ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ

 

]ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ[

 

باز هم در گلگشت ]سِيرُوا فِي الأَرْضِ[ از باغ و چمنزارها و نظارهء جلوه‌هايي از اعجاز قدرت الهي در آنها، به عمق درياها مي‌رويم و همراه با «علم جيولوجي دريا» دربرابر اعجاز علمي آيهء 40 از سورهء مباركهء «نور» درنگ مي‌كنيم كه مي‌گويد:

]أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَنْ لَمْ يَجْعَلْ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَمَا لَهُ مِنْ نُور[

«يا كارهاي‌شان مانند تاريكیهايي است كه در دريايي ژرف است، كه موجي آن را مي‌پوشاند وروي آن موجي ديگر است و بالاي آن ابري است تاريكیهايي است كه بعضي بر روي بعضي قرار گرفته است. هرگاه (غرقه) دستش را بيرون آورد، مشكل آن را ببيند و خدا به هر كس نوري نداده باشد، او را هيچ نوري نيست»

وقتي اين آيات براي پروفيسر «دورگاروا» استاد علم جيولوجي دريا تلاوت گرديد، نام برده مبهوت شد و گفت:

انسان در گذشته بدون استخدام آلات و ابزار، قادر به غواصي بيشتر از بيست متر در عمق آب نبود، ولي ما امروز مي‌توانيم با بهره‌گيري از آلات و ابزار جديد به اعماق درياها فرو رويم و وقتي در اين غواصي به عمق دوصد متري آب مي‌رسيم، با تاريكیهاي بسيار سختي رو به رو مي‌شويم.

آيهء كريمه مي‌گويد: «بحر لجي ـ درياي ژرف» و اينك اكتشافات علمي در اعماق درياها، براي ما از اين فرمودهء خداي متعال: ]ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ ـ تاريكیهايي كه بعضي بر روي بعضي قرار گرفته است[ تصويري دقيق ارائه مي‌كنند.

بر اساس رهيافتهاي علم، رنگها داراي هفت طيف اند كه از آن جمله است: قرمز، زرد، آبي، سبز، بنفشه اي و غيره. اما وقتي ما در اعماق دريا فرو مي‌رويم، اين طيفها يكي بعد از ديگري ناپديد مي‌شوند و با ناپديدشدن هر رنگ، بر حجم و ضخامت تاريكي دريا نيز افزوده مي‌شود.

اولين رنگي كه ناپديد مي‌شود رنگ قرمز است، پس از آن رنگ پرتقالي است، پس از آن رنگ زرد است و آخرين رنگي كه در عمق دوصد متري آب ناپديد مي‌شود، رنگ آبي است. و در اينجاست كه ما با افزايش متوالي ظلمت، به تاريكي كامل مي‌رسيم.

 اما در بارهء اين فرمودهء خداي متعال: ]مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ ـ موجي آن را مي‌پوشاند كه بر روي آن موج ديگري است[ بايد گفت: علم اين حقيقت را ثابت نموده است كه فاصلهء ميان بخش عميق دريا و بخش بالايي آن پر از امواج است. پس گو اينکه در اينجا بر لبه‌گاه بخش عميق و نهايت تاريك دريا نيز امواجي وجود دارد كه ما آن را نمي‌بينيم و ما تنها امواجي را كه برسطح بحر وجود دارند مي‌بينيم. بناءً اين  تعبير كه در دريا موجي است و بر بالاي آن موجي ديگر قرار دارد، از نظر علمي تعبير بسيار دقيقي است كه امروزه اين حقيقت، با ابزارهاي علم تثبيت گرديده است.

از اين جهت است كه پروفيسر دورگاوا در نهايت با فروتني و اذعان كاملي كه از دقّت و تأمّل در اين آيات به وي دست داده بود گفت: قطعاً ممكن نيست كه اين آيات از علم بشري برخاسته باشد.

وَالْجِبَالَ أَوْتَاداً

 

علم جديد امروزه بر اين امر تأكيد مي‌گذارد كه كوه‌ها داراي ريشه‌هايي در عمق زمين هستند. حقيقت علميي كه قبلاً شناخته‌شده نبود؛ زيرا در تمام نقشه‌هاي جغرافيايي، كوه‌ها بدون ريشه‌هايي كه در درون زمين امتداد يافته باشند نشان داده مي‌شدند. اما ابزارهاي علمي اخيراً تصاويري از كوه‌ها را به دست داده است كه آنهارا داراي ميخ‌ها يا اهرمهاي داخلي نشان مي‌دهد. نقش اين ميخ‌ها، استحكام‌بخشيدن به كوه‌هاست كه دانشمندان آنها را ريشه مي‌نامند و اين ريشه‌ها تا اعماق بسيار زيادي امتداد پيدا مي‌كنند. و اينچنين است كه اعجاز آيات كريمهء 6 و 7 از سورهء «نبأ» روشن مي شود:

]أَلَمْ نَجْعَلْ الأَرْضَ مِهَاداً، وَالْجِبَالَ أَوْتَاداً[

«آيا زمين را گهواره يي نگردانيديم؟ و كوه‌ها را چون ميخ‌هايي نگذاشتيم؟»

فرودين منطقهء زمين

سپس حقيقت علمي ـ تاريخي ديگري در آيت مباركهء 1 ـ 3 از سورهء «روم» تجلي مي‌يابد:

]الم، غُلِبَتْ الرُّومُ، فِي أَدْنَى الأَرْضِ[

«الف. لام. ميم. روميان در فرودترين سرزمين شكست خوردند»

كلمهء «أدني» از ديدگاه بعضي از مفسران قديم چنين تفسير شده است: يعني سرزميني كه ميدان شكست روميان در برابر امپراطوري فارس قرار گرفته، به سرزمين اعراب نزديك است؛ زيرا آن نبرد در نزديك بيت‌المقدس رونما گرديد. اما نقشه‌هاي ژيولوژيكي كه اخيراً به وسيلهء اقمار مصنوعي به دست آمده است منطقه يي را كه صحنهء جنگ ميان روميان و فارسيان قرار گرفته است ازنظر چغري و گَودي در پايين‌ترين سطح ممكن زمين نشان مي‌دهد و كلمهء «أدني» هم دقيقاً به معني مكان چغري و پستي است.

بگذريم از اينکه آيهء كريمه بيانگر يكي از پيشگويیها (نبوءات) قرآني است كه پيروزي مجدد روميان در ظرف چند سال بر فارسيان را اعلام مي دارد و اين اخبار هم دقيقا به تحقق مي­انجامد.

 البته خود اين، معجزهء ديگري است كه ميدان ديگري دارد و آن ميدان عبارت از معجزات قرآن در عرصهء تاريخي با إخبار از امور غيبي است. و چون اين كتاب تنها به بعد اعجاز علمي قرآن كريم پرداخته و وارد ابعاد ديگر اعجازي آن نشده‌است بنا براين از طرح مبحث معجزات غيبي قرآن كريم در اين كتاب معذوريم.

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *