مردن بخاطر دروغ — داکتر نثار احمد صمد

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

مردن بخاطر دروغ

 

نویسنده : نثار احمد صمد

 

آیا با کشته شدن اسامه بن لادن « جنګ با تروریزم ! » خاتمه خواهد یافت ؟ قطعأ نه ، بلکه بدلیلی شدید تر خواهد شد که القاعده سابقأ صرف در ( توره بوړه ) تمرکز داشت ولی امروز در جهان عربی و اسلامی ، حتی در اروپا و غرب فعالیت میکند .

 

این یک حقیقتِ تلخ است که عساکر امریکایی در افغانستان و عراق برای دروغ کشته میشوند . هر یکِ آن قربانی هوس های قصر سفید ، سرمایداران بزرګ ، تسلط امریکا بر جهان و جاه طلبی های اسلحه سازان شده است . چنانچه ( ۴۴۵۵ ) عساکر امریکایی در عراق و ( ۱۵۷۰ ) دیګر آن در افغانستان صرفأ برای دروغ کشته شده اند .

ببنید در اثنای جنګ جهانی اول ۱۱۷۰۰۰ عساکر امریکایی بهلاکت رسیده اند ، در طی جنګ جهانی دوم بتعداد ۴۰۵۰۰۰ سربازان امریکایی کشته شده اند ، در جنګ کوریا ۵۴۰۰۰ عساکر امریکایی بقتل رسیده ، در ویتنام ۵۸۰۰۰ عساکر دیګر امریکایی به هلاکت رسیده ، حالانکه در عراق و افغانستان ( ۶۰۲۵ ) سرباز دیګر امریکایی کشته شده اند .

بیایید دروغهای عمدهً واشنګتن را در زمینه با درنظر داشت مدارک تاریخی و مؤثق بررسی نماییم :

 

اول ـ بزرګترین دروغ آنها اینست که میګویند ما در حال « جنګ با تروریزم ! » هستیم . ولی تروریزم یک هستی یا موجود نبوده بلکه یک تاکتیکِ است که نه دارای کدام کشوری بوده و نه هم سربازان مشخصی ، نه دارای وجود فزیکی بوده و نه هم جبهه ای معینی ، نه یونیفورم داشته و نه هم جنرالها ، نه دارای اردو بوده و نه هم کدام فرقه ای . . .

فلهذا ، این جنګ باالاعم در جهان اسلام و باالاخص در افغانستان به دروغ جریان داشته است . رهبران القاعده در افغانستان نه بلکه در پاکستان هستند لیکن جنګ در افغانستان با طالبان جریان داشته است .

ببنید ، طبق ادعاها قوای امریکایی اسامه بن لادن را در ایبت آباد یعنی در مجاورت اسلام آباد بقتل رسانید ، لیکن برای قتل وی تا دیروز در وزیرستان و سایر مناطق قبایلی هزاران مردم بی ګناه راه کشته اند که تا هنوز هم جریان دارد . معهذا ، خون امریکاییها و افغانها به دروغ ریختانده میشود . 

 

دوم ـ بزرګترین دروغ آنها اینست که میګویند این جنګ لازمی و حتمی بوده است : چند ماه قبل از حملهً اتومی بر هیروشیما و ناګاساکی ، وقتیکه شهر توکیو تحت بمبادرمان هوایی قرار داشت و هزاران باشنده آن اعم از زن و طفل بهلاکت رسید ، قوماندان امریکایی آن عملیات ( کرتیس لی می ) چنین اعتراف نمود : « ما میدانیستیم که در اثر به آتش کشیدن این شهر زنها و اطفال بیشماری کشته خواهند شد . ولی این کار باید میشد . » بلی ، اینست معیار جنګ امریکایی !

چه ، ستنلی مک کریستل قوماندان معزول امریکایی در افغانسان نیز اعتراف نموده که : « ما عدهً زیاد مردم ملکی را به ګلوله بسته ایم و بسیاری آنها را بهلاکت رسانیده ایم و بر طبق معلومات من یکی از آنها نیز کدام تهدید واقعی بر علیه ما نبود . » واقعأ هر چند نفر ملکی اګر کشته شوند خیر است ، ولی پیروزی باید حاصل ګردد !

 

سوم ـ دروغ دیګر شان اینست که میګویند مردم ما خواهان این جنګ هستند : جالب اینکه خودِ رونالد ریګن اعتراف نموده بود که : « این حکومات بوده ، نه مردم که جنګ می خواهند . » واقعأ هم این سیاسیون کهنه فیخی هستند که جوانان را به جنګ سوق داده و می کشند . آنها خودش در آرتش فرزندان نداشته ، لهذا جنګ طلب هستند و دنیا را ویران می کنند . این همه سرمایداران بزرګ ، دلالها و دست نشانده های آنها هستند که بخاطر منافع خودش جنګها را تحمیل نموده و به دروغ خون می ریزند .

 

چهارم ـ دروغ دیګر آنها اینست که میګویند جنګ دارای رباینده و بازنده است : ولی حقیقت اینست که جنګ هیچګاه رباینده نداشته بلکه به این یا آنګونه حتمأ بازنده یا متضرر میشود . هر جناح در جنګ متحمل تلفات جانی و ضایعات مالی میشوند . هیچ کدام جنګ به خونی که در آن ریخته شده ، نمی ارزد .

امریکا همین امروز به اثر جنګهای عراق و افغانستان ۱۴ تریلیون دالر مقروض شده و کسر مالی آنکشور به ۱٫۷ تریلیون دالر رسیده و همچنان ۹٪ جمعیت آن بیکار هستند که در تاریخ نظیر نداشته است .

 

پنجم ـ دروغ بزرګ دیګر شان اینست که میګویند جنګ به اقتصاد مفید تمام میشود : ولی حقیقت اینست که جنګ آینده ای همانند زلزله ، سونامی و یا طاعون را ببار می آورد . زلزله به شرکتهای ساختمانی آینده ای خوبی داشته ، و کولرا یا وبا هم به داکتر ها ، فابریکاتِ دواسازی و شفاخانه ها آیندهً درخشانی دارد، نه به قربانیان آن.

 

ششم ـ دروغ بزرګ دیګر شان اینست که میګویند جنګها ناجی و محافظ ارزشها و آزادیهای ما هستند : ببنید نیروی مسلح امریکا بنا بر اراده و فیصلهً خود شان بحیث پولیس جهان در امده است . امریکا نیروهای مسلح خود را در ۱۵۹ کشور جابجا ساخته است . آنها ادعا میکنند که اګر افواج ما برای جنګ به افغانستان ګسیل داده نمیشد ، القاعده برای تعقیب ما به واشنګتن و نیویارک می امدند ! درحالیکه ریًس عمومی سی آی ای ( لیون پنیتا ) خودش اعتراف نموده که در افغانستان بتعداد ۵۰ ـ ۱۰۰ فعالین القاعده باقی مانده است و بس . چه ، قوماندان عمومی قوای امریکا در افغانستان ( جنرال دیوید پترس ) نیز چنین میګوید : « القاعده دیګر در افغانستان عملیات کرده نمی توانند . » که چنین بوده ، پس یکصد هزار عساکر امریکایی و چهل هزار نیروی دیګر خارجی در افغانستان برای چه و با کی می جنګند ؟ پس آیا این یک جنګ تحمیلی ، نا مشروع و ظالمانه نیست ؟

 

اګر مسألهً دفاع ارزشها و آزادی های امریکا در افغانستان باشد ، پس شصت هزار عساکر امریکایی در جرمنی کدام آزادی ها را دفاع میکنند ؟ ۳۵ هزار نیروی امریکا در جاپان کدام ارزشهای امریکایی را محافظه میکنند ؟ ۳۲ هزار عساکر امریکا در کوریای جنوبی کدام آزادیها را حفاظت میکنند ؟ به همین ترتیب در ایتالیا ۱۲ هزار و در انګلستان ۱۱ هزار نیروی امریکایی کدام ارزشها و آزادیها را سیانت میکنند ؟

 

ببنید ، نیروهای غربی هر روز در افغانستان ۲ ـ ۳ نفر ملکی را میکشند ، امریکاییها هر شب به خانه های مردم یورش ناګهانی برده و آنها را بقتل میرسانند که این عمل خلافِ همه قوانین و موازین بین المللی میباشد ، هزارها جوان افغان از سالها بدینسو در بګرام بحالت غیر انسانی زندانی هستند . آیا اینست دفاع تمدن یا آزادی های امریکایی در افغانستان ؟ در افغانستان بکدام منطق و کدام ارتباط ارزشهای مدنی و آزادی های امریکایی زیر پا و یا تباه شده که امریکا و غرب از ده هزار کیلومتر دور به اینجا سرازیر شده و دفاع آنرا میکنند ؟ فلهذا ، این دفاع ارزشها یا آزادی های غرب نبوده بلکه دفاع « منافع » آنها است لیکن به دروغ انسانهای خود و ما را میکشند .

 

اهداف ظاهری حملهً امریکا بر افغانستان و اشغال آن چه بوده است ؟ آیا آن عبارت از فضیحت و امحای القاعده بود ؟ سرنګونی و شکست طالبان بود ؟ تحمیل دیموکراسی بود ؟ امحای عقیدهً اسلامی « افراطی ! » بود ؟ کشتن تروریست ها بود ؟ از بین بردن زرع و تجارت مواد مخدر بود ؟ رهایی زنهای افغان از ظلم و ستم بود ؟ و یا غیره بود ؟ ولی حقیقتِ تلخ اینست که اګر یکی از اینها دروغ ثابت ګردد ، دیګری بلا تأخیر جای آنرا می ګیرد !

محقق ورزیدهً امریکایی ( چارلی ریز ) چنین مینویسد : « از سال ۱۹۴۵ بدینسو هیچ کشور بر علیه ما جنګ را اعلام ننموده است لیکن ما با کشور های زیادی وارد جنګ شده ایم . معذالک ، از همین سال بدینسو همه جنګهای ما برای آزادی و دیموکراسی نبوده بلکه بخاطر منافع سرمایداران بوده است و هر چند سربازیکه کشته شده ، همه قربانی هوس ها و جاه طلبی های قصر سفید شده، نه بقای امریکا . »

 

بلی ، حقایق فوق ثابت میسازد که امریکا در افغانستان جنګ را بنام یکی با دیګری براه انداخته است . چنانچه این جنګ بر علیه تروریزم اعلام شده ولی با طالبان در جریان است . امریکا بدون براه انداختن جنګ یا داشتن کدام دشمن ، یک کشور بیکار و بی هدف است . جورجن تودنهافر عضو سابق پارلمان جرمنی میګوید که : « ما کاملأ آن چیزی را تولید میکنیم که بر علیه آن ادعای جنګ میکنیم ، » یعنی تروریزم . والسلام ، ( ن . صمد )    

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *