در حــریم اُنس —محمد عزیزعزیزی

 


  در حــریم اُنس


محمد عزیز عزیزی

 

فکر توحیدی طلسم جبر باطل بشکند
اختیار وعقل هردیوارو حائل بشکند

نظم خلقت، حکمت وتدبیرهستی در جهان
هر خیال مُهمل وتصویر  جاهـــل بشکند

از صدای حرکت ذرات تا  اوج فلک
 پرده های گوش هرانسان غافل بشکند

هُشدارای نا خدا ! لنگر نیاندازی به عـُجب

گر تامل از کفت دور گشت ساحـل بشکنـد

 کاروانِ  زندگی  اندر خم وپیچ  زمــان
با نوای  گرم فطرت  سیر منزل بشکند

  پر خطرباشد  تمام  وادی ِ دور حیات
استواری گر نباشد ، گام راحـل بشکنــد

  از دَرای قـــافلـه صوتِ هم آهنگی رسد
  گر نباشد نظم حرکت، بار محمل بشکند

»تارو پود موج این دریا به هم پیوسته است«

»می زند برهم جهان را هرکه یکدل بشکند«(1)

 زرق وبرق زندگی را مُهلتِ اندک شمار!
مــرگ آنی شیشۀ عُمـرِ توعاجل بشکنــد

در حریم اُنس  می باید سرا پا گوش بود

پر زبانی هـا شکوه خاص محفل بشکنــد


آشیان بالاست شعرِ«صائب» و«بیدل» «عزیز!»

بال پروازِ بلنــــد مرغ «بسمــــل»(2) بشکنـــد


پایان
 —————————————-

یاد داشت:
(1)- این مصرع از صائب تبریزی به عاریت گرفته شده است
( 2) – مراد مرحوم استاد محمد انور بسمل  بیدل شناس  معروف افغانستان که دارای اشعار بسیار زیبای عرفانی است .

محمد عزیز (عزیزی) ساعت 10:20
شنبه چهارم میزان  سال 1392 هجری شمسی
مطلبق به 21 ذی الحجة سال 1434 هجری قمری
ویا برابر به : 2013-10-26 میلادی

  

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *