بسم الله الرحمن الرحیم
پیام تبریکی اعنوانی محترم عمر خطاب!
سید احمد بشیرافظلیار
برادران عزیز و منور و هموطنان ګرانقدر! از مدت چندی بود که در تلویزیون پیام افغاان تحت اداره محترم آقای عمر خطاب شخصی به اسم آقای ملازاده برنامه تحت اعنوان به عقیده خوداش اصلاح را مجری بود. که به فضل و کرم الهی و با آن درک و درایتی که جناب خطاب صاحب از خود نشان داد مع الخیر سر از ټاریخ ۱۹ ماه دسامبر ۲۰۰۹ رسمآ توسط جناب خود خطاب صاحب متوقف ګریده که من اولا به جناب خود عمر خطاب و ثانیآ به همه کسانیکه واقعآ مسلمان هستند و وحدت جامعه مسلمین را از خداوند آرزو میکنند تبریک وتهنیت عرض نموده. امیدوارم که ما افغان های ساده و دل پاک شکار همچو خفاشان نشویم. آمین یا رب العلمین.
برادران و خواهران عزیز! در هر نقطه این کره خاکی که استید و برنامه های تلویزیون سلام را که از امریکا پخش میشود و مربوط به ایرانی ها میباشد، ولی نه مربوط به دولت ایران، و همچنان برنامه ملازاده را که قبلا در تلویزیون رنګارنګ مربوط به ایرانی های امریکا میباشد و برای مدتی در کانال پیام افغان که به عمر خطاب تعلق دارد و زهرافشانی میکرد. شاید که دیده و شنیده باشید.اینکه کدام یک از این برنامه ها حق میګوید و کدام نا حق، میګذاریم به آن خالق یکتا و بی همتا که حق از آن اوست.
اما! ما باید در شرایط امروزی در جستوجوی از بین بردن فاصله ها باشیم نه ایجاد فاصله ها زیرا بودن ما در اتحاد ماست و اګر سنی هستیم زمانی هستیم که برادران شیعه ما موجود باشد و اګر شیعه هستیم زمانی شیعه هستیم که برادران سنی ما موجود باشد و این اختلافات قسمیکه پیامبر خداوند(ج) فرموده است به نفع ملت مسلمان است و همچنان شیعه بودن و سنی بودن راه رستګاری نیست مسلمان واقعی کسیست که طبق قوانین قرآن عمل کند. و قرآن کلام الهیست که به زبان عربی نازل ګردیده ولی به زبان عربی نیز ترجمه و تفسیر میګردد. یعنی هر کس که لسان عربی را دانست قرآن را نیز میداند، اشتباه است .
باید یاد آور شوم که علت نوشتن این مضمون ادعا های مغرضانه و دروغین یک تعداد از بزدلانی است که بنده را واه داشت تا عکس العملی باشد جهت سرزنش و تنبع نمودن همچون خس و خاشاکی که میخواهند مانع جریان آب رودخانه بزرګ شوند.
آری دوستان، بنده منحیث یک مسلمان میخواهم که به این یاوه ګویان یاد آور شوم که آفتاب با دو انګشت پنهان نمیشود. و ا ګر شما هر قدر بکوشید نمیتوانید که مانع در وحدت ملی ایجاد کنید. از روزی که ملازاده در تلویزیون عمر خطاب برنامه فتنه افشانی خودرا آغاز کرده بود، در هر جا و درهر نشست و برخاست ها موضع مورد بحث، این منافق زاده بود. و من به آن خدای که آسمان و زمین در ید قدرت اوست سوګند یاد میکنم که همه افغانها اګر سنی بوده و یا اګر شیعه بوده، ګفته است که این منافق از کجا آمده و میخواهد که تخم نفاق را در بین ما افغانهای بیچاره کشت کند.
همچنان کسانیکه از ملازاده و ملازاده های که در پس پرده عمل نا حق و ناروای اورا تائید و به او مهر عدالت را میدهند، یا از دین خبر ندارند یا به دام دشمن که همان انګلیس است افتاده اند و یا هم شیطان بالایشان غالب شده تا ګپ خوب را از بد تفکیک ننما یند. من منحیث یک مسلمان و افغان از کسانیکه برنامه های ملازاده را و برنامه های آقای مشکور کابلی را دیده و تماشا کرده اند میپرسم که اګر به روز آخرت و روز عدل و انصاف و روز پرسش و پاسخ عقیده دارید؟ و یک اندازه نور ایمان در وجود دارید ځداوند را بالای سر خود حاضر ببینید و باز بګوئید که کی حق و به نفع جامعه اسلامی و وحدت ملی صحبت میکند و کی حرف احمقانه، تعصب و ضد عقیده اسلامی و انسانی میګوئید.
چه دنیای است که یک شخص مجهول الهویه با آن چهره سراپا تعصب و نفرت و با آن ذهن ناقص خود آمده که در جریان صحبت به امامان اهل تشیع اهانت و تمسخر میکند و ګاهی میګوید که (حدیثی است از حضرت امام جعفر صادق و لی زود زبان خودرا تغییر داده میګوید که نه این فکر کنم که حدیثی از خود پیغمبر است). و میخواهد که به ما اسلام راستین را یاد بدهد. و اسلامی را که ما از وطن اسلامی خود واز آبا و اجداد خود با آن دل پاک و تینت مملو از آزادهګی و اخوت آموخته ایم، ګویا به عقیده این منافق زاده و همفکران او همه شرک و به دور از اسلام بوده و است. ګپ های ملازاده که در کل بدون استدلال و منطق میباشد، اصلا به کسانیکه از دین و از مذاهب اربعه و جعفری و دیګر مذاهب اسلامی اطلاع دارند، کاملا پوچ و مزخرف به حساب میآید، زیرا عالم هیچګاه به دیګران و به عقاید دیګران تعرض نمیکند.و کوشش میکرد که با حافظه ناقص خود شیعه ها را خوب ولی رهبران و پیشوایان آنها را بد ثابت کند ویا هم در صدد این بود که اثبات کند که شیعه بعد از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی در ایران بوجود آمد. و نیز همیشه در صحبت هایش میګفت که مردم عادی شیعه خوب هستند و لی مجتهدین شان و علمای شان مشرک است. که این به همان ګفته وطنی صدق میکند که میګقتند (تو خو خوب آدم هستی و از آدم صالح و با ناموس به دنیا آمدی و خداوند به پدر و مادر تو رحمت کند، اما لعنت خداوند بر پدر برادر تو زیرا او خوب آدم نیست.) زیرا این نادان در قدم اول عقیده مسلمانان را زیر سئوال میبرد در کل، مثلا در قسمت زیارت اهل القبور ویا دید و بازدید از مقبره ها را شرک میداند. بدون اینکه توجه داشته باشد که دیدن و رفتن بالای قبور اقارب و بزرګان دین چه حالت معنوی به انسان میدهد، همه را مشرک و کافر ساخته با فتوا های منافقت آمیز خود شعله نفرت و خشم مسلمین را سبب میګردد.
ما باید رفتن به زیارت اهل القبور را به دو شاخه تقسیم نمایم یکی اینکه ما بالای قبور اقارب و بستګان خود میرویم و با تلاوت آیات قران عظیم الشآن به روح آنان دعا میکنیم که خداوند آنانرا بیامرزد و خداوند از ګناهانیکه او در این دنیا انجام داده است بګذرد و عفوه نماید و وی را ببخشد. که این خود یک سنت نبوی(ص) میباشد. و یکی دیګر رفتن به زیارت قبور بزرګان دین و شهدای راه اسلام میباشد که اګر آقای ملازاده به شهادت در راه خدا عقیده داشته باشد، و ما مسلمین از رفتن بر سر قبور بزرګان دین اګر امامان شیعه ها باشد و یا خلفای راشدین باشد و یا دیګر اشخاص بزرګی که به ما معلوم است که وی در طول حیات اش یک بنده مخلص و مومن بوده و در راه خداوند بزرګ (ج) جام شهادت نوشیده است. میباشد و اګر ما برویم بر سر قبرحضرت ابوبکر صدیق (رض) و یا بر سر قبرحضرت امام حسین(ع) و در حق آنها دعا کنیم و از خداوند دانا و بینا بخواهیم که خدا یا این بنده های ګنه کارت را بیامرزو از ګناهای که در حیات شان کرده است بګذر، آیا این خود توعین به مقام همچو اشخاص و همچو بزرګانی که در حیات شان با بیغمبر بزرګوار اسلام هم کلام و هم صحبت و همسفر بودند نیست؟!!!!!. آیا ملازاده با عقل ناقص و پر از نفرت و هم فکران ملازاده به خود اجازه میدهند که همچو یک جملات را در سر قبر حضرت ابوبکر صدیق (رض) و یا اشخاص بزرګی که در راه دین از مال، جان، زن، فرزند و غیره کسانی خود ګذشتند بګویند؟!!!!!!
وسیله قرار دادن و مدد خواستن از بزرګان دین جهت برآورده ساختن خواسته های مشروع و یا در کنار قبر یک بزرګ دین رفته و از وی خواسته که در درګاه خداوند مسبب وو سیله ارزانی رضای حق برای اوو اقارب اووجمیع مسلمین ګردد. آیا این شرک است؟ وقتیکه ما بګویم که ای خدا به حق چهار یارات و به حق امام حسین ات و به حق کسیکه تو خود ګقتی که حسنین جوانان بهشت اند به ما کمک کن و یا از ګناهان ما بګذر و ما را مورد عفوه قرار بده، آیا این شرک است. اګر این شرک باشد. پس در طول تاریخ همه مسلمانها مشرک ګذشتند. و تنها یک عده قلیلی که درمذهب وهابی هستند ویا عده که آب دست عرب های وهابی را نوشیده اند ګویا نظر به این عقاید شوم، خشک، دور از منطق، استدلال و دور از اسلام وقرآن مسلمان اند. هدف از مدد جستن، به نزد خداوند (ج) واسطه قرار دادن مقربین درګاه اوست. ورنه این خداوند است که در یک لحظه همه چیز را کن فی یکون میسازد. و اوست بخشایشګر دانا، اوست رووف و مهربان وتنها اوست خالق همه مخلوقات و همه خوبی های عالم آز آن اوست.
ملازاده ها بدون اینکه بدانند مشرک زمانی انسان به حساب میآید که بدون خدای یګانه(ج) معبود دیګری را بپرستد و یا بګوید نعوذ بالله خداوند مانند دارد و یا بر خلاف آیه( لم یلد و لم یولد) عقیده داشته باشد و یا بګوید خداوند(ج) زن، فرزند دارد.بدون تحقیق و تعمق با صادر کردن فتوا قصاص میکنند، و مشرک میسازند.
فرق است بین حبیب خدا ګفتن، خلیل خدا ګفتن و یا شیردر ګاه خدا ګفتن و یا مقربین درګاه خدا ګفتن، با نعوذ بالله فرزند و همسرخدا ګفتن. من نمیدانم که کسانیکه به حج خانه خداوند(ج) نایل میګردند و قبل از آن به مدینه منوره رفته و از مزار ملکوتی و با صفای حضرت بهترین عالم حبیب خدا فخر کائینات محمد مصطفی (ص) دیدن کرده و از مقام آن حضرت (ص) و اصحاب مبارک اش طلب کمک و صداقت دربقیه امورزندګی خود نجوید. و اګر غیر از این باشد من نمیدانم که چه خواهند ګفت. استند عده از ملازاده های که میګویند. که از مرده ها کمک خواسته نمیشود و یا شهیدان را مرده خطاب میکنند، پس از آیه مبارکه (ولا تحسین الذین قتلوافی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون) آل عمران ۱۶۹ یعنی ګمان مبر آنانیکه در راه خداوند کشته شدند مردګانی هستند، بلکه آنها زنده هستند و در بارګاه پروردګارشان بهرهمندند. خبر ندارند و از خود فتوا های دروغین میدهند و افکار یک تعداد از مسلمین بیچاره را که زمینه آموختن و فراګرفتن علوم دینی و غیره علوم برای شان مهیا نبوده و از نعمت سواد بهره مند نیستند، ولی از اماق قلب مسلمان هستند و اسلام را از جان و دل قبول دارند و اګر ضرورت شود خود را فدای دین خود میکنند. چرا مغشوش کرد و یک نوع نفرت و شک را در دل های پاک آنان داخل ساخت؟ آیا این ګناه بزرګ نیست که ملازاده به جوامع اسلامی روا میدارد. باز این آدم جاهل مطابق به ګفته جناب پروفیسور داکتر عبدالستار سیرت به خود چطور حق میدهد که در مسایل اسلامی فتوا صادر کند و مسلمین را به شرک محکوم نماید.به نظر من در جامعه ما افغانها، شخصیت های مانند پروفیسور سیرت، داکترفرید یونوس و مشکور کابلی حجت الاسلام والمسلمین مصباح هراتی و باقی دانشمندان شهیر کشور که در خارج از افغانستان عزیز به سر میبرند، داریم. و اګر ما ضرورت به حل مشکلات تاریخی، فقی و غیره مسائل داشته باشیم میتوانیم که از آنها بپرسیم. و حاجت به پی رفتن و یا دنباله رو بودن خارجی ها نهایتآ کاری نیست که به نفع ملت و وطن رنجدیده ما افعانستان باشد. زیرا خارجی ها از درد های ما خبر ندارند.
همچنان یک تعداد از طفیلی های که خیلی ناچیز و اندک شمار اند نیز سر و صدا را در تلویزیون ها و یا در سایت های اینترنتی براه انداختند و به خود اجازه ګستاخی کردن و توعین کردن به امامان اهل تشیع و اولاده پیغمبر اسلام (ص) را میدهند و حتی بعضی ایشان به اختلافات و سلیقه های که با عث دوری و ایجاد فاصله ها در بین مذاهب میګردد دست زده و خود را مسلمان و دیګران را مشرک خطاب میکنند
و همچنان یک تعداد از کسانیکه خود شرم اسلام و جامعه اسلامی و افغانی هستند و با انتقاد های مملو از نفاق و کینه ذاتی که دارند و با آن درک ناچیزی که از اسلام پاک دارند به عمل کرد جناب آقای خطاب صاحب انګشت انتقاد ګذاشته و وی را فریبکار و انسان بد و خلاف کار میګویند. . و روایت های که در کتب اهل تشیع آمده است و یا احادیثی که در کتب شیعه ها توسط مجتهدین آنها نقل ګردیده آنرا به (حمار بن حمار بن حمار) تشبیع میکنند و باز میګویند که ما به اولاده پیغمبر احترام داریم. این حمار بچه ها خود بدانند که اهل تشیع اګر اهل تشیع هستند به علمای خود و به عقیده خود و با اهل بیت پیغمبر و راه امامان خود که همانا راه پیغمبرو قرآن است شیعه میباشند. و در حالیکه خود در آن لحظه به کفر داخل میشوند. زیرا از دیدګاه اسلامی هر کسی که به برادر هم دین خود حکم مشرک و کافر را بدهد، خوداش داخل شرک و کفر میګردد. در حالی که خود از جمله منافقین و کذابان قرن هستند و کوشش اینرا دارند که برنامه های ملازاده را دوباره به تلویزیون خطاب صاحب شاهد دیدن و زهرافشانی کردن باشند. این انسان های ذلیل که یکی هم عبدالله کابلی میباشد معلوم میشود که از همان دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمین میباشد که در صدد منافقت و شګاف ایجاد کردن در بین افغانها میباشد. شخصی که و یا اشخاصیکه در این فکر باشند که تجلیل از عاشورای امام حسین (ع) ترویج نفرت و ایجاد تفرقه در بین سنی و شیعه میباشد، یک افترای محض است و من منحیث یک مسلمان هیچګاه ندیده ام و نشنیده ام که یک ملا و یا یک اخوند ایرانی و یا افغانی که به مذهب شیعه مربوط باشد در منبر پیامبر نشسته و همچو یک سخن را به دهن بیاورد. و اګر هم همچو کسی پیدا شود، از جمله شیعه ها و یا سنی ها ړ یا پیرو حقیقی اسلام نیست بلکه وی نیز مانند ملازاده یک منافق است قسمی که شخصی به اسم حجت الاسلام دانشمند همچو یک ګستاخی را مرتکب شده است.
ما باید به یک چیز توافق نظر داشته باشیم که درهر جامعه، در هر کشور و در بین هر مذهب، به هر مفکوره انسان پیدا میشود، که به فتوا های خود اتحاد را صدمه میزنند. اما ما باید به حرف های جمیعی علما و بزرګان دین خود، که همانا وحدت و قبول کردن یکدیګر است با وجود اختلاف سلیقه يی که در بین است. عمل کنیم.
همچنان اختلاف در بین مذاهب وجود دارد و در بین مذاهب اربعه اختلافاتی وجود دارد که اصلا مردم ما تصور آنرا کرده نمیتوانند. مثلا در مذهب امام شافع(رح) اګر یک شخص با یک دختر کوچک دست بدهد وضوی وی میشکند و یا باطل میشود و باید که دوباره وضو بګیرد. در حالیکه در مذهب حنفی و جعفری چنین چیزی نیست. و به همین قسم اختلافات دیګری که اشخاص متخصص و اګاه از آن میدانند. اما این اختلافات، اختلافاتی نیست که با عث مشرک ګفتن یکدیګر و کافرخطاب کردن یکدیګر بانجامد. اهل علم میداند که نظر به سه مذهب دیګری از جمله چهار مذهب اهل سنت، مذهب جعفری به مذهب حنفی نزدیکتر است. و این به دلیل اینست که حضرت امام اعظم۰(رح) از جمله شاګردان حضرت امام جعفر صادق(ع) بوده است. واینکه در جامعه ما به فضل و کرم الهی اختلافات مذهبی وجود ندارد، از سبب نزدیکی این دو مذهب به همدیګر و داشتن علمای جهد و ممتاز اسلامی است که در طول تاریخ با عث وحدت و یکدلی در جامعه ما شده اند مانند علامه سید اسما عیل بلخی (رح) و دیګراشخاص و علمای معاصری که در قید حیات هستند مانند پروفیسور عبدا لستار سیرت، داکترصاحب فرید یونوس آیت الله شیخ محمد آصف محسنی مولوی صاحب ترخیلی، داکتر صاحب ایاز نیازی و غیره کسانیکه از علم و اسلام با خبر اند همیشه در صفا و صمیمیت و یکدلی افغانها را دعوت کرده اند.در آخر از همه دوستان و قلم به دستان ارزومندم تا در احیای وحدت و همدلی در قدم اول، حد اقل از فضای مجازی اینترنیتی استفاده کرده و با سفرشات اسلامی، دین ملی و اسلامی و افغانی خود را انجام داده و با نوشتن چند کلمه یا سطررضای حق را به دست آورده و افغانهای عزیز را و تمام مسلمانان را به اتحاد و یک پارچګی دعوت نموده و دل منافقین را تاریکتر و شرمندهتر بسازند.
واسلام علیکم ورحمت الله و برکاته
سید احمد بشیرافظلیار