سالگشت آزادی — حميد

 

 

سالگشت آزادی

 

نوشتۀ حميد


 

 

ملت ها ، اقوام و دول مختلفی روزی دارند که آنرا بنام آزادی نامزد کرده اند، این روز را گرامی میدارند، نه بخاطر اینکه وقت زیادی خودرا با آن سپری نمایند بلکه بخاطر این است که أثر این روز در نسل های بعدی بجا مانده واز آن روز بصفت منبعی برای توحید صفوف مردمانی که در خوب و بد باهم شریک اند استفاده گردد. درین روز معمولا تجارب و اندوخته های گذشته را و بخصوص وقایعی که سبب برگزیده گی اینگونه روز ها میشوند توسط مجربین و آگاهان برای نو باوه گان گوشزد میشود تا نسل های بعدی نیز اگر ضرورت افتید همچو بزرگان و اسلاف خویش مسئولیت خودرا در قبال وطن و مردم خویش اداء نمایند.

 

تاریخ معینی برای این روز هرگز نمیتواند ابدی باشد بلکه میشود که تا زمانی واقعۀ سبب برگزیدن روز مشخصی برای تجلیل و نام گذاری روز ملی، روز آزادی و استقلال باشد ولی بعد از مدتی چون حالتی دیگر، واقعۀ دیگر، جهد و مبارزه دیگری رخ میدهد بناء تاریخ جدید را بنام روز ملی یاد میکنند و معقول هم است زیرا این واقعه تازه بوده ، با وسایل و میتود های جدیدی سرو کار داشته که بیشتر برای نسل های بعدی قابل فهم و درک است چنانچه از آن بهتر میتوانند برای خود آموخته هایی سرهم کنند، تجاربی بیاندوزند، خلل هایی که در هنگام این مبارزه رخ داده بود بررسی شده و برای آیندگان دروسی باشد تا دیگر در آن اخطا و اشتباهات نیافتند و یا آنرا به حد اقل برسانند. در پهلوی آن از جانبازی های جانبازانی که باعث شدند تا مردم و کشور به چنین شرفی برسند یاد آوری شود و اندکی ادای حقشان را کرده باشند ، از خیانت خیانت کاران و فرزندان نا اهل وطن هم یاد گردد تا در آینده مردم به چنین رذالتی دست نزنند.

 

 

در افغانستان هم زمانیکه ما از نعمت آرامش بهره مند بودیم روزی را بنام روز استقلال روزی که مردم ما بعد از مبارزات و مجاهدت های زیادی در مقابل اطماع استعماری انگلیس توانستند اختیار سرنوشت خویش را بدست خود گیرند، تجلیل میداشتند، اما زمانیکه وطن مان باردیگر و از ناحیه دیگری مورد هجوم قرار گرفت، زخمهای عمیق تری بر پیکر وطن ما وارد گردید، دردهای شدید تری مردم مارا در هم فشرد و بلاخره با سرفرازی تمام توانستند که آن یغما گر و مزدوران

وی را بزانو در آورند و وطن را از لوث بیگانه زبون پاک کنند،روز و تاریخ جدیدی برای بزرگداشت هموطنان ما سربلند کرد: 26 دلو.


 

همۀ آن روزگاران را باید گرامی داشت!، ولی تاج ونگین آنها روز 26 دلو است که در چنین روزی آخرین خرس قطبی خونچکان و سرخم خاک ما را ترک گفته با دردهای بیشماری به خانه خودش برگشت کرد.

 

 

سال 1367 = 1989 سالی که روسها دیگر دندان طمع خود را در افغانستان ازدست دادند . ملتی فقیر اما پرغرور و آزاده مثالی شد از آزاد منشی، شجاعت و سر سپردگی برای وطن و دین شان. گرچه این غرور و افتخار با وقایع شرم بار بعدی خدشه گرفت اما هرگز از اهمیت بزرگ این تاریخ گرانبار نباید کاست. این روزی است که مردم ما باید انرا با افتخار به نسل های بعدی یاد آوری نمایند به انها بفهمانند که ازادی متاعی نیست تا آنرا در بازار و یا چارسو بدست آورد بلکه گوهری است که از عصاره استخوان جمجمه های بزرگمردان و شیرزنان وطن، از مرواریدهای چشمان یتیمان و بیوه زنان، از مویه های کودکان در بدر وعروسان بیوه شده در دروازه حجله ها تهیه میگردد و با صبر ایوب و سربازی اسماعیل بقوام میرسد تا نوالۀ گوارایی باشد برای بازماندگان و آیندگان. فراموش کردن این روز گناهی بزرگ بوده و خیانتی است درمقابل آن فداکارانی که سرشان را زیر زنجیر تانکهای یورشگران گذاشتند تا آنانرا در بحر خون خویش غرق نمایند.

فراموش کردن این روز همپایی با مزدوران و جیره خواران آن استعمار خواهد بود. مزدورانی که با هزاران نیرنگ و اغوا گری میخواهند یاد این روز را از صفحه اذهان مردم بشویند.

26 دلو هرسال روزی میمونی است در تاریخ وطن ما. یاد این روز همیشه زنده باد. شهدای راه آزادی گرامی باد و بهشت برین جایگاهشان.

 

 

 

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *