نوجوانی با عمراندک و عقلی بزرگ

 

نوجوانی با عمراندک و عقلی بزرگ:

درین شکی نیست که مردم ما از استعداد های بلندی برخوردار بوده و اگر زمینه شگوفایی این استعدادها میسر شود یقینا سبب بهبودی و رفاه هموطنان خویش میگردند، اما دریغا که در بسا موارد این استعدادها به علل مختلفی پرده پوش گردیده تا بلآخره خاموش میگردند مگر آنانیکه با رنج و صبر فراوان، زحمت و کار متداوم، چراغ استعداد شان را روشن و روشن تر ساخته بلآخره باعث روشنی اطرافیان و همنوعان خویش میگردند.

اینگونه افراد که در حقیقت از سلاله اصیل انسانیت اند، خودرا درخدمت دیگران قرار میدهند از فهم و دانششان برای بهبودی، آسایش و رهنمایی دیگران استفاده میکنند، هدفشان خوشبختی دیگران که ازفامیل، کوچه و ده شروع میشود و به شهر، وطن و تمام بشریت خاتمه مییابد.

اینگونه پاک سرشتان همه داشته ها و دانسته های خودرا تنها در خدمت شخص خود و فامیل و اقارب خود قرار نداده بلکه هدف شان خدمت بهمه انسانها میباشد. و همانگونه که پیامبر اسلام فرموده اند : بهترین انسانها آنیست که نفع و خیرش بدیگران میرسد.

چندی قبل با امتنان و تشکر از دوستی که ازلحاظ سن کوچک ولی از نگاه عقل بزرگ میباشد، نامه یی دریافت کردیم که مزین به عکسهای وی بود. این نوجوان با هوش ، مبتکرو پرتلاش از خود و کارهایش یاد کرده است که سبب افتخارهر هموطن ما میگردد.

نباید فراموش کرد که زحمات و توجه پدر و مادر و دیگر اطرافیان این نوباوه در شگوفایی پیهم وی رول بسزایی را دارا میباشد، که باید از آنها تشکر کرد.

در پائین، نامه این نوجوان هوشمند و پشتکار دار را ازنوک قلم خودش بخواندن میگیریم که به اداره صدای افغان فرستاده است و میبینیم که خداوند(ج) چه روح بلندی در پهلوی هوش تیز در جسم این نوجوان گذاشته است که بودنش را در میان هموطنانش ، بخاطر خدمت بمردمش ترجیح میدهد تا رفتن بکشور دیگری و غنودن در آرامش و راحت ولی بدور از درد و رنج مردمش. و حقا که بزرگی بعقل است نه بعمر!.

افتخار به والدین و تمام فامیل این شیربچه که در عمر کمتر از چهارده سال عقل چهل سال را جمع نموده. افتخار بکسانی که تنها بخود نمی اندیشند بلکه چون شمع ، بدیگران نور میبخشند. افتخار به ویس احمد جان و امثال نیکوی وی.

و خداوند نگه دارت وهمیشه پشت و پناه تو و امثال تو باد.

" صدای افغان "

 

معرفی ويس احمد جان به قلم خودش

 

بنده ویس احمد ولد انجینیر وکیل احمد در ۳ میزان ۱۳۷۴ در شهر پر آشوب و جنګ زده کابل در شرایط خون و جنگ دیده به جهان گشودم و در اولین سالگرد من طالبان کابل را به دست گرفتند . از سه سالگی شروع به خواندن و نوشتن کردم و در چهار سالگی شعر گونه های نا موزون می سرودم و در28 اسد آخرین جشن طالبان در تالار رادیو افغانستان در مسابقه شعر خوانی کشور شرکت و جوائز نیز گرفتم . عضو افتخاری انجمن شعرای کابل شدم و در مجالس شعر و ادب شرکت فعال داشتم . بعد از سال 1380 به محافل شعر و جشن های رسمی شعر می گفتم و در برنامه اطفال تلویزون سهم فعال داشتم . مستقیماً به صنف دوم در تهیه مسکن شهر کابل شامل مکتب شدم و سال بعد به صنف چهارم ارتقا نمودم . بعد ها بنابروظیفه پدرم به شهر پدری ام یعنی هرات باستان آمدم و حالا متعلم صنف هشتم لیسه تجربوی شهر هرات هستم .

درسال 1383 به خانه کرایی واقع چهاراهی آمریت هرات زندگی می کردیم و پدرم به کابل رفت و آمد داشت؛ من که پسر کلان خانه بودم ، علاوه از دروس مکتب، کمپیوتر و انگلیسی را نیزمی آموختم ( البته قرآن کریم را دو سال قبل ختم و سالانه دو – سه مرتبه ختم می کنم ؛ از تصادفات زمان ، دفتر مطبوعاتی و فرهنگی آئینه در مقابل خانه ما واقع شد و من هم هر روز به آن مرکز می رفتم و در آنجا با خبر نگاران و فرهنگیان صحبت و به آن ها تبادل افکار می کردم و حتی در مسایل کمپیوتر و شکسته ، شکسته انگلیسی صبحت می کردم ؛ بالآخره عضو و همکار دفتر آئینه در هرات شدم و در مورد انترنت و سبک های ژورنالیسی شاگرد آن. در میزان 1383 با تحلیل از وضع نوجوانان قراء اطراف تصمیم گرفتم تا یک نشریه قلمی و بعداً به شکل فوتو کاپی به متعلمین به تیراژ 100 جلد چاپ کنم . شماره دوم به کمک دفتر آئینه و همکاری خوردسالان در مکتب و دفتر آئینه فوتو کاپی کردم و از شماره سوم تا شماره 16 دفتر IRC مقیم هرات به تیراژ 1200 جلد ، مجله ما را چاپ و همینکه امکانات آن دفتر محدود شد ، من به شکل خود کفا به همان ساحات ( هرات ، بلخ، غور ، بادغیس ، فراه و کابل ) آنرا توزیع کردم که در نتیجه امروز تعداد زیادی از همکاران ما، گروه نویسندگان نوجوانان حوزه غرب کشور را ایجاد ، و من را به حیث موسس و مسؤل آن قبول کردند. ومن این وظیفه را بصفت کوچکترین موسس و مدیر مسؤل در جهان مطبوعات آن را به پیش می برم ؛ و اکنون شماره 22 مجله رفاه نوجوانان را زیر کار دارم.

به همکاری ریاست سره میاشت هرات به کشور جاپان سفر رسمی 15 روزه داشتم . تشویق مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ ، اداره یونسف ، اتحادیه ژورنالیستان آزاد و سفما ( عضو آن نیز میباشم) ، همچنان برخی افراد و نهاد ها در راستای کار من مفید بوده و اکنون نیز می خواهم علاوه از کسب درجه عالی در مکتب به کار ژورنالیستی و خدمت به نوجوانان محروم پیش گام باشم .

یقین دارم که تهیه گزارش های مفید و قابل درک مطابق فرهنگ اصیل افغانی و اسلامی، ما را در راستای خدمت گذاری به انسان تشویق می کند تا درد جامعه خودرا به شیوه افغانی و با دستان افغانی درمان کرد . زمینه ترک کشور به من بار ها آماده شده ولی می خواهم در این کشور مبتکر و خلاق نو آوری های علمی و فرهنگی باشم . تمام رسانه ها و ادارات و افراد خبیر را دوستان واقعی خود می دانم و انسان با درک کسی است که خیر و منفعت آن به هم نوع اش برسد. با عرض ادب

ویس احمد حکمت

موسس و مدیر مسوول مجله رفاه نوجوانان

حوزه غرب کشور

 

 

 

 
 
 
 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *