت است
لیک تا آخــر جــــهان بر مقصد َدجـّـال نیست
روضه خـــوان درگــۀ دجـال واستعمار را
بر دهـــانش میتوان کوبید وجـای قال نیست
پادشاهی کو به زور غیر، می نازد به خلق
« غیر سُرناپُفکن و رقاصه و طباّل نیست»
فـــرق آن آزاد مـــــردان ِ وطن با نــوکران
میشود آخرعیان، حالا اگر غربال نیست !
ای «صبا »اصنام این دوران را باید شکست!
گر چه میدانم شکستن خالی از اشــکال نیست
هر کسی عزت بخواهد در جهان گردد« عزیز»
این به ایمان وجهاد است ، وبه پول ومال نیست
پایان
————————————————————————–
روز دوشنبه ساعت بعد از نصف شب 02:15 لندن
سیزدهم رمضان المبارک سال1431
مطابق به : 2010-08-23
اول سنبله سال1389