تقدس مادروعطوفت زن دوکلمه دريک مفهوم
به مناسبت هشت مارچ – « قسمت دوم » (پژوهشي ازصباح)
مادرآنگاه كه گريههاي معصومانه فرزندان را با تمام وجود و مهرباني خويش خريدار بود و شب زندهداري هايش را به اميد آرام گرفتن فرزندش به صبح ميرساند، آرزوهاي بسياري را در ياد ميپروراند و آيندهاي پر از اميد و خوبي را ترسيم ميكرد. محبت مادر، را هنگام در آغوش كشيدن نوزادش، هنگام بوسيدن و بوييدنش و هنگام لحظههاي بيماري كودكش را چگونه و با كدام كلمات بيان كنيم. مادر هديهاي از آسمان براي زمين، هديهاي كه عشق را و تارو پود محبت را با ذره ذره جانش در هم تنيده و بيمنت و بيريا به عصاره وجودش ارزاني ميدارد. مادر زيباترين ترنم روزگار، درياي سخاوت و مهرباني، شكوه ايثار و از خودگذشتگي، سمبول محبت و بيريايي.
هشت مارچ ونقش زنان درفرآيند زندگي سياسي ، اقتصادي واجتماعي
بدون تردید، هشتم مارچ بعنوان روز بین المللی زن، یکی از روز های مهم در تاریخ سده های اخیر جامعه بشری در تلاش برای تساوی حقوق، دستری و مستفید شدن حتی الامکان عادلانه ریزرف ها و امکانات مادی و معنوی جهان بوسیلهء تمام باشندگان سیارهء ما، محسوب می گردد.
از نخستين روزي که هشت مارچ بحيث روز جهاني زن نامگذاري گرديده يکصد سال مي گذرد، تثبيت روز زن در اثرمبارزات بي امان، پيگير و شبا روزي مليونها زن طي سال هاي متمادي بود که در هشت مارچ سال نوزده صدوهشت توسط انترناسيونال دوم تأئيد گرديد. مبارزات زنان در طي اين صد سال در سراسر جهان مسير پر پيچ و خمي را پيموده و توانسته ثمرات در خشاني را ببار آورد. تاريخ روز جهانى زن هم زمان تاريخ مبارزه سياسى و اجتماعى عليه تبعيض است. اين روز – روز همبستگى براى مبارزه در راه برا برى حقوق و شرايط بهتر كارى و زندگى زنان است. انتخاب تاريخ روز هشتم ماه مارچ به عنوان روز جهانى زن به خاطر مبارزه زنان كارگر نساجى در سال ۱۸۵۷ در نيويارك امريكا بر مى گردد.
نناشرايط كارى سخت و غير انسانى و دستمزد كم كارگران زن كه در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم همراه با مردان در كشورهاى صنعتى وارد بازار كار شده بودند، آنان را وادار به اعتراض و مبارزه صنفى به شكل هاى سازمان يافته و يا غير متمركز عليه اين بى عدالتى مى كرد. در اين روز كارگران نساجى زن در يك كارخانه بزرگ لباس براى اعتراض عليه شرايط بسيار سخت كارى و وضعيت اقتصاديشان دست به اعتصاب زدند. خاطره اين اعتصاب براى كارگران نساجى باقى ماند. نارضايتى عمومى ازاين شرايط براى زنان كارگر ادامه داشت . در هشتم مارچ سال ۱۹۰۸، بعد از گذشت بيش از پنجاه سال كارگران زن كارخانه نساجى كتان در شهر نيويارك با خاطره اعتصاب در اين روز، به دليل تبعيض و محروميت و فشار زياد كار در مقابل حقوق بسيار كم اعتصاب خود را شروع كردند. صاحب اين كارخانه به همراه نگهبانان براى جلوگيرى از همبستگى كارگران ديگر بخش ها با اين اعتصاب و سرايت آن به بخش هاى ديگر اين زنان را در محل كار خود در كارخانه محبوس كرد. به دلايل ناشناخته اى آتش در كارخانه درگرفت و فقط تعداد كمى از كارگران زن محبوس توانستند خود را نجات دهند. ۱۲۹ كارگر زن در آتش سوختند. روز هشتم ماه مارچ بر پايه سنتى مبارزه كارگران زن عليه شرايط سخت كاريشان در خاطره ها ماند.
در سال هاى بعد در كشورهاى مختلف اروپايى و امريكا مبارزه زنان به شكل تظاهرات و اعتصاب كارى عليه فشار، تبعيض و استثمار كارى و براى داشتن برابرى حقوق در اجتماع و عليه جنگ ادامه پيدا كرد. از جمله يكى از مهمترين مدافعان حقوق زنان در كشور آلمان خانم كلارا زتكين (۱۸۵۷-۱۹۳۳) خواست هاى مبارزان زن در آلمان را مبنى بر هشت ساعت كار در روز براى زنان همينطور حق داشتن تعطيلات و مرخصى ولادت و برابرى حقوق در مقابل قانون مطرح كرد. در اروپا دومين كنفرانس سوسياليستى بين المللى زنان كه در آن صد شركت كننده از هفده كشور جهان شركت داشتند، به پيشنهاد كلارا زتكين در ۲۷ اگست سال ۱۹۱۰ در كپنهاك روز هشتم ماه مارچ به عنوان روز زن و براى دفاع از حقوق آنان در مقابل تبعيضات مختلف و چند جانبه برگزيده شد.
اولين روز جهانى زن در ماه مارچ ۱۹۱۱ در دانمارك، آلمان، اتريش، سويس و امريكا برگزار شد. ميليون ها زن در برگزارى اين روز شركت كردند. خواست هاى اساسى زنان عبارت بودند از قوانين حمايت كننده كار براى زنان، حق راى و شركت در انتخابات، عليه جنگ هاى امپرياليستى، برابرى مزد با مردان در مقابل كار مساوى، هشت ساعت كار در روز، حمايت از مادر و كودك، تعيين حداقل مزد. به دليل بحران عمومى اقتصادى جهان در سال هاى سى و در همين ارتباط خطر فاشيسم مسائل مبارزاتى زنان در حاشيه قرار گرفت.
در فاصله دو جنگ جهانى علاوه بر موضوعات قبلى حق قانونى سقط جنين و حمايت از مادران نيز از اهميت خاصى برخوردار شد. اين مبارزه به يك حركت بزرگ تبديل شد به دليل بحران اقتصادى كه در آن زمان تمام اروپا را در بر گرفته بود، سالانه حدود يك ميليون زن وادار به سقط جنين مى شدند. به دنبال آثار منفى اين سقط جنين هاى غير قانونى در سال ۱۹۳۱ تنها در آلمان حدود ۴۴۰۰۰ زن به مرگ رسيدند.
از طرف ديگر مسئله برابرى مزد در مقابل كار برابر، كوتاه كردن ساعات كار، پايين آوردن قيمت اجناس وغيره نيزاز خواست هاى زنان بودند. خواست هايى كه براى امروز ما هم بيگانه نيستند. با روى كار آمدن حكومت ديكتاتورى فاشيستى در كشور آلمان و ممنوع كردن هرگونه تشكل مخالف امكان برگزارى اين روز ممكن گرديد. با وجود اينكه در اين سال ها مبارزان حقوق زنان تاكيد زيادى روى وضعيت اقتصادى زنان و فشارها و تبعيض در محيط كار بر آنان داشتند و كمتر به بافت مردانه و پيچيده جامعه پرداخت مى شد، ولى زنان مبارز از كشورهاى مختلف خواست هاى خود براى رفع تبعيض در خانواده و كار تربيتى زنان را نيز مطرح كرده بودند.
بعد از جنگ جهانى دوم در كشورهاى اروپاى شرقى جشن روز زنان در سال ۱۹۴۶ دوباره برگزار شد. در اين كشورها روز زن به عنوان جشن رسمى و از طريق دولتى نيز به دليل نشان دادن تمايلات حكومت به بهبود وضع زنان گرامى داشته مى شد. در كشورهاى اروپاى غربى در ابتدا بعد از جنگ هيچ برنامه اى در ارتباط با روز زنان برگزار نمى شد. بعدها اين روزبه عنوان روز مبارزه براى خواست هاى عمومى زنان و روز خانواده و جشن عمومى زنان تبديل شد.
در سال هاى هشتاد بود كه در اين كشورها روز هشتم مارچ باز هم اهميت و معنى خاصى پيدا كرد. دوباره موضوعاتى مانند برابرى حقوق زنان در تمام عرصه هاى زندگى، حق سقط جنين، رفع تبعيض در زندگى خانوادگى و حمايت از مادران در دوران حاملگى و بعد ازولادت مورد توجه قرار گرفتند.
يكى از نقاط اوج اين اعتراضات در سال ۱۹۹۴ روز اعتصاب زنان بود كه بيش از يك ميليون زن در سراسر آلمان عليه تبعيض و نابرابرى در حقوق زنان در آن شركت كردند. امروز بزرگداشت اين روز در تقريبا تمامى كشورها به عنوان روز اعتراض عمومى به اجحاف و فشار بر روى زنان و هم چنين تجليل از كسانى كه اين مبارزه را شروع كردند و براى دگرگونى و بهبود وضع زنان تلاش ورزيدند، برگزار مى شود. در طى دو قرن گذشته پيشرفت ها براى به رسميت شناختن و قبول حقوق اوليه و انسا نى زنان اندك نبوده. در اكثر كشورهاى جهان حق راى زنان و شركت آ نان در فعاليت هاى سياسى و اجتماعى به رسميت شناخته شده است. با وجود اين راه طولانى براى انجام واقعى اين خواست ها در پيش است. زنان هنوز درموارد زيادى در خانواده، در اجتماع و يا در محيط كارمورد خشونت قرار مى گيرند. قوانين زن ستيز در بسيارى از كشورها عمل مى كنند. براى نيروى كار زنان در مقابل كار مساوى با مردان هنوز حتى در كشورهاى صنعتى كمتر پرداخت مى شود، درآمد نسبى زنان در همه كشورها بسيار پايين تر از مردان است.
آنان از امكانات تعليم وتربيه وصحي به مراتب كمترى برخوردارند.
سه چهارم بيسوادان درسطح جهان را زنان تشكيل مى دهند. اكثر آوارگان و پناهند گان جنگى زنانند. چندي قبل در تركيه كشتن زنان تحت نام قتل ناموسى به عنوان جرم شناخته شد. تعيين پوشش معين براى زنان، اجبار به حجاب و مشکل بى حجابى، قاچاق و خريد و فروش زنان، سوءاستفاده جنسى از آنان و غيره و غيره از نمونه اجحافات آشكار عليه حقوق زنان هستند كه امروز بطور عادى و درهمه جا اجرا مى شوند. از تاريخ برگزارى اولين روز زن ۱۰۰ سال مى گذرد. اما هنوز هم دلايل زيادى وجود دارد كه به عنوان زن و يا مدافع حقوق زنان در اين روز از خواست هاى اوليه آنان در سراسر جهان به پشتيبانى برخيزيم.
بدون شک وظایف مطروحهء که کنون در برابر روز بین المللی زن ودر مقابل سازمان های متنوع زنان و بالاخره در برابر هرزن بطورخاص پیشکش می گیرد، عمدتاً در زیر سایهء هولناک آنچه که بمثابهء اولین جنگ قرن بیست ویکم عنوان شده است، قرار می گیرد. این حقیقت و فضای ناشی از آن، مهمترین وظایف زن بصفت مادر، خواهر و همسر، را معین ساخته و آن را جهت می دهد. این جنگ که توسط زورمندان جهان ما از جمله به بهانهء دفاع از حقوق زن در آغاز قرن بيست ويک شروع گردیده است، بیم آن می رود که تمام این قرن را و در قدم اول مادران، خواهران و همسران را دچارمشکلات وپرابلم هاي نا پيش بيني شده مواجه نسازد.
اگر این جنگ واقعاً هم از جمله، بخاطر حقوق زن به پیش برده می شود، باید که سازمان دهند گان آن، حقوق آن زنی را که ایشان بخاطرش می جنگند، در قدم اول تعریف نمایند و این تعریف نیابد از روی لغتنامه نامه های مدرن اقتباس گردد و از دید گاه یک زن مدرن لندن، پاریس ویا نیویارک، صورت بگیرد. و در قدم دوم این واقعیت را در نظر داشته باشند، که آیا یک مادر، خواهر و همسر حاضر خواهد گردید در برابر بهترین مزایای حقوق و آزادی زن ، پسر جوان، برادر و شوهرش را قربان نماید؟
بنابر آن با درنظر داشت تغییر جدی در اوضاع جهانی، وظایف جدیدی در برابر نهضت جهانی زن قرر می گیرد و از آن جایی که زن رنج و فلاکت جنگ را قبل از هر کس دیگر در تار وپود وجودش احساس می نماید و از آن رنج می برد، فکر می شود، که مخالفت با جنگ، دهشت افگنی وسیاست های استیلاگرانه، به یکی از مسایل اساسی تجلیل از روز بین المللی زن و خواست زن ها در مقیاس جهانی، مبدل خواهد گردید. و آن چه که مختص به موضوع حقوق و آزادی زن ارتباط می گیرد، باید خاطرنشان ساخت که مسالهء حقوق زن و مقام شایان وی در جوامع مختلف، به انکشاف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ارزشهای قبول شده در هریکی از کشورها ارتباط می گیرد و برای آن نمی توان چنان نسخهء واحدی را تجویز نمود، که قابلیت تطبیق درهمه جا را داشته باشد. همان طوری که بگونه مثال چادری پوشاندن جبری زن ها عمل نادرست و ناموفقانهء می باشد،، نمی تواند لغو اجباری چادری و در مغایرت با خواستهء زنان ، نیز کاری را از پیش ببرد و مورد پشتیبانی قرار بگیرد. بناً، نیاید از مقام والای مادر و زن درکشمکش های سیاسی در سطح ملی و بین المللی، بعنوان یک حربه سیاسی و ایدیالوژیکی، بهره برداری صورت گیرد و زن جامعه که حکم مادر را دارد، قربانی تحمیل تفکرات ذهنیگیرانهء این ویا آن گروه واقع گردد.
یکی از اموری که مشارکت فعال زنان در نقش های رهبري ، به خصوص تصمیم گیری های اساسی جامعه به همراه می آورد ، تحقق و تسریع فرآیند صلح عمومی در سطوح ملی و بین المللی است. هنگامی که به زنان فرصت های کافی داده شود تا استعدادهای خود را شکوفان کنند و همگام با مردان در اداره امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مشارکت فعال نمایند، تغییراتی اساسی در ساختار جامعه ، موسسات و ارگان های اداره کننده و خط مشی های جامعه ایجاد می گردد که به رفع تعصبات ملی، نژادی، دینی و … منجر خواهد شد.
استعدادهای روحانی، عاطفی و احساسی زنان ، جامعه را به سوی رفاه و آسایش رهنمون می سازد. رقابت های ناسالم جای خود را به مشارکت های سازنده درساخت جامعه نوین می دهد ، جنگ و خون ریزی درسطح عمومي جای خود را به صلح وآرامش می دهد، در سطح ملي هم جنایت و خشونت به عطوفت و محبت بدل می گردد و همه این تحولات، نوید بخش دنیایی زیبا وآرام برای همه ساکنان زمین خواهد بود. زنان فطرتاً از جنگ، خون ریزی، خشونت، رقابت بیزار هستند وهميشه متمایل به صلح و آرامشند. هیچ مادری وهیچ همسری هیچ گاه در طول تاریخ از دست دادن فرزند و همسر در جنگ ها ، خشنود نگشته است، جنگ هایی که اغلب به دست مردان و در جهت کشور گشایی و منفعت طلبی ، آغاز گشته است. مشکل این جاست که هیچ گاه به زنان فرصت تصمیم گیری و نقش های کلیدی داده نشده است تا از آن جلوگیری نمایند. منابع مورد استفاده : عشق ودوستي،موعود ، هشت مارچ ، مادرموجودماند گاروجاويد،همدرد .
هر چند مجامع بين المللي هشت مارچ را تنها به عنوان روز زن مي نامند ، اما نام زن و كلمه مقدس مادر درفرهنگ اصيل ما هم آغوش ياد و خاطره زنان ومادران گرامي است. جايگاه زن در خانواده به عنوان همسر و مادر و به پاس گراميداشت ازمقام ارزشمند مادروتجليل شايسته ازشخصيت زنان اين روز را به عنوان روز زن و روز مادر اعلام مي دارند .
مادرم شبنم گلبرگ حيات
پدرم عطر گل ياس بقاست
مادرم وسعت دريای گذشت
پدرم ساحل زيبای لقاست
مادرم آئينه حجب و حيا
پدرم جلوه ايمان و رضاست
مادرم سنگ صبور دل ما
پدرم در همه حال کارگشاست
مادرم شهر اميداست و هنر
پدرم حاکم پيمان و وفاست
مادرم باغ خزان ديده دهر
پدرم برسرما مرغ هماست
مادرم موی سپيد کرده زحزن
پدرم نقش همه خاطره هاست… (؟؟؟)