نگاه مختصری بر استقلال کشور و وضعیت نابسامان دورۀ اخیر (طالبان) در افغانستان
خالد نیکزاد
افغانستان که در قلب قاره آسیا موقعیت دارد، کشوریست کوهستانی، محاط به خشکه، باستانی و با سابقه طولانی و قدیم، که از قرون اولیه تا قرن پنجم میلادی با داشتن وسعت و پهنای زیاد به نام آریانا مشهور بود که پس از حمله و لشکر کشی اسکندر مقدونی در سال 330 به یک دولت باختری مبدل گردید و پس از فتوحات اسلامی در قرون (17-18) میلادی به نام خراسان مشهور شد، که پس از آن امپراتوری های بزرگی همچون غزنویان، غوریان، تیموریان و … تشکیل گردید، که سلسله فتوحات آن از طرف شرق تا دریای سند و از جانب غرب تا مشهد و از طرف شمال تا دریای آمو و از طرف جنوب تا بلوچلستان گسترش یافت و از نیمه قرو ن هجده به بعد سرزمینی که امروز افغانستنان نامیده می شود کانون دولتی بود که آن را احمد شاه ابدالی تاسیس کرد:
موقعیت جفرافیایی این کشور که در آن زمان حیثیت حلقه مرکزی میان مدنیت های شرق و غرب را داشت سبب آن گردید، که افکار مذهبی و فلسفی زیادی به این سرمین راه پیدا نماید و بعد از تکامل و پخته گی به جاهای دیگر دنیا پخش گردد. همین موقعیت حساس جغرافیایی و سوابق تاریخی آن همواره سبب میگردید تا این کشور مورد هجوم، تجاوز و تاخت و تاز جهان کشایان،امپراتوران، استعمار گران و فاتحان بزرگ چون اسکندر مقدونی، کوروش کبیر، چنگیز، تیمور، مغول و دیگران قرار بگیرد.
حقیقت مسلم اینست، که در نتیجه تداوم رقابت های استعماری کشورهای همسایه به افغانستان قربانی هدف های استعمار گران گردید ولی مردم افغانستان تا آخرین لحظات مقاومت نموده و استقلال خود را با وجود تحمیل تکالیف و مشقات حفظ نموده و همواره در پی طرد استعمار گران از سرزمین خود با تعقیب سیاست عدم شمولیت در پکت ها و پیمان های نظامی سیاست بی طرفی را اختیار و در کنار سایر کشورهای بی طرف در برقراری صلح و امنیت جهانی نقش مهمی را ایفا نموده است.
کشوری که امروز افغانستان نامیده می شود کانون دولتی بود که احمدشاه ابدالی آن را در سال 1747 میلادی اساس گذاشت. اما افغانستان در مرزهای کنونی اش در دوران عبدالرحمن خان تشکیل شکل فعلی را به خود گرفت.
ضمن آنکه تاریخ مردم افغانستان که سرشار از فتوحات و دلیری دلیر مردان این مرز بوم حکایت میکند. درست در دوران گروه متحجر طالبانی در یک سکون مطلق بسر میبرد. طالبان که تحت یک پروژه خاص کشورهای ذی دخل از جمله پاکستان تکشیل گردیده بود تمام ارزش های والای اسلامی و افغانی مردم افغانستان را زیر پا و توهین نمودند، ساختار های فرهنگی تمام اقوام ساکن این سرزمین را نابود کردند. مردم را به سوی بی فرهنگی و تحمیل فرهنگ بیگانه ساختن مجبور ساختند. طالبان هیچ گاهی در بین مردم افغانستان مشروعیت قانونی نداشته اند طالبان بعد از شکست شان در گوشه و اکناف کشور دست به حملات انتحاری، اختطاف و به قتل رسانیدن مشران قومی، آتش زدن مکاتب، مراکز صحی زده و بسیار بی شرمانه خود را هم نماینده مردم پشتون نامیده اند. حال اینجا سوال است که اگر واقعاً طالبان از قوم پشتون نماینده گی میکنند آنها هیچ گاهی دست به سوزاندن مکاتب، سوزاندن مراکز صحی و … نمی زدند. و چنین اعمال شنیع و غیر قابل قبول را مرتکب نمیشدند. که این خود عدم هر گونه پیوند و وابستگی این گروه متحجر را به برادران پشتون مان نشان میدهد. مردم افغانستان دارای یک فرهنگ عالی افغانی و بینش روشن در قبال جامعه و علم و فرهنگ دارند. که رفتار و اعمال گروه طالبان برای شان غیر قابل تصور است، اصلاً پیوند دادن طالبان به قوم پشتون غیر قابل پذیرش است. و هیچگاهی این گروه نمیتواند که در میان مردم افغانستان برای خود جایگاهی بیابد.
دولت افغانستان که بعد از توافق بن به وجود آمد یگانه دولتی است که تمام اقوام و ملیت های ساکن افغانستان را گردهم جمع کرده و تحت یک نظام واحد مردمی کار مینماید. و در راستای تفاهم و ایجاد زمینه دگر پذیری کارهای بسا ارزنده نموده که ما شاهد آن هستیم هموطنان مان که دیروز با زبان تفنگ با هم صحبت مینمودند امرزو در یک وزارت خانه دولتی کار مینمایند و در سر یک میز با هم نان میخورند. تبعیضات قومی، لسانی و … حتی الامکان
فروکش نموده با آن هم جای بس تاسف است که یکی از نماینده گان مردم در گفتگوی خود با تلویزیونی خصوصی شمشاد ریاست عمومی امنیت ملی را متعصب و قوم گرا خواند. در حالیکه تمام مردم افغانستان از کار کردهای شفاف و به موقع ریاست امنیت ملی راضی بوده و یگانه امیدی که بین مردم افغستان بخصوص همشهریان کابل در راستای تامین امنیت و سایر ناهنجاری های حاکم بر جامعه مستولی است پشتیبان خود این نهاد را میدانند. ولی وکلای ما نظریات شان در ضدیت کامل با موکلین و کسانی که آنها را برگیزده اند میباشد. که دلیل این را میتوان به وابستگی های بیرونی این گونه اشخاص دانست که از وضعیت آرام مردم خوشش شان نیامده در صدد ایجاد بی اعتمادی بین مردم هستند.
با احترام
خالد نیکزاد