مسئولیت والدین در پرورش اطفال!!!
اجتماع انسانی متشکل از افراد و خوانواده ها هستند که به منظور دستیابی به اهداف و خواسته های مشترک دور هم جمع شده و امورات شانرا ذریعۀ قانون تنظیم مینمایند و در این اجتماع والدین نقش بس بزرگی را ایفا مینمایند، والدین نه تنها در تربیت وپرورش افراد یک جامعه رول بس بزرگی را دارند بلکه نقش اساسی را در ایجاد جامعه سالم ایفا مینمایند، در صورتیکه والدین در تربیت و پرورش سالم اطفال شان توجه نمایند و به صورت درست مسؤلیت خودرا در قبال فرزندان و هم چنین در برابر جامعۀ انسانی انجام دهند طبعیتاً آینده آن جامعۀ مطلوب و ایده آل مبتنی بر قانون مندی خواهد بود. جامعۀ که در آن همۀ افراد و اشخاص به حقوق و آزادیهای یک دیگراحترام گذاشته، ارزشها و سنت های پسندیده را حفظ و رعایت خواهند نمود.
اما در بعضی اوقات خصوصاً در شرایط فعلی کشور ما مسؤلیت والدین نهایت سنگین بوده و باید بیشتر ازبیش متوجۀ وضعیت فرزندان شان و اعمال وحرکات آنها باشند. در جامعۀ پس از بحران و گذار که جوانان و نوجوانان در یک سردرگمی عجیب فرو میروند و قادر نیستند که خوبی و بدی را از هم تفکیک نمایند. توجه بیشتر والدین نسبت به فرزندان شان لازمی بوده زیرا در این مقطع زمانی که با هجوم انواع فرهنگ ها مواجه هستیم و دشمنان ملت ما با راه انداختن تبلیغات وسیع میخواهند بر سرنوشت جوانان و نوجوانان نفوذ نموده آنها را بحیث وسیله و ابزار در جهت تحقق اهداف شان قرار دهند، قابل توجه پنداشته میشود.
البته پس از سه دهه بحران و خصوصاً دوران سیاه و قرون وسطایی حکومت طالبان نه تنها زیر بناهای اقتصادی فروریخت بلکه زیر بنا های اجتماعی و ارزشهای فرهنگی نیز صدمۀ های جبران ناپذیر را متحمل شدند، نتیجه این همه بحران ها فاصله گرفتن جوانان و نوجوانان از ارزشهای دینی، فرهنگی وسنتی جامعۀ افغانی ما است تعابیر اشتباه و تفاسیر نادرست طالبان وارونه جلوه دادن ارزشهای دینی و مذهبی، اینها همه باعث شد که جوانان از دین فاصله گرفته به سنت ها پشت کنند، چون همیشه اعمال و حرکات محک واقع میشوند و مورد آزمایش قرار میگيرند. به گفته بعضی ها اعمال و حرکات انسان مؤید شخصیت شان ا ست نه شعار و گفتار. طالبان باوجودیکه تحت نام اسلام و عدالت اسلامی در افغانستان آمدند اما اعمال و حرکات منافی اسلام را انجام میدادند، بناً جوانان و نوجوانان بدون اینکه در درون دین وارد شوند و ارزشهای درون دینی را درک کنند، اعمال و حرکات گروه طالبان را نماد از دین دانسته و در نتیجه باعث ایجاد فاصله بین این طبقه از جامعه با دین گردیده و گرایششان به ارزشهای بیگانگان و پشت کردن به فرهنگ و عنعنات شان نتایج منفی بوده که جبران آن در مدت زمان اندک محتمل به نظر میرسد.
متأسفانه امروز ما در جامعه خود با افزایش فساد اخلاقی و زیر پا نمودن ارزشها وهنجار های اجتماعی و روند روبرشد ابتذال مواجه هستیم، نوجوانان ما با عدم رعایت اخلاق اجتماعی و ارزشهای دینی به منجلاب فساد گیر افتاده اند، اگر این روند ادامه یابند شاهد صدمه های جبران ناپذیر بر پیکرجامعه خواهیم بود.
اما والدین عزیز! امروز شما دربرابر جامعه و فرزندان تان مسؤلیت بس عظیم دارید، به گفته گاندی رهبر فقید هندوستان تربیت و پرورش انسان از آوان تولد تا هفت سالگی برابر است با مابقی کل عمر یک فرد، درین سن که اطفال دائماَ در فامیل و در آغوش گرم خانواده میباشند همۀ خوی، کرکتر و شخصیت والدین کاملاً برروی اطفال تأثیر وارد مینمایند و اطفال درصدد تقلید از والدین بر میایند و کوشش میکنند که اعمال و رفتار والدین را در وجود خود نهادینه نموده و آنها را ملاک عمل قرار دهند. از سوی دیگر زمانی که طفل در سن نوجوانی میرسند خواسته ها تغیر نموده و آرزوهای جدید در وجود شان ایجاد میشوند از یک طرف میل به استقلالیت و از جانب دیگر وابسته گی به فامیل دو خواسته میباشد که همیشه در جدل میباشند، همچنین خواهشات نفسانی در وجود شان بیشتر شده و در سدد برآوردن این خواسته ها میگردند، اگر در این مرحله کنترول نشوند به منجلاب بدبختی و فساد می افتند، از طرف دیگر در این سن از خانواده در اجتماع بزرگتر راه پیدا نموده که در آن اجتماع اشخاص متفاوت زیست مینمایند، ممکن در این سن دوستان نا باب برای خود پیدا نموده و یا قربانی خواسته های افراد خلاف کار گردند، چون همیشه افراد هرزه و بیهوده در صدد شکار نوجوانان هستند و خیلی زود میتوانند نوجوانان را به دام خود بیاندازند، اگر والدین در این سن به وضعیت نوجوانان توجه ننمایند و یا مواظب رفتار آنها نباشند آنها گمراه شده و به افراد خلاف کار مبدل میگردند. از سوی دیگر محیط خانواده باید یک محیط امن و با صفا باشد و والدین باید توجه جدی نمایند که از پرخاشگری اجتناب نموده و به خواسته های نوجوانان شان رسیده گی و با نصیحت و کنترول اعمال انها مانع افتادن شان در باتلاق ویرانگری و هرزه گی شوند، چون اجتماع متشکل از خانواده است و خانواده کوچکترین شکل از اجتماع است. بناً خانواده سالم اولاد سالم تربیت نموده و به جامعه عرضه مینمایند.
در این صورت جامعه بسوی رستگاری، ترقی و تمدن گام برمیدارد. به امید همچو جامعه.
بااحترام
زاهد اساس