گفت وشنود با آقای محمد زرگرپور ، شاعر کشور ما مقیم المان — فضل الرحيم رحيم

  گفت وشنود با آقای محمد زرگرپور ، شاعر کشور ما مقیم المان   فضل الرحیم رحیم ، خبرنگار آزاد   من در شعر  دنبال آرامش هستم ، شاعر یک ذاتی دارد که همان خلوت و آرامش درونی و تحیّر های او در برابر جمال و جلال است ،  شاعر برای آرامش خود شعر می[…]

هـوس — محمد عارف يوسفی

  هـوس   ای که صد بار کرده ای ما را پریشان لعنتی میکُشی آخــر تــو ما را دل بــه آرمان لعنتی داده ایــم بــربـاد به سودای تو ما ها زنـدگـی کــرده ای مــا را ازیـن سودا پشیمــان لعنتی دیــده هــای مــا نمـــودی کـور  انـدر انتظار میــروی حــالا ز پیش  مــا چــه آسان لعنتی گاهی[…]

عبث — محمد عارف يوسفی

  عبث   محمد عارف يوسفی   عمری زشوق بکوی تـورفتـم ولی عبث دیــوانــه و بیمــار تــو گشتــم ولی عبث با آب دیـــده هـای وفــا و صفــای خـود هر جور وهـرجفای تو شُستم ولی عبث تا بینمت به خـواب تـرا ای عــزیــز من شب ها  بیـاد وصـل تـوخـفتـم ولی عبث تـا پـا درون کلبــه ی[…]

گرفتار — محمد عارف يوسفی

  گرفتار   محمد عارف يوسفی   من امروز      مثل هر روز            دست انداختم گرفتم باز    گرفتم این قلم را      به دور گردنش پیچانیدم انگشت گرفتم از گلویش  فشردم    فشار دادم       فغانش را کشیدم          فغانش را شنیدم             به فریاد شد و این را… به کاغذ گفت    […]

مـعتــادِ محـبت — محمد عارف يوسفی

  مـعتــادِ محـبت   محمد عارف يوسفی   پایِ مـن درلای عشق بنــد مـانـد و گشتـم مبتــلا مـن شدم بـربـاد و گیـر مـاندم درین یک ماجـرا تــا نخستیــن سگـــرتِ عشقــم نهــادم در دهـــن خــیلی زود گشتـــم بــه تنبــاکــو و دودش آشنــا تـا صعــودِ عشـق بیـــابم گــامی رفتـم در جـــلـو سر نمــودم چــرسِ عشق را بـا هــزاران اشتهـا بـه[…]

بیدلستان و گلدسته ( دو کتاب در یک جلد) — امان معاشر

  بیدلستان و گلدسته (دو کتاب در یک جلد)     حبيب الله (همنوا) چغتايی   کتاب اول: بیدلستان (جلد هشتم)!        نظم ونثر                           کتاب دوم: گلدسته (جلد نهم )      انتخاب وگرد آوری                    مولف، مهتمم و ناشر: حبیب الله ((همنوا )) چغتایی سال: 1388 هجری خورشیدی – 2009 میلادی محل چاپ: استانبول – ترکیه[…]

گفت و شنود فضل الرحیم رحیم ، خبر نگار ازاد با ولید تمیم — فضل الرحيم رحيم

  گفت و شنود فضل الرحیم رحیم ، خبر نگار ازاد با ولید تمیم ، نویسنده و طنز پردازی که د رهمین تازگی ها مجموعهء طنزی را بنام " مداریان و جادوگران " بدست چاپ سپرده است .     – اقائی ولید تمیم ، تا جائیکه من از شما و کار های روزمره تان[…]

گفت و شنود فضل الرحیم رحیم خبرنگار ازاد ، با داکترپروین پژواک — فضل الرحيم رحيم

  گفت  و شنود فضل الرحیم رحیم خبرنگار ازاد ، با داکترپروین پژواک ، شاعر و داستان نویس کشور ما مقیم کانادا     داکتر پروین پژواک ، در سال 1967 در شهر باستانی کابل پایتخت افغانستان به دنیا آمده است.و از انستیوت طب ابوعلی سینای بلخی ، فارغ تحصیل گشته است.شعله ور شدن جنگ[…]

موسم وصل — محمد عارف يوسفی

  بهترین تبریکات و تمنیات نیک خود را به مناسبت فرارسیدن سال نو و بهار نو به تمام هموطنان عزیزم تقدیم میدارم. و ازپروردگار مهربان استدعا میکنم که سال ۱۳۸۸ خورشیدی را  در کشور ما سال صلح و صفا سال آرامی و ترقی و سال اخوت برادری  بگرداند. آمین   موسم وصل ای دلـــربــا بیـــا کــه[…]

کوهِ عاطفه — محمد عارف يوسفی

  روز زن را برای تمامی زنان بخصوص زنان غمدیده ی کشورم تبریک گفته آرزوی خوشبختی همیشگی ایشان  را از بارگاه ایزد متعال دارم.   کوهِ عاطفه محمد عارف يوسفی   روز تــو بـادا مبـــارک بـر تـو زن ای تــوکــوهِ عـــاطفـــه انــدر بــدن تــو گـــل زیبــای هـر بـاغ و چمــن ای تو سوسن ای توریحـان، نسترن گنـج تـویی[…]

سخنی با مجید قیام ریس مرکز فرهنگی وخانه مولانا در شهر وانکوور کاناد — امان معاشر

  سخنی با مجید قیام ریس مرکز فرهنگی وخانه مولانا در شهر وانکوور کاناد   مرکز فرهنگی وخانه مولانا در ناحیه برنابی شهر وانکوور موقعت داشته که به همت هموطن وطنپرست ، ژورنالست موفق وهنر مند پر آوازه افغانها درین شهر در سال 2007 آغاز فعالیت نموده است. در رابطه سخنانی داریم با آقای مجید[…]

شگوفه های احساس — امان معاشر

  شگوفه های احساس ارسالی محترم امان معاشر   مجموعه شعری محمد اسحق ثنا(شگوفه های احساس)حاوی 26 قطعه شعر از چاپ برآمد. سروده های این اثر تصویری از عشق وحقایق است که زیبا در ذهن ان نقش بسته وروی کاغذ آمده است.   (دلدارپر از عشوه و تمکین شده امروز      شاداب تر از ناله ونسرین[…]

وگرنه خری بود درسيستان — عبدالاحد تارشی

  وگرنه خری بود درسيستان   اثر محترم عبدالاحد تارشی برگرفته شده از: سايت محترم سرنوشت   يکی از سران الحاد  مارکسستی واز جنايتکاران درجه يک دوران تجاوز شوروی که گهگاه برمقدسات ملت مسلمان افغانستان با استفاده  از کتابهای ملحدين ايرانی ومستشرقين متعصب می تازد، اخيراً  اعتراض کرده است که چرا به زنها اجازه داده[…]

کاش — محمد عارف يوسفی

    کاش محمد عارف يوسفی   کاش من چون اشکی بودم که چکد ازچشم یار میشدم نابــود به یک مــــژگان زدن بی اختیار یــا که چــون شبنم فتــــاده بر سر و روی گلی زنــدگی ام مختصر میشد به یک صبـح بهـــار میشدم محــو و فـــراموش از نگـاه هـــر کسی از نشیب و از فــراز[…]

مسافر — محمد عارف يوسفی

  مسافر   محمد عارف يوسفی   به غـربت زنـدگی ایـدل به تــدریج سوختن باشد مسافر هر کجـا باشد به رنج مشت و یخن باشد مهاجر مثل آن گل که نـه زیبِ باغ وگلـدانی ست سیه بخت تـر ز خـار بوده شکارِ صـد شجن باشد چــو افتـــاده به قیــدِ خـانـه ی جـولاهکِ روزگـــار به دست و پاش هزاران زنجیـر و بندو رسن باشد چـو ماهی[…]

مرحوم صوفی عبدالغنی

  مرحوم صوفی عبدالغنی "غنی زاده"   بعد از عرض ادب و سلام حضور شما خوانندگان عالیقدر. نمونه ی از شعر مرحوم صوفی صاحب عبدالغنی "غنی" راکه  یکی از نواسه های آن مرحومی برای من سپردند تا از طریق سایت های وزین انترنتی در خدمت هموطنان گرامی قرار دهم و بعد از خواندن اشعار زیبایش[…]

نفس مــکار — محمد عارف يوسفی

  نفس مــکـــار محمد عارف یوسفی   نفس مــکـــــار آدمــیــت را پــریشـــان میکنــد گـر مجـال یابـدکسی را نیست و ویـران میکنــد آنـکــه آگــاهـی نـــدارد از سـر ســودای خـــود نفسِ ظـالـم نـِیـَتـش را لخت و عـریــان میکنـــد گر کسی گردد شکار وصیـدِ نفس٬ صدها دریغ میکنــد او را اسیــر، تسلیـــمِ شیـــطـان میکنـــد خـدعـه ی دارد کــه مــا را میـکشد ســویِ[…]

پروازگاه انبیاء — دکتور محمد حليم تنوير

  بیاد شهادت ملت فلسطین و تجاوز بیرحمانه اسرائیل (6 جدی 1387) در غزه   پروازگاه انبیاء   شعر از : دکتور محمد حلیم تنویر   اینجا مکان جبرئیل و خطهء خداست آدم فرود آمد و نوحش پیام داد   داود نگهدار و شهء این جهان بماند یعقوب اشک گمشده اش ریخت و کور شد                                      […]

کــــربــــلای مضـــاعف —- محمد عارف يوسفی

  یکهزار و چهارصد و بیست و نه سال قبل از امروز بتاریخ دهم محرم در فاجعۀ کربلا  حضرت امام حسین (رض) نوادۀ بهترین عالم حضرت محمد (ص) با یاران خود جام شهادت نوشید که قیام وی درس آزادیخواهی،شهامت و حق طلبی برای تمام مسلمین جهان است. با تاسف امروز بعد از 1369 سال درست در همین[…]

ابيات و سخنان برگزيده(بخش يازدهم) — الحاج احمد شفيق شبنم

  ابيات و سخنان برگزيده(بخش يازدهم)   ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم   1- خواهر دعا کن بر قلب آسیا و دیار عقاب ها   –   بر جسم پاره پاره افغانستان ما بر شهر های سوخته و اهل بی پناه  –  بر سقف های ریخته کشتگان ما بر زخم های تازه و خونین بی دوا –[…]

ابيات و سخنان برگزيده(بخش دهم) — الحاج احمد شفيق شبنم

  ابيات و سخنان برگزيده(بخش دهم)     ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم   1- جواب است ای برادر این نه جنگ است – کلوخ انداز را پاداش سنگ است (جواب های، هوی است) 2- تو اول بگو با کیان دوستی – من آنگه بگویم که تو کیستی (انسانها با روابطی که با یکدیگر بر[…]

عید شما مبارک — محمد عارف يوسفی

  از ینکه عید مبارکی داشته باشم  این چند واژه را که بهم ارتباطش داده ام  اگر نواقص شعری اش زیاد است فقط پیام تبریکی دانسته مرا عفو کنید   عید شما مبارک     محمد عارف يوسفی   د و ستــان و  عـــزیزان ،عید شما مبارک کـودک و پیـــر و جـــوان، عید شما مبارک ای یتیـم هــر جا[…]

ابيات و سخنان برگزيده(بخش نهم) — الحاج احمد شفيق شبنم

  ابيات و سخنان برگزيده(بخش نهم)     الحاج احمد شفيق شبنم     1- ایمن بود از شکنجه درویش – زر هر چه که بیشتر بلا بیش ( پول پرستی ریشۀ تمام تبهکاری هاست) 2- دوست داری مرا . دوست داشته باش سگم را ( اگر گوش عزیز است . گوشواره عزیز تر است)[…]

ابيات وسخنان برگزيده (بخش هشتم) — الحاج احمد شفيق شبنم

  ابيات وسخنان برگزيده (بخش هشتم)   ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم   پل بر سر محیط قلزم بستن – راه گردش بچرخ انجم بستن کام و دم مار و نیش گژدم بستن – بتوان نتوان زبان مردم بستن (در کوزه را میتوان بست اما دهان آدمی را نمیتوان بست)   2- عیب تو خواهی[…]

حشمت خان ،با همه آرزو ها… چشم از جهان بست — فضل الرحيم رحيم

  حشمت خان ،با همه آرزو های نیکی که برای شگوفانی سینمائی کشورما داشت چشم از جهان بست   فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد     حشمت الله  ولی  رحیمی ، مشهور به حشمت خان ، سال 1345 خورشیدی درشهر کابل دیده به جهان گشوده بود. بعد از ختم  دورهء مکتب عازم کشور هندوستان شد[…]

جانم بگو — فضل الرحيم رحيم

  جانم بگو       جانم بگو کی چشمان ما روشن می شود از نور برق بسکه دیده های ما مانده در انتظار او *هلق وعده ها ی امروز و فرداء وزیر آب وبرق قصه های مفت سر بازار گشته و  سر به *فلق     ای بیخبر! برق از وحشت و هیبت یکان[…]

پــــــــد ر — محمد عارف يوسفی

  این شعر گونه را بیا د مرحومی پدر بزرگوارم سروده ام خداوند پاک روحش را شاد داشته باشد و با تمنای اینکه همراه  تمامی گذشتگان مسلمانا ن مورد عفو خویش قرار داده فردوس برین نصیب شا ن گرداند. آمین     پــــــــد ر   محمد عارف يوسفی   یـارب چی سخت تمام شد دهـرم[…]

نام عتیق رحیمی ، در فهرست برندگان صدوپنچ سال فعالیت جایزه ادبی گنکور فرانسه — فضل الرحيم رحيم

  نام عتیق رحیمی ، در فهرست برندگان صدوپنچ سال فعالیت جایزه ادبی گنکور فرانسه     ارسالی محترم فضل الرحيم رحيم   عتیق رحیمی ، سال 1962 میلادی در شهر کابل، دیده بدنیا گشوده .تحصیلات ثانویش را در لیسه استقلال به پایان رسانیده و در سال 1980 در کشور فرانسه پناهنده شده .در کشور[…]

داکتر واحد نظری ، دایرکتر ، سناریست و طنز نویس موفق کشور ما در بلجیم — فضل الرحيم رحيم

  داکتر واحد نظری ، دایرکتر ، سناریست و طنز نویس موفق کشور ما در بلجیم   ارسالی محترم فضل الرحیم رحیم خبرنگار ازاد   اقائی نظری یکی از شا یستگان فرهنگی کشور ما محسوب می شود که در رشتهء  کارگردانی سینما و تلویزیون ، تحصیلات عالیش را در کشور بلغاریا ، به پایان رسانیده[…]

غــم دل — محمد عارف يوسفی

  با عرض سلام این شعررا سال پار بتاریخ هفتم نوامبر سال 2007 بعد از حادثه ی المناک بغلان که در پهلوی سایرین ده ها طفل معصوم و بیگناه را نیز بشهادت رسانید نوشته بودم چون تازه علاقه به نوشتن شعر گرفته بودم و دومین شعری بود که سروده ام ازینرو نقایص زیادی داشت و[…]

ابيات وسخنان برگزيده (بخش هفتم) — الحاج احمد شفيق شبنم

  ابيات وسخنان برگزيده (بخش هفتم)   ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم   1- ای بیخبر ! بکوش که صاحب خبر شوی – تا راهرو نباشی کی راهبر شوی انکس که نتواند اطاعت کند نمیتواند فرمانده شود   2- نه بر اشتری سوارم نه چو خربه زیر بارم – نه خداوند رعیت نه غلام شهر[…]

رهء دشوار — محمد عارف يوسفی

    رهء دشوار   محمد عارف یوسفی   ایــن رهء دشوار عمـر را عــــــا قبت پیمـود نیست          زهـر مرگ زندگی را جمــله خلــــق نــــوشید نیست لحظــه هــا مــا را چــی آسان میبرد جانب مــرگ          هـــر نفس گامیست كــه آرا م سوی نیستی برد نیست هـــــر تـــــولــد یــــك خبر دارد ز مـرگ دیگــری          هــر گل[…]

ابيات وسخنان برگزيده (بخش ششم) — الحاج احمد شفيق شبنم

  ابيات وسخنان برگزيده (بخش ششم)     ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم     1- بزرگی سراسر به گفتار نیست –  دو صد گفته چون نیم کردار نیست (عمل و کردار ادمی بلند تر از کلامش سخن میگویند)   2- پنهان به هر فراز که بینی نشیب هاست – مقدور نیست خوشدلی جاودانه ای[…]

احمد ومحمود بگزار، مايکل اغيارکيست!؟ — سليمان شاه صوفی زاده

  احمد ومحمود بگذار، مايکل اغيارکيست!؟       سا لها درملک ما غم باعث اين کار کيست؟ ظالم و مظلوم کی و، خادم  و غدار کيست؟ گه به پاکستان وگه ايران و گاهی  د يگری زادگاهش اين وطن، بيگانه را همکارکيست؟ کس به روس وکس به امريکا غلام زرخريد آخر اين مام وطن را[…]

ابيات وسخنان برگزيده (بخش پنجم) — ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم

  اشعار برگزیده     ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم   درد ملت این خزان جان ستان را نو بها ری بر نخواست درد ملت را طبیب و غمگساری بر نخواست سرکشان چور و چپاول کرده خون ها ریختند شهسوار عادل و با افتخاری بر نخواست کس نشد از قتل و غارت حافظ اهل وطن[…]

کوچه — محمد عارف يوسفی

  کوچه   محمد عارف يوسفی   دیشب همــه در کوچــهء ما مست و ملنگ بود     یــــــار آمـــده بود بر سر دیدار او جنگ بود هـر کس به طریقی به زبــان وصف او میگفت     آئینه اش خلق گشته بود از بسکه قشنگ بود خـــواستم کــه روم بـر قــــــد مش دیـده بسا یم     از یـورش مردم[…]

اقرارمیكنم — محمد عارف يوسفی

    اقرارمیكنم   محمد عارف يوسفی   احــــوال د لـــم را بتــــــــو اظهار میکنــم ایـــــن راز درون خفته را بیــــــدارمیکنــم   در دل جـــز از نام تــو چيز دیگری نيست ايــــن حــرف نهــــــان دلــــم آشكارمیكنــم   ارزش ديـــــدار تـــــو ار قيمت جــان است جـــان بخشمت بر وصل تــو اقــرارمیكنــم   گـــرچه میرانی ز كـويت[…]

نگاه عیدی — محمد عارف يوسفی

  حلول عید سعید فطررا به تمام هموطنان عزیزم و مسلمان های دنیا تبریک میگویم     نگاه عیدی     عیـد آمـــد و نگــارم دستش حنـــــــا میکنــد     از گــوشهء دو چشمش نگـــاه بمــــا میکنــد عیـدم کنــد دو چنـــدان آن مـاه خـوبــرویـان     بـا یـک نگـاهء عیـدی کـه سوی مـــا میکنــد گــاه به آسمــانـم بـــــرد گـاهـی[…]

حسن یا ر — محمد عارف يوسفی

        حسن یا ر     محمد عارف یوسفی     زچشم دیگـــران بینـــم رخت چـــون مــاه تابان است     ز چشم بـاغبــا ن بینم نمـایت چــون گلستــــــان است    به چشم خـــود دیدم حسنت منـور ترزخورشید بــود     چــورخسارت درخشد مــاه زد یـدارت هـراسان است   به شب سر میکشد مهتاب به آسمان چونکه[…]

ابيات وسخنان برگزيده (بخش چهارم) — ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم

  ابيات وسخنان برگزيده (بخش چهارم)   ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم   نمی ارزد   هزاران سلطنت با قتل انسانی نمی ارزد هزاران ساز و سامان با تن و جانی نمی ارزد هزاران حشمت و شوکت هزاران فر و فیروزی به گریان یتیم سینه بریانی نمی ارزد هزاران راحت و اسودگی گر بعد از[…]

د زړه آواز —- سليمان شاه صوفی زاده

د زړه آواز څوبه لويه خدايه  مسلمان  ويده  خوبو کښی وی          څو به زمونږ واګی د اغيارو په لاسو کښی وی   څوبه ځان ځانی وی دقدرت په سرجنګونه وی غم کښی د جيبونو په غريب  ولس ظلمونه وی څوپوری به کونډی يتيمان په سرولمبوکښی وی          څو به زمونږ واګی د اغيارو په لاسو کښی[…]

پښتو متلونه — امين الدين سعيدی

  پښتو متلونه   ليکنه او ټولوونه  : امين الدين ( سعيدي ) دحق دلاري کلتوري ټولنه  جرمني     څو لنډى خبرى  : اولسى ادب د اولسونو معنوي پانگه ده ، دغه په زړه پورى فکرى ټولنيزه پانگه د زمانى په اوږدو کى دټولنيز ژوند په خوره لمن کى دسترو ملى ارزښتونو په توگه[…]

دل دیوانه — محمد عارف يوسفی

    دل دیوانه     محمد عارف يوسفی   در درون سینهء مــــــــــــن یک دل دیــوانـه است         لیک به پنـــــدارش هنوزهم عاقل و فرزانـه است هـــر چه اعمــار میکنم دل میکند ویــران ز نــاز          مست و سرکش تا هنــــــوز عادتش طفلانـه است گاهی ما را مینشاند در غــــــــم و انــــــــدوه کس          گهگی از خوشی[…]

روزگـــا ر — محمد عارف يوسفی

    روزگـــا ر   محمد عارف یوسفی   ای روزگــــار بیــــــــا نشین حـرف د لت بگــو     حـرف د لت عیـان کــن و از مشکلت بگــو کشت کــرده ای چــو رنج و غصه در زمین دل     آیـــا تــرا چی میـــرسد از حـــاصلت بگــو هـــر دل کـه پرسشش بکنی زخــم تـو در اوست     از ایـــن طـریق[…]

غزل — عبدالمالک وفا

  غزل   عبدالمالک وفا ۲۴/۱/۲۰۰۶ کابل دارلامان   لا می دمرګ قیــمت پوره نـدی زه نورغواړمـــه ګرانه ښــــاغلیــه را غلـی یمـــــــه پور غواړمـــه زما وطن کې خلــق ما نه منــــــــی نه ویــریــږی تاتـــــه را غلی یــم له تا څخه زه زور غواړمــــه چی زه حاکــم او حکمران یـم پروا مــه کړی دڅـه زه په[…]

غزل — عبدالمالک وفا

  غزل   عببدالمالک وفا   لــکه ګلاب لکـه ریحان را بــاندی اووریـــږه شیبه شـیبه لکـه بــاران را بــاندی اووریـــږه سـتا تازګی مـنم چی خلقو باندی کوډی کـوی لکه پاســته خواره زلفان را بانـدی اووریــږه چی ومی نه سـیزی ته ګرانی په لمبو دشونډو ماتـه نزدی کړه دی لبــان را باندی اووریـږه دلته خوښـکلی بی[…]

بت دوستی — محمد عارف يوسفی

  بت دوستی   محمد عارف يوسفی   روزی کــه مــن و جـانـان بـا هــم آشنـــا گشتیــم       از عشق و محبت هــا سرشار ز و فــــا گشتیــم بــا عــــاشقـــــی و الفت پیـــوستیــــم و آمیختیــم       از بستگی عــا لـــــــم رستیـــم و رهـــا گشتیــم گویند که بلا هست عشق، لیک ما ز دل وازجان       در دام بــــــــــلا[…]

التمــــاس — محمد عارف يوسفی

    نخست از همه فرا رسیدن ماه پر فیض و برکت رمضان شریف را برای تمام هموطنان عزیزم از صمیم قلب مبارکباد میگویم و آرزو میبرم که دامن رنج و مصیبت از سرزمین بلا کشیدهء ما برای همیش و همیش کوتاه گردد. آمین   التمــــاس   مــــــژده بـرما کـــه رسید بـــازمـاهء انعام و سخا         […]