استيضاح سه وزير امور امنيتی کابينه توسط مجلس نماينده گان… -احمدذکی عظيمی

 

استيضاح سه وزير امور امنيتی کابينه توسط مجلس نماينده گان و پرده برداری از مداخلات کشور پاکستان.

امروزشاهد آن هستیم که مجریان حکومات توسط مردم بطور مستقیم و یا غیر مستقیم تعین گردیده و وضاحت خواستن و جواب دهی در موارد مختلف کشور از وزرأ توسط همین مردم و یا نمایندگان شان صورت می گیرد .

افغانستان که عضو از جامعه بین المللی محسوب می گردد و توانسته است یک نظام دموکراتیک و قانونمند را در جامعه افغانی پیاده نماید . امروزه نظام پارلمانی موجوده این کشور مجال این را برای مردم افغانستان داده تا در مواقع مختلف از کارکردهای قوه اجرایه دولت واز جریانات کاری شان به نمایندگان مردم معلومات ارایه بدارند .

مهم ترین وسایل نظارت و کنترول اعمال وزیر یا هیات وزیران ، که قوانین اساسی در اختیار پارلمان ها قرار داده اند به قرار زیر اند .

1 بحث و مزاکره عمومی :

2 پرسش :

3 استیضاح :

در مبحث اول بحث ومزاکره عمومی قوه مجریه ، مملکت است در فواصل معینی از ادوار تقنینی ، پارلمان را از برنامه ها و اعمال خود آگاه سازد . این تکلیف موجب آن است که اعضای پارلمان بتوانند قوه مجریه را زیر نظارت گرفته ، اعمال این قوه را ارزیابی نمایند و در سنجش عملکردها موضوع خود را نسبت به وزیران تعین کنند . در ایالات متحده امریکا ، ریس جمهور ، علاوه بر پیام سالانه خود به کنگره ، سالانه حدود سی گزارش نیز ، مشتمل بر تفصیل عملکردهای خود ، به کنگره تقدیم می کند و وزیران نیز هر کدام در حدود وظایف و حوزه اختیارات خود ، گزارش های لازم را به کنگره تقدیم می دارند .

در مبحث پرسش : پرسش نماینده گان از وزیر ، یکی از شیوه های مهم اطلاعات گیری از چند وچون مسایل اجرائی و کنترول قوه مجریه در رژیم های پارلمانی است . حق پرسش کردن از وزرأ و یا نخست وزیر ، قاعدتاً د رچهار دیوار رژیم های پارلمانی و متعاقب بر قراری مسولیت سیاسی وزیران در برابر پارلمان، به وجود آمده است . اما پس از طرح پرسش از سوی نماینده ، نخست وزیر و یا وزیر مسوول به آن پاسخ می گوید و ظاهراً قضیه خاتمه تلقی می گردد، به بیان دیگر ، ابزار پرسش ، دارای ضمانت اجرای مستقیم نیست و لزوماً به دنبال آن رائ گیری به عمل نمی آید . لزا در بسیاری از کشورها نیز که قوه مجریه دارای مسولیت سیاسی در برابر پارلمان نیست ، این شیوه بر قرار شده است ، پرسش بر دو قسم است کتبی و شفاهی .

قاعده تاً شفاهی بودن یا کتبی بودن پرسش ، منوط به اراده نمایندگان است که از وزیر شفاهی توضیح بخواهد یا به صورت کتبی . در اغلب کشورها پرسش کتبی بر خلاف پرسش شفاهی در مجلس ، پاسخ فوری و عاجل می طلبد ، و همیشه نخست وزیر یا وزیر مسول ، فوراً مسول پاسخگو هستند .

پرسش د رچهار جوب حقوق انگلستان شکل گرفته و از قرن نوزدهم به بعد این گونه حق کنترول و باز بینی حکومت توسط پارلمان ، امری محتوم گردیده است . ارین مسیر پرسش کردن از وزرأ جز رایج ترین شیوه های نظارت پارلمان به شمار می آید . از سال 1902 به بعد طرح پرسش کتبی تعمیم یافت و امروزه تعداد پرسش های کتبی مجلس عوام از وزرأ به هزاران مورد در سال می رسد .

استیضاح : استیضاح ، برنده ترین سلاحی است که پارلمان می تواند به وسیله آن ، ضمن اطلاعات گیری از عملکرد قوه مجریه ، نخست وزیر و وزیران مسول را وادار سازد که خط مشی و شیوه کارکرد خود را خود با خواست اکثریت پارلمان سازگار نمایند .

استیضاح دارای دو خصلت اساسی است .

1 مزاکرات عمومی را در جلسه علنی مجلس باعث می شود و در نتیجه پارلمان را از کم و کیف سیاست های اجرای و نوع عملکرد وزیر یا هیات وزیران آگاهی می کند .

2 دارایضمانت اجرایی مستقیم سیاسی است . به این عبارت که مزاکرات یا رائ گیری خاتمه می پزیرد و رائ نمایندگان ، نمودار رضایت یا عدم رضایت پارلمان از قوه مجریه به شمار می آید و خلاصه ، حیات هیات وزیران را به واکنش پارلمان منوط و مربوط می کند .

واما در افغانستان نوع سیستم استیضاح در جلسه علنی و پرسش هم بطور شفاهی و سوال جواب صورت می گیرد . مساله استیضاح وزیران دفاع ، داخله ، و امنیت ملی بخاطر توضحات در رابطه به هشتم ثور حقایق و رازهای را به اذهان عامه رساند که پند آمیز بود به این ملت در خواب خفته .

رئیس عمومی امنیت ملی که دستان خارجی و همسایه جنوبی ( پاکستان ) را در قبال این رویداد تاریخی مردم افغانستان دانست و افزود امروز یکبار دیگر خاک و مردم ما مورد تجاوز و مداخله پاکستان قرار گرفت ایشان که به طور مستند صحبت مینمود به نمایندگان مردم افغانستان در شورای ملی وانمود کرد که درین مورد اسناد و شواهدی دال بر مداخله پاکستان دارد در دست دارند . بزرگان گفته اند (( چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است )) طوریکه از طریق رسانه های اطلاع رسانی به نشر رسیده و مردم نیز آگاهی کامل دارند . حکومت تازه تشکیل پاکستان اعلان توافق و همکاری با طالبان پاکستان نموده است . مبنی بر عدم انجام اعمال تروریستی در خاک پاکستان و سوق دادن این گونه حملات به خاک افغانستان این خود شواهدی واضح و روشنی از مداخلات پاکستان در امور داخلی افغانستان که همه میدانند است . این یک الهام و درس عبرت است برای مردم افغانستان اعم از مقامات دولتی ، روشن فکران و … زمانیکه اتباع یک کشور منافع ملی خود را در خطر می بینند حتی با تروریستان کنار میآیند ولی اتباع افغانستان چنین درکی را دارند یا خیر ؟ اگر دارند فرصت و روندی که همه جوامع طرفدار آن است تا صلح در این کشور تحکیم یابد . این در حالیست که تمام مردم با عقل کامل و فکر و اندیشه که دارند میدانند که پاکستان در هیچ یکی از برهه های تاریخی و به هیچ یکی از حکومات و اقوام افغانستان به جز حکومت مستبد و سیاه طالبان که تمام زیربنای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و … افغاستان را از میان بردند . دلچسپی و علاقه مندی نداشته و ندارند و همیشه در صدد تخریب و یرانی کشور ما بوده اند . این برای مردم این سرزمین است که از عقل و تفکر خود در هر مقام و موقفی که هستند میباشد به سهم خود نگزارند که این سرزمین بار دیگر در دست کسانی نیفتدد که به انسان این سرزمین خیر حتی به دین مقدس اسلام که کاملترین دین آسمانی است توهین نموده که امروزه صدمات آن را تمام جهان اسلام می کشد .

پس ای هم وطن مسلمان ! ای انسان که خداوند تو را خلیفه خود در زمین گماشته است نظر تو در مورد این فدوا که حملات انتحار در آنجا ( پاکستان ) حرام و درین جا ( افغانستان ) روا پنداشته میشود چیست ؟؟؟

بااحترام

احمد ذکی " عظیمی "

 


 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *