کابل افغانستان نیست — میرعنایت الله آشفته

 

 

کابل افغانستان نیست:

 

پايان هر جنگ صلح ميباشد و جنگ افغانستان نيز از اين امر مستثنى بوده نميتواند؛

 

میرعنایت الله آشفته سپتمبر 2013

 

شاید پس از چند ماه افغانستان در آستانۀ تغيير قدرت سیاسی قرار گیرد، ولی در اثرعدم مدیریت سالم سیاسیون افغان، قطع جنگ و امکانات تأمين امنيت تا هنوز به چشم نميخورد.

– هرجنگ حد اقل دو طرف دارد كه جنگ در كشور ما نيز كم از كم در صورتيكه همه طمع جويان قدرت دولتى، بشمول به اصطلاح اپوزيسيون سركارى را يك طرف بپنداريم ؛ مخالفان مقابل دولت که شمار شان به ملیونها هموطن میرسد، غیر مسؤولانه خواهد بود که همه را، چه مسلح و چه غیر مسلح را طالب و طالب را القاعده بناميم .

 

 آنگاه كه موضوع مهم، انتخابات و تأمين امنيت مطرح ميگردد، طور حتمى بايست با طرف ديگر جنگ يعنى طالبان بر سر خواسته هاى اصلى كه همانا قدرت و ثروت هست ، در امر تقسيم آن مثل سايرامتيازطلبان جور آمد صورت گيرد تا اولين گام در راه تأمين امنيت برداشته شده بتواند و به هيچ بهانۀ به شمول بلند كردن بيرق سفيد طالبان، اين يگانه راه عملى و ممكن قطع جنگ سبوتاژ نگردد. زيرا هیچ يك ازطرف ها نمايندۀ انتخابی مردم نميباشد و هريك به غلط از آدرس اقوام، براى خود و گروپ مُزد بگير وهواداران معاش خور خويش در حمایت مستقیم ولینعمتان خارجی شان در ميدان تقسيم دارايى هاى عامه به جان مردم افتاده اند.

 

 در رابطه به نحوۀ تغيير مهره ها در رأس حاكميت كشور به منطق تقسیم قدرت و طمطراق تبليغاتى گويا اختلاف بر نحوۀ  نظام رياستى يا صدارتى بيشتر ریشۀ نمايشى خارجی دارد تا داخلی وعملى. مردم به تعویض حاکمان بی کفایت و چهره های آزمون شدۀ بیگانه از ملت دلچسپی ندارند. ملت به ستوه آمده و تشنه به صلح پایدار به نان، تآمین امنیت، ایجاد زمینه کار، تطبیق قانون یکسان، عدالت و . . . نیاز دارند.      

 

از آنجاييكه سيستم انتخاباتى با وصف داشتن چندين كمبودى تا امروز در جهان بديل بهتر از نحوۀ انتخابات دیموكراتيك را نتوانسته تجربه نمايد، پس انتخابات بهترين امكان و گزينه دانسته ميشود.

مشروط براينكه امكانات تدوير انتخابات در جامعه، آمادگى روانى مردم و ديگر آمادگی های لازم برای کاندیدا های مقامات انتخاباتی در سرتا سر کشور آماده شده باشد. یا دمان نردود که صرف کابل افغانستان نیست. شعورسیاسی مردم، حضور چشمگیر و مؤثر نهاد های مدنی، حضور قوای خارجی و تبلیغات کر کنندۀ آزادی بیان ، به مراتب متفاوت می باشد.

 

 رگبار گلوله، بمباردمان، ترور، انتحار، انفجار و رقابت های پنهان و عیان گُروه ها در جنگ  نیاتی و استخباراتی کشور های رقیب منطقه و جهان، در كشمكش قدرت، و ادعای آنهايي كه ديروز دم از جهاد فى سبيل الله ميزدند، مردم را گوشت دم توپ ساخته، جهاد برحق ملت به پا خواسته را نا عاقبت اندیشانه به  بی راهه سوق نمودند تا خود رهبر باشند و امروز تكيه بر حاكميت سيا سى را بى چون چرا حق طبيعى، قانونى و شرعى خود دانسته و نسل های جوان این سه دهه را مثل ملت متفرق مال شخصی خویش و فاقد ظرفیت و شعورسیاسی به حساب می آورند. نتیجتاً  در صورت تدویر انتخابات غیر شفاف و محدود يكى از همين ها براريكۀ قدرت تكيه خواهد زد .

 

راه حل فورى براى نجات ملت و مردم از شر اين عاملان جنگ كه همه بدون استثنأ در تبانی با بيگانه هاهستند در همين چند ماه پيشرو وجود  ندارد. مگر اینکه به همت حلقات، گروها، شخصیت های مؤثر سیاسی با سابقۀ شفاف، دستان پاک، نیت خیر، کار آگاهانه و خیر اندیشانه، با داشتن توان جسمی، شُجاعت و جرآت اخلاقی، استقلال و بیطرفی کامل از مجرای دپلوماتیک و چنگ انداختن به یگانه مرجع  مشروع و قانونی که همانا ملل متحد و شورای امنیت آن میباشد، با حمایت جهانى و فشار وارد نمودن لازم بر دولت پاکستان تا  قبل از موعد انتخابات به تشویق، ترغیب، آمادگی و امکانات عملی با ایجاد شرایط  اعتماد و اطمینان طرفین ، برای اشتراک مخالفان در پروسۀ انتخابات زمینه را مساعد و درتفاهم قبلاً انجام شده در تقسیم قدرت چون همه ميدانيم كه خدمت اصلاً برايشان مطرح نيست ، در غیاب نمایندگان انتخابی مردم، براى قطع جنگ به توافق برسند.

 

 درغیر آن تدوير انتخابات ناقص و یکجانبه بوده و صرف تعویض قدرت،  بدون پایان جنگ نیابتی، حلال مشکلات مردم تشنه به صلح نميتواند باشد .

 

در رابطه به ترس بيرون رفتن بخشی از قوای اشغالگران از كشور، اگر از تداوم حاكميت عاملان كهنه كار جنگ انصراف بعمل ميآمد ، رفتن شان یک گام  مثبت بطرف استقلال و خود ارادیت ملى ميبود .

 

هموطنان آگاه و متعهد به منافع ملی:  پس هدفمندانه بايست در دل مراكز صدور قدرت رخنه نمود.  با آگاهی از پلان های شوم و تفرقه افگنانۀ دلالان کمپنی های بزرگ اسلحه و نفت که از کوچکترین ضعف اعظمی ترین استفاده را بُرده اند و تا سرحد تجزیه کشور به نام  دفاع کاذبانه از حقوق اقلیت ها با ارائۀ  نُسخه های مُضر و غیرعملی چون نظام فدرال، یا تقسیم کشور به چند زون یا افغانستان شمالی و جنوبی، مشوق ایجاد نمودن اتحاد ها و ائتلاف های نا مقدس بین حلقات امتحان شدۀ افغانی می باشند.

 بناءً با هوشیاری و دقت کامل خواست هاى جدى تانرا برای نجات وطن مطرح ساخته و آنچه را به نفع تأمين امنيت و منافع عُلیای كشور ميدانيم، از هر امکان معقول و از هر ملاقاتی با مراجع با صلاحیت ديپلوماتیک و نه استخباراتی، کشور های ذی نفوذ توسط هر هموطن وطندوست و خدمتگذار  به مردم آنچه از دستش برميآيد به انجام رسانيد و به اين وسيله ابر قدرت را نيز از عمق منجلاب گير مانده مطلع ساخت و آرامش روح و روان  و وجدان را با رضاى پرور دگار يكجا نصيب گرديد.

 

                                 ملی یوُوالي د گد کور د ژغورولو او ساتنى ضامن دى! 

           

                                                               په درنشت

 

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *